تهدید به طلاق

19:48 - 1401/02/30

سلام خوبین. من یه مشکلی دازم.. باخانواده شوهرم زندگی میکنم با شوهرم و خانوادش دعوامون شد بعد برادرشوهرم گفت طلاقت میدم مهریتم میدم برو خونه بابات.. شوهرم منو دوس داره ولی رو حرف برادرش چیزی نمیگه.. چیکار کنم شوهرم ازم طرفداری کنه تو خانوادش تنها هستم. مادرش هم چندبار منو کتک زده از شوهرم حساب نمیبرن کلا دخالت میکنن تو زندگیم

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/209216
تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

از این بابت که از تخصصمان در راستای حل مشکل شما استفاده می‌نماییم خدای را سپاسگزاریم.

شما در شرایط سختی قرار دارید که برون رفت از آن نیاز به پیگیری‌های جدی دارد اما همین که به دنبال حل مسئله خود بوده‌اید می‌تواند نقطه امیدی برای تغییرات خوب باشد.

طبیعتاً از گفته شما برمی‌آید که همسر شما جرأتمندی لازم را ندارد که از حق خود و حق شما در آنجایی که می‌داند حق با شماست دفاع نماید. اگر ایشان در جایی اعتراف کند که حق با شماست و بعد بگوید توان دفاع از شما را ندارد ما به طور قطع مشکل همسرتان را در نبود جرأتمندی و نداشتن استقلال کافی می‌دانیم. وجود این‌گونه مشکلات خود زمینه‌ساز دخالت‌های خانواده ایشان در زندگی شما و از بین رفتن آرامش شما خواهد شد.

در سمت مقابل یک نکته را نیز باید مد نظر داشته باشیم و آن نکته این است که رفتار شما به خودی خود آیا رفتار حساب‌شده‌ای است؟ یعنی شما ایراد خاصی در خودتان نمی‌بینید که مثلاً از بابت آن ایرادات در سایه نبود جرأتمندی در همسرتان، خانواده‌اش به خود حق دخالت و حتی ضرب و شتم شما را بدهند؟ این حرف را به این سبب بیان می‌کنیم که گاهی ممکن است خود فرد به سبب رفتارهای ناپخته خودش زمینه این‌گونه مشکلات را به وجود آورد.

حال توصیه ما به شما این است که در مرحله اول موارد زیر را رعایت نمایید.

1.عزت نفس خود را حفظ کنید و بدانید که خدا ناظر بر اعمال انسان‌هاست و این‌گونه نیست که در این عامل حقی از شما از بین برود و خدا نهایتاً آن را جبران ننماید. این افکار باعث می‌شود که آرامشتان را حفظ نمایید.
2.برای عمل خود هر چه که باشد ابتدا به درستی‌اش فکر کنید و برای انجامش عجله نکنید. کار را برای رضای خدا انجام دهید و کاری را که رضای خدا در آن نیست انجام ندهید.
3.تغییر دیگران از خود فرد  شروع می‌شود به طور مثال ببینید چه رفتاری را انجام داده‌اید که در مقابلش آنها جرئت کرده‌اند دخالت کنند؟ یعنی در هر اتفاقی بدی سهم خطای خود را پیدا کنید و به اصلاح آن بپردازید.
4. در غیر حوادث و اتفاقات و درگیری‌ها باز هم در خودتان بگردید و ایرادات شناختی، خلقی و رفتاری که دارید را برطرف نمایید. این کار شما را محکم‌تر خواهد ساخت و در آینده نتایج مفیدی را در ارتباطات شما به وجود خواهد آورد.
5.حال به سراغ همسر خود بروید و در یک فضای آرام با او به گفتگو بنشینید. باید احساس خود را با او در یک فضای سازنده درمیان بگذارید و تا او نیز فرصت کند به مسئله شما بیندیشد و حرفه‌ای خود را در این فضا بزند و نهایتاً علت این‌گونه مشکلات پیدا گردد.

حرف آخر این که تمام این مراحل را می‌توانید به شکل یک مشاوره حضوری زیر نظر یک مشاور امین و کارآزموده دنبال نمایید.

این موارد را انجام دهید به امید خدا مشکلتان حل خواهد شد.

با تشکر از صبر و حوصله شما