نفوذ و رخنه (1)

20:22 - 1395/09/29

بررسی ابعاد نفوذ دشمن «نفوذ فرهنگی»

مرتضی غرسبان روزبهانی اداره مطالعات و پژوهشهای تبلیغی

مقدمه

«نفوذ» و «رخنه» در طول تاریخ، از روشهای دشمنان اسلام بوده تا از طریق آن بتوانند از پیشبرد اهداف جامعة اسلامی جلوگیری کنند. در صدر اسلام، دشمنان نظام نوپای اسلامی، به دلیل ناکامی در جنگها و تحریمها و ابزار سخت و نیمه سخت علیه اسلام و مسلمانان، روش نفوذ را در دستور کار خود قرار دادند و این امر در طول تاریخ اسلام به طرق مختلف ادامه یافت.

نفوذ کشورهای بیگانه در ایران نیز سابقه ای بیش از دو قرن دارد و تقریباً از زمان قاجار شروع شده، در دوران پهلوی ادامه و اوج یافته و پس از انقلاب نیز این هدف را دنبال نموده اند. پروژة نفوذ از ابتدای انقلاب اسلامی از سوی دشمنان دنبال می شده و در بعضی موارد نیز با این روش ضربات جبران ناپذیری را به انقلاب و نظام اسلامی وارد نموده اند. همواره تلاشهای دشمنان نظام جمهوری اسلامی در زمینة تغییر محاسبات مسئولان و تغییر افکار مردم در خصوص مسائل انقلابی، دینی و مصالح ملی کشور بوده است.

هشدارهای متعدد رهبر معظم انقلاب> در مواقع حساس نسبت به غفلت نکردن از دشمن در یک سال اخیر، معطوف به مسئلة نفوذ و رخنة دشمن گردیده و به تبع این مسئله، به یکی از مهم ترین مسائل در سطح جامعه، به ویژه نخبگان علمی و مسئولین اجرایی کشور تبدیل شده است. پس از توافق هسته ای سال گذشته، در شرايطي که کارشناسان و تحليلگران مشغول تحليل و بررسی متن برجام بودند، رهبر معظم انقلاب> در تحليل خود به مسئلة نقشة دشمن پس از برجام اشاره و تمام اذهان را به نفوذ دشمن متوجه ساختند.

با توجه به پیشینة تاریخی نفوذ و رخنة دشمن و دسترسی به اهداف پلید خود علیه اسلام و نظام اسلامی و بالتبع، ضرورت مقابله با آن، برای تشخیص نقشة دشمن، شناخت جوانب مختلف نفوذ امری لازم و ضروری است. بنابراین، بر آن شدیم که در سلسله مقالاتی با بررسی تاریخ اسلام و با توجه به آیات و روایات، به بررسی جوانب مختلف نفوذ و رخنة دشمن، از جمله ابعاد نفوذ، روشهای نفوذ و بسترهای آن، راهکارهای مقابله با نفوذ و... پرداخته تا در مجموع صورت بندی دقیق از بحث نفوذ و رخنه از منظر اسلام ارائه گردد.

در شماره اول این مجموع «ابعاد مختلف نفوذ دشمن» بررسی می گردد و در ابتدا تعریفی از نفوذ ارائه و سپس عامل نفوذ را معرفی می کنیم.

مفهوم شناسی نفوذ

1. لغوی

«نفوذ» در لغت عربی به معنای خرق و تجاوز، اجرا، خلوص و ورود در وسط چیزی آمده است. منافذ، مجاری نفوذ و رخنه است.[1] در فرهنگ لغت فارسی، «نفوذ» به معنای اثر کردن و داخل شدن در چیزی،[2] تأثیر گذاشتن بر کسی و راه یافتن پنهانی در گروه یا جایی[3] آمده است. معادل انگلیسی این واژه نیز ((influence به معنای کنش یا قدرتی است که بدون اعمال آشکار زور یا بدون اعمال مستقیم، فرمان تولید می کند.[4]

2. اصطلاحی

«نفوذ» در اصطلاح اجتماعی و سیاسی به معنای رخنه در افکار و عقاید و تأثیرگذاری برای ایجاد تغییر در جهت اهداف نفوذ کننده است. از این رو، در حوزة رفتارهای اجتماعی، وقتی از افراد صاحب نفوذ سخن گفته می شود، کسانی هستند که دارای محبوبیت و مقبولیت اجتماعی بوده، مردم از آنان حرف شنوی دارند و گفتار و رفتار خود را با آنان هماهنگ می کنند. بنابراین، در اصطلاح سیاسی و اجتماعی، نفوذ به معنای «راه یافتن پنهانی در گروهی یا جایی به منظور هدفی است.»[5] این هدف شامل تأثیر گذاشتن، ضربه زدن، قدرت یابی، اعتباریابی، اطلاعات  گیری و مانند آن می باشد.

نفوذ به معنای رخنه ای تأثیرگذار در چیزی، هم به شکل مثبت و هم به شکل منفی متصور است. در قرآن کریم نیز نفوذ به دو شکل مثبت و منفی آمده که نفوذ پیامبران همان نفوذ مثبت است که مردم را به سمت حق و حقیقت سوق می دادند و به قدری در مردم تأثیر می گذاشتند که آنها رفتار و گفتارشان را بر شیوه و روش انبیا تنظیم می کردند. نوع دیگر، نفوذ منفی است که محل بحث ما در این مقاله می باشد.

از نظر قرآن، آن نفوذی در چارچوب الهیات توحیدی و فرهنگ اسلامی است که دارای خاستگاه عقلانی بوده، میان عقل و قلب نوعی هماهنگی باشد. تفاوت نفوذ مثبت از نظر اسلام و قرآن با دیگر مکاتب و ادیان ساختگی بشری در این است که در اسلام، تنها بر عواطف و احساسات تکیه نمی شود؛ بلکه عنصر عقلانیت یکی از مهم ترین شاخصه های نفوذ سالم، صحیح و مثبت است.

جریان نفوذ نیز، جریانی نرم و آرام است که در قالب جنگ نرم برای رسیدن به اهداف سلطه، غلبه و تغییر حکومت، حاکمیت، آیین، فلسفه و سبک زندگی، در تمام عرصه ها و حوزه های گوناگون اجتماع وارد شده و با استفاده از همة ساز و کارها و بر اساس توجیه وسیله با هدف، فعالیت می کند.

نفوذ دشمن

همواره دشمنان اسلام سعی دارند با پیشرفت اسلام مقابله کرده، به اهداف پلید خود دست یابند و در این راه از ابزارهای مختلفی استفاده میکند. مقام معظم رهبری> می فرماید:

«... دشمن خیلی تلاش میکند که رخنه و نفوذ و تهاجم کند و ضربه بزند و نگذارد سازندگی انجام شود.»[6]

یا در جای دیگر می فرماید: «... دشمن درصدد نفوذ است. هر پنجره ای پیدا کند، وارد خواهد شد.»[7]

همچنین می فرماید: «... وقتی که دشمن برای داخل کشور برنامه دارد، چه کار میکند؟ از نفوذی استفاده میکند.»[8]

بر اساس آیات و روایات، مهم ترین دشمن اسلام، شیطان است که همواره اقدام به  نفوذ و رخنه در میان مسلمین می کند. همان طور که در آیات و روایات آمده، اصلی ترین کار شیطان که روی آن قسم یاد کرده، نفوذ در انسانها و ایجاد اختلال در زندگی آنان و سرانجام به انحراف کشاندن آنهاست.

رهبر معظم انقلاب> می فرماید: « کار شیطان اغوا کردن است؛ اغوا یعنی چه؟ یعنی ایجاد اختلال در دستگاه محاسبة شما - شیطان این است دیگر - نقطة مقابل، کارکرد تقواست. سعی شیطان این است که شما را اغوا کند؛ یعنی دستگاه عقل را، دستگاه فطرت را، دستگاه سنجش صحیح را که در وجود انسان گذاشته شده است، از کار بیندازد؛ یعنی انسان را دچار خطای در محاسبه کند.»[9]

نفوذ و رخنه، منحصر به شیطان اصلی نیست؛ بلکه تمام دستگاه های شیطانی برای پیاده کردن نقشه های خود از همین روش استفاده می کنند. قرآن به هوشیاری و عدم همراهی با شیاطین توصیه و به چند دسته از دشمنان اشاره می کند: نخست، مشرکان به عنوان دشمنان قسم خوردة اسلام، از همة روشهای سخت (مانند جنگ) و نرم (مانند نفوذ در میان مسلمین) استفاده می نمایند.

دستة دوم یهود به عنوان دشمنی دیرینه و غیر قابل اصلاح است و دستة سوم، منافقین مدینه که در ظاهر  کنار پیامبر (ص) و از مسلمانان محسوب می شدند. خداوند به پیامبر (ص) فرموده است: «ای پیامبر! کسانی که در کفر شتاب می ورزند، تو را غمگین نسازند؛ از آنان که با زبان خود گفتند: «ایمان آوردیم»، و حال آنکه دلهایشان ایمان نیاورده بود، و چه از یهودیان که به سخنان تو گوش می سپارند تا بهانه  ای برای تکذیب تو بیابند و برای گروهی دیگر که خود نزد تو نیامده اند، خبرچینی و جاسوسی می کنند؛ کلمات را از جاهای خود دگرگون می کنند و می گویند: اگر این حکم به شما داده شد، آن را بپذیرید و اگر آن به شما داده نشد، پس دوری کنید. و هر که را خدا بخواهد به فتنه درافکند. هرگز در برابر خدا برای او از دست تو چیزی بر نمی آید. اینانند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک گرداند. در دنیا برای آنان رسوایی و در آخرت عذابی بزرگ خواهد بود.»[10]

خداوند در این آیه از نفوذ منافقین و یهودیان سخن به میان آورده، هدف آنها را تکذیب پیامبر (ص) می داند. منافقین به دلیل «دو چهره بودن»، به راحتی می توانند در میان مسلمانان نفوذ کنند. قرآن می فرماید: ]وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنينَ[[11]؛ «بعضی از مردم هستند که می گویند به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم، در حالی که ایمان ندارند.» منافقین با نفوذ در صف مسلمانان، از هر فرصتی برای کارشکنی استفاده می کردند. گاهی در انجمنهای سرّی خود تصمیم می گرفتند کمکهای مالی خود را از یاران رسول خدا (ص) قطع کنند.[12] یا پس از بازگشت از جنگ به مدینه، دست به دست هم دهند و در فرصتی مناسب، مؤمنان را از مدینه بیرون کنند.[13] و زمانی هم به بهانه های مختلف، از قبیل جمع آوری محصولات کشاورزی، از شرکت در جهاد خودداری می کردند.

در تاریخ معاصر نیز استعمارگران، به ویژه آمریکا، دشمن اول اسلام هستند. تأکید امام راحل) و مقام معظم رهبری> مبنی بر شیطان بزرگ خواندن آمریکا و تأکید در خصوص نفوذ کشورهای مذاکره کننده با ایران و به ویژه آمریکا، به واسطة توافق هسته ای برجام، مؤید این سخن است. مقام معظم رهبری> می فرماید: «... برنامة نفوذ در کشور یک برنامه  جدی استکبار است. برنامة جدی آمریکاییهاست. دارند دنبال می کنند که نفوذ کنند.»[14] همچنین: «امروز آمریکا آبروی گذشته را در این منطقه ندارد. می خواهند این را بازسازی کنند. در کشور ما هم قصدشان همین است؛ در ایران هم نیّتشان این است... نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق وسیله ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور.»[15]

نفوذ دشمن دارای ویژگیهایی است، از جمله آرام و تدریجی انجام می گیرد. نفوذ کننده ابتدا با دوستی و ظاهری خیرخواهانه، با برنامه وارد شده و سپس ضربه می زند. مسائل شبهه ناک را مطرح می کند تا بتواند برای آن توجیه داشته باشد و دیگران را با برچسبها و واژه ها کنار زده، خود را خیرخواه جلوه می دهد تا اعتمادها را به خود جلب  کند. همانند شیطان قدم به قدم وارد شده و اقدام به فریب می کند تا همانند شیطان انسان را تدریجاً پشت سر خود قرار دهد و به سوی پرتگاه بکشاند؛ زیرا نفوذ، کار ذاتی دشمن است.

نکتة ضروری دیگر، تداوم نفوذ دشمن است. این تصور که روزی دشمن از برنامه ریزی برای نفوذ بین مسلمانان و کشور اسلامی دست بر می دارد، تصوری غلط است. همانگونه که شیطان قسم یاد کرده است که تا روز قیامت دست از اغوای انسان برنخواهد داشت و همیشه به دنبال راهی برای نفوذ و ضربه زدن به انسان است. با توجه به این نکته، مقابلة ما در برابر نفوذ دشمن، هرگز تعطیل پذیر نیست.

رهبر معظم انقلاب> می فرماید: «مبارزه با استکبار و نظام سلطه بر اساس مبانی قرآنی، هیچ گاه تعطیل پذیر نیست و امروز آمریکا کامل ترین مصداق استکبار است. ... مبارزه با استکبار جزء مبانی انقلاب و از کارهای اساسی است. بنابراین، خودتان را برای ادامة مبارزه با استکبار آماده کنید.» و از سوی دیگر در بیانات خود در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت( و اتحادیة رادیو و تلویزیونهای اسلامی، خط مسلم جمهوری اسلامی را پایبندی بر اصول ثابتی مانند اصل ]اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم[[16] دانسته، فرمودند: «ما با دشمنان، با استکبار سرِ آشتی نداریم و با برادران مسلمان بنای بر دشمنی و عداوت نداریم. بنای بر دوستی و رفاقت و برادری داریم؛ چون معتقدیم باید ]اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ و رُحَماءُ بَینَهُم[ بود. این درس امام بزرگوار ماست.»[17]

ابعاد نفوذ

برای دسترسی دشمن به اهداف خود، روش نفوذ از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ لکن این نفوذ، بسته به شرایط مختلف، دارای ابعاد متفاوتی است. در گذشته که روش مقابلة دشمن، جنگ سخت بود، نفوذ نظامی و رخنه در دیوار دفاعی به کار گرفته می شد؛ اما امروزه با پایان دوران جنگ سخت، کارکرد نفوذ در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی، علمی، اقتصادی، امنیتی و... نمایان است. دشمن با نفوذ در ابعاد مختلف در تلاش است تا افکار، عقاید، عواطف و احساسات ملتها را تغییر دهد و از درون استقامت و مقاومت ملت را خرد کرده و از هم بپاشد.

در تاریخ معاصر، استعمارگران، به ویژه آمریکا، دشمن اول اسلام هستند. تأکید امام راحل) و مقام معظم رهبری> مبنی بر شیطان بزرگ خواندن آمریکا و تأکید در خصوص نفوذ کشورهای مذاکره کننده با ایران و به ویژه آمریکا، به واسطة توافق هسته ای برجام، مؤید این سخن است

ابعاد نفوذ دشمنان در صدر اسلام، شامل نفوذ سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی می شد. در حال حاضر نیز تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب> بر مسئلة «نفوذ» به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای دشمن در شرایط کنونی، نشانگر گسترده تر شدن فعالیت عوامل نفوذی دشمن در ابعاد مختلف است. معظم له پس از توافق برجام، از «نفوذ» به عنوان پروژه اي جديد و راهبردي نوين ياد نموده، مردم و مسئولان را به هوشياري در مواجهه با اين موضوع - که ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و امنيتي را مورد هدف قرار داده است، فراخواندند: «امروز غول عظیم تبلیغاتی دنیا در مشت آمریکا است. امروز جریان صهیونیستیِ به شدت دشمن بشریت و دشمن فضیلت، با آمریکا، هر دو در یک لباس اند. دستشان از یک آستین می آید بیرون و با هم هستند. مذاکرة با اینها؛ یعنی راه را باز کردن برای اینکه بتوانند هم در زمینة اقتصادی، هم در زمینة فرهنگی، هم در زمینه های سیاسی و امنیتی کشور نفوذ کنند.»[18]

با توجه به اينکه مقابلة دشمن با اسلام در روشها و ابعاد مختلفی صورت می گیرد، ضروري به نظر مي رسد که ابعاد مختلف «نفوذ» به عنوان یکی از مهم ترین رويکردهای تقابل گرايانة دشمن مورد بررسي و تبيين دقیق قرار گيرد. در ادامة این نوشتار، به بررسی «نفوذ» در لايه ها و ابعاد فرهنگی، سياسي، اقتصادي و امنيتي می پردازیم.

1. نفوذ فرهنگی

یکی از ابعاد نفوذ از سوی دشمن، نفوذ فرهنگی است. هدف نفوذیهای این حوزه آن است که فرهنگ جامعه را متأثر ساخته، آن را به سمت و سویی که دوست دارند، هدایت کنند.

رهبر معظم انقلاب> در بیاناتشان بارها به مقولة فرهنگ اشاره و در این باره از واژه هایی نظیر: تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، استحالة فرهنگی، تسلط فرهنگی و... استفاده فرموده اند. «نفوذ فرهنگی» نیز از واژه های کلیدی است که معظم له در یک سالة اخیر بر اهمیت آن تأکید و اهداف دشمن از رخنة فرهنگی را به مسئولان و مردم متذکر شده اند. دشمن از نفوذ فرهنگی، اهداف مختلفی را دنبال می کند که به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود:

الف) تغییر باورها و عقاید دینی

نفوذ فرهنگی لایه های متفاوتی دارد که مهم ترین نقطة رخنه در نفوذ فرهنگی، رخنه در باورهای دینی جامعة اسلامی است؛ زیرا وقتی باورها سست شود، به راحتی می شود آن جامعه را مورد سلطه قرار داد.

دشمن برای تغییر باورهای دینی و انقلابی از هر ابزار و دستاویزی استفاده می کند. به فرموده رهبر معظم انقلاب: «دشمن با نفوذ فرهنگی سعی می کند باورهای جامعه را دگرگون کند و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سر پا نگهدارد، جابجا کند، خدشه در آنها وارد کند و اختلال و رخنه در آنها به وجود آورد.»،[19] «... باورهای مردم باید عوض بشود. باور به اسلام، باور به انقلاب، باور به اسلام سیاسی، باور به اینکه اسلام غیر از کارهای شخصی وظایف عمومی هم دارد، حکومت هم دارد، جامعه سازی هم دارد، تمدّن سازی هم دارد.»[20]

در صدر اسلام، دشمنان، به ویژه یهودیان مدینه با نفوذ در جامعة نوپای اسلامی و شبهه پراکنی در مسائل اعتقادی، باعث شدند برخی از افراد ضعیف الایمان، از عقاید و باورهای خود دست بردارند. برای نمونه یکی از این شبهات، دادن نسبت فقر به خداوند متعال بود. درست در زمانی که مسلمانان احتیاج به کمکهای مالی داشتند، یهودیان شبهة بسته بودن دست خدا را مطرح کرده، گفتند: اگر دست خدا باز بود، خودش به مسلمانان کمک می کرد.[21]

اقدام دیگر یهود در جهت نفوذ فرهنگی، دستور به اسلام آوردن صبح هنگام و کفر ورزیدن غروب هنگامشان بود. به این ترتیب که به برخی از یهودیان گفته شده بود: صبح هنگام به دین اسلام ایمان بیاورند و هنگام غروب، اظهار پشیمانی کرده و از دین اسلام برگردند. این قضیه باعث سست شدن ایمان برخی از مسلمانان می شد و با خود می اندیشیدند که اشکال دین اسلام در چه بوده که تازه مسلمانان یهودی، بیش از نیم روزی دوام نیاوردند و به دین خود برگشتند؟ بنابراین، آیة هفتاد و دو سورة مبارکة آل عمران در همین زمینه نازل شد و مسلمانان را متوجه این مکر یهود کرد.[22]

ب) تغییر آرمانها و ارزشهای اسلامی

یکی از اهداف مهم نفوذ، تغییر آرمانها، اهداف و ارزشهای اسلامی است. دشمن با نفوذ فرهنگی به دنبال این است که ارزشها را تغییر دهد تا رفتار مسلمانان نیز تغییر کند.

مقام معظم رهبری> می فرماید: «تعریفهایی برای پیشرفت و کشور پیشرفته در دنیا معمول است. ما اغلب اینها را قبول داریم و رد نمی کنیم. مثلاً صنعتی شدن و فراصنعتی شدن کشور، شاخصههایی است که در دنیا برای یک کشور پیشرفته ذکر می کنند و ما این شاخصهها را رد نمی کنیم و قبول داریم. منتها توجه داشته باشید، این شاخصها را وقتی که به ما تحویل می دهند - به ما که تشکیل دهندة این شاخصها نیستیم - در لابلای آن، چیزهایی است که دیگر آنها جزو شاخصهای پیشرفت و توسعه نیست. چیزهایی را به میان می آورند که این صادر کردن فرهنگ مخالف با هویت و شخصیت ملی و میل برای وابسته کردن کشورهاست.»[23]

و نیز می فرماید: «... افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند، یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثر را، افرادی که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر عبارت است از تغییر در باورها، آرمانها، نگاه ها، سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر می کند؛ یعنی کاری کنند که شما همان جوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه می کند... هدف این است. هدف نفوذ این است. نفوذ جریانی، نفوذ شبکه ای، نفوذ گسترده، نه موردی.»[24]

ج) تغییر ذائقة فرهنگی مردم

یکی از مهم ترین اهداف نفوذ فرهنگی در جامعه، زمینه سازی برای تغییر ذائقة  فرهنگی مردم است با روشهایی مانند تخریب اخلاق، بی اعتنایی به هویت ملی، دلبستگی به ارزشهای غیر اسلامی و... . آنان در بلند مدت به صورت خزنده، آرام آرام و تدریجی ذائقة عمومی جامعه را تغییر داده و در جهت گیریهای کلان جامعه تغییر ایجاد می کنند.

رهبر معظم انقلاب> می فرماید: «... از نفوذ کردن ناامید نیستند. می خواهند نفوذ کنند. می خواهند دلها را تسخیر کنند. می خواهند ذهنها را تغییر بدهند.»[25]

د) ترویج سبک زندگی غیر اسلامی

یکی دیگر از اهداف نفوذ فرهنگی، تغییر سبک زندگی افراد جامعه، مخصوصاً از سبک اسلامی و قرآنی به سمت سبک غربی است. دشمن با نفوذ خود در صدد است گفتمان خود را بر فرد، گروه و یا جامعه تحمیل کند و گفتمان اسلامی را از دایرة رقابت بیرون نماید. خداوند به پیامبر (ص) می فرماید: ]وَ لَنْ تَرْضي  عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاري  حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدي  وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ[[26]؛ «و هرگز یهودیان و مسیحیان از تو راضی نمی شوند، مگر آنکه از کیش و آیین آنان پیروی کنی. بگو: در حقیقت، تنها هدایت خداست که هدایت [واقعی] است. و اگر پس از آن عملی که تو را حاصل شد، از هوسهای آنان پیروی کنی، در برابر خدا سرور و یاوری نخواهی داشت.»

مسلمانان از همان صدر اسلام، در زندگی خود، از بسیاری رذایل اخلاقی دوران جاهلیت فاصله گرفتند و می کوشیدند خود را به صفات مؤمنین - که در سورة مؤمنون، مفصل بدان پرداخته شده بود - نزدیک کنند. یهود که از پایبندی به تعالیم دین خود فاصله گرفته بود، سعی در ریختن قبح مسائل اخلاقی بین مسلمانان داشت که این اقدامات آنها، باعث تبعیدشان توسط پیامبر (ص) از مدینه گردید.[27]

خطرناک ترین نفوذ

پس از بیان اهداف نفوذ فرهنگی، نکتة مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، اهمیت نفوذ فرهنگی به عنوان خطرناک ترین نوع نفوذ است که می تواند به فروپاشی یک نظام منجر شود؛ زیرا در نفوذ فرهنگی، کشور و مردمی که مورد تهاجم و نفوذ واقع می شوند، مهاجم را دشمن فرض نمی کنند و حتی معتقدند که مهاجمین برای نجات ملت آمده اند که این خطرناک ترین نوع وابستگی و بدترین نوع سلطه پذیری است؛ چون وقتی دشمن بخواهد با زور، سلطه طلبی کند، با مقاومت آن ملت مواجه می شود و آنها سعی می کنند سلطة بیگانه را از بین ببرند؛ اما وقتی ملتی سلطه را سلطه نداند، خود به سلطه گر  التماس می کند که بیاید. ما در طول تاریخ در خیلی از کشورها این مسئله را می بینیم و در کشور خودمان نیز جریاناتی وجود دارد که واقعاً التماس گونه از غرب این تمنا را دارند که به کشور ما نفوذ کند؛ یعنی فکر می کنند که با حضور و نفوذ غربیها، مشکلات کشور حل می شود.

مقام معظم رهبری> میفرماید: «تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیش تر از همه جاست؛ چرا؟ به خاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرک دشمنان در زمینة  فرهنگ، عبارت است از ایمان مردم و باورهای مردم. مسئولان فرهنگی باید مراقب رخنة فرهنگی باشند. رخنه های فرهنگی بسیار خطرناک است.»[28]

رهبر انقلاب> می فرماید: «با نفوذ و تسخیر در عرصة فرهنگ به مثابة زیر بنای ساختار جامعه، دیگر تغییرات و دگرگونیها در حوزه هایی چون سیاست و اقتصاد به آسانی صورت خواهد گرفت.» وقتی نفوذ فرهنگی صورت بگیرد، خود به خود سلطة  سیاسی و اقتصادی نیز رخ خواهد داد. حتی از لحاظ نظامی، دیگر هیچ توانی برای مقابله با تهدیدات نخواهیم داشت؛ چون با رضایت کامل، دشمن را در خانة خود راه داده ایم.

از منظر رهبر معظم انقلاب>: «فرهنگ از اقتصاد هم مهم تر است؛ چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم. شما ناچار هوا را تنفس می کنید؛ چه بخواهید، چه نخواهید. اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما. اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هواست. اگر درست باشد، آثاری دارد.»[29]

ادامه دارد....

________________________________________

[1]. المنجد، لوئس معلوف، انتشارات اسماعیلیان، تهران، 1362ش، ذیل واژه‌ نفوذ.

[2]. فرهنگ فارسی معین، محمد معین، انتشارات زرّین، تهران، 1382ش، ذیل واژه‌ نفوذ.

[3]. فرهنگ فارسی عمید، حسن عمید، فرهنگ اندیشمندان، تهران، 1389ش، ذیل واژه‌ نفوذ.

[4]. مدیریت عمومی، سید مهدی الوانی، نشر نی، تهران، چاپ ۳۱، ۱۳۸۶ش، ص ۱۴۲.

[5]. ر.ک: فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه نفوذ.

[6]. بیانات مقام معظم رهبری> در خطبه‌های نماز عید فطر، 01/12/1374

[7]. بیانات مقام معظم رهبری> در پی حادثه کوی دانشگاه تهران، 21/۰۴/۱۳۷۸.

[8]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار مردم نجف‌آباد، 05/۱۲/۱۳۹۴.

[9]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار با مسئولین نظام، 16/04/1393.

[10]. مائده/ 41: ]يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْکَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْکُفْرِ مِنَ الَّذينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذينَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرينَ لَمْ يَأْتُوکَ يُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتيتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِکَ الَّذينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ[.

[11]. بقره/ 8.

[12]. منافقون/ ۷: ]هُمُ الَّذينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلي‏ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّي يَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَفْقَهُونَ[.

[13]. همان/ ۸: ]یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَي الْمَدينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ[.

[14]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، 20/۱۲/۱۳۹۴.

[15]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل‏بیت( و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی، 26/۰۵/۱۳۹۴.

[16]. فتح/ 29.

[17]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل‌بیت و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی، 26/05/1394.

[18] . بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانواده‌های آنان، 15/۰۷/۱۳۹۴.

[19]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 25/۰۶/۱۳۹۴.

[20]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، 20/۱۲/۱۳۹۴.

[21]. مائده/ 64: ]وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا...[.

[22]. المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمه موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1417ق، ج ۳، ص ۲۹۶.

[23]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار دانشگاهیان سمنان، ۱۸/۰۸/1385.

[24]. بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج، 4/۰۹/1394.

[25]. بیانات مقام معظم رهبری> در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین(ع)، 03/03/1395.

[26]. بقره/ 120.

[27]. دنیا بازیچه یهود، سید محمد شیرازی، ترجمه: سید هادی مدرسی، انتشارات سلسله، تهران، 1382ش، ص ۱۶۷.

[28]. بیانات مقام معظم رهبری> در حرم مطهر رضوی، 01/۰۱/1393.

[29]. همان.

برچسب‌ها: