آیات 25 تا 26

11:34 - 1397/04/13

سوره الفرقان (25): آیات 25 تا 26

اشاره

وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ اَلسَّمٰاءُ بِالْغَمٰامِ وَ نُزِّلَ اَلْمَلاٰئِکَهُ تَنْزِیلاً (25) اَلْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ اَلْحَقُّ لِلرَّحْمٰنِ وَ کٰانَ یَوْماً عَلَی اَلْکٰافِرِینَ عَسِیراً (26)

ترجمه:

25-و به خاطر آور روزی را که آسمان با ابرها از هم شکافته می شود،و فرشتگان نازل می گردند.

26-حکومت در آن روز از آن خداوند رحمان است و آن روز روز سختی برای کافران خواهد بود.

تفسیر:

آسمان با ابرها شکافته می شود!

باز در این آیات بحث درباره قیامت و سرنوشت مجرمان در آن روز ادامه می یابد نخست می گوید:"روز گرفتاری و اندوه مجرمان،روزی است که آسمان با ابرها از هم می شکافد و فرشتگان پی در پی نازل می شوند"!( وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمٰاءُ بِالْغَمٰامِ وَ نُزِّلَ الْمَلاٰئِکَهُ تَنْزِیلاً ) (1).

"غمام"از"غم"به معنی پوشاندن چیزی است و از آنجا که ابر آفتاب


1) جمله" یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمٰاءُ "در واقع عطف است بر جمله" یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلاٰئِکَهَ "که قبلا گذشت،بنا بر این"یوم"در اینجا به همان چیزی تعلق می گیرد که در آیه گذشته بود،یعنی جمله"لا بشری"و جمعی معتقدند که متعلق به فعل مقدری است، همچون اذکر،ضمنا"باء"در"بالغمام"ممکن است به معنی ملابست باشد یا به معنی "عن"و یا برای سببیت که در تفسیر آیات در بالا منعکس است.

را می پوشاند به آن غمام گفته می شود همچنین به اندوه که قلب را می پوشاند غم می گویند.

این آیه در حقیقت پاسخی است به درخواست مشرکان،و یکی دیگر از بهانه جوئیهای آنها زیرا آنها انتظار داشتند خداوند و فرشتگان،طبق اساطیر و افسانه های آنان،در میان ابرها به سراغشان بیایند و آنها را به سوی حق دعوت کنند،در اسطوره های یهود نیز آمده که گاه خداوند در لابلای ابرها ظاهر می شد! (1).

قرآن در پاسخ آنها می گوید:آری فرشتگان(و نه خدا)روزی به سراغ آنها می آیند،اما کدام روز؟روزی که مجازات و کیفر این بدکاران فرا می رسد و بیهوده گویی های آنها را پایان می دهد.

اکنون ببینیم منظور از شکافته شدن آسمان با ابرها چیست؟با اینکه می دانیم اطراف ما چیزی به نام آسمان که قابل شکافته شدن باشد وجود ندارد.

بعضی از مفسران مانند"علامه طباطبائی"(رضوان اللّٰه علیه)در تفسیر "المیزان"فرموده اند:منظور شکافته شدن آسمان عالم شهود و کنار رفتن حجاب جهل و نادانی و نمایان گشتن عالم غیب است،یعنی انسان در آن روز درک و دیدی پیدا می کند که با امروز بسیار متفاوت است،پرده ها کنار می رود،و فرشتگان را که در حال نزول از عالم بالا هستند می بیند.

تفسیر دیگر این است که منظور از سماء،کرات آسمانی است که بر اثر انفجارات پی در پی از هم متلاشی می شود،و ابری که حاصل از این انفجارات و متلاشی شدن کوه ها است صفحه آسمانها را فرا می گیرد،بنا بر این کرات آسمانی شکافته می شود، در حالی که همراه با ابرهای حاصل از آن است (2).


 1) فی ظلال جلد 6 صفحه 154(ذیل آیه مورد بحث).
 2) از نظر ادبی"باء"در این صورت برای ملابست است.

آیات بسیاری از قرآن مجید،مخصوصا آنها که در سوره های کوتاه آخر قرآن آمده،بیانگر این حقیقت است که در آستانه قیامت،دگرگونیهای عظیم و انقلاب و تحول عجیب،سر تا سر عالم هستی را فرا می گیرد،کوه ها متلاشی شده و همچون غبار در فضا پخش می گردد،خورشید بی نور،و ستارگان بی فروغ می شود،حتی فاصله ماه و خورشید از بین می رود، و لرزه و زلزله عجیبی سراسر زمین را فرا می گیرد.

آری در چنان روز،متلاشی شدن آسمان،یعنی کرات آسمانی و پوشیده شدن صفحه آسمان از یک ابر غلیظ امری طبیعی خواهد بود.

همین تفسیر را به نحو دیگری می توان بیان کرد:شدت دگرگونیها و انفجارات کواکب و سیارات سبب می شود که آسمان از ابری غلیظ پوشیده شود،اما در لابلای این ابر گاه شکافهایی وجود دارد،بنا بر این آسمانی که در حال عادی با چشم دیده می شود به وسیله این ابرهای عظیم انفجاری از هم جدا می شود (1).

تفسیرهای دیگری نیز برای این آیه گفته شده است که با اصول علمی و منطقی سازگار نیست و در عین حال تفسیرهای سه گانه فوق منافاتی با هم ندارد،ممکن است از یک سو پرده های جهان ماده از مقابل چشم انسان کنار برود و عالم ما وراء طبیعت را مشاهده کند،و از سوی دیگر کرات آسمانی متلاشی شوند و ابرهای انفجاری آشکار گردند،و در لابلای آنها شکافهایی نمایان باشد،آن روز،روز پایان این جهان و آغاز رستاخیز است،روز بسیار دردناکی است برای مجرمان بی ایمان و ستمکاران لجوج.

*** سپس به یکی از روشن ترین مشخصات آن روز پرداخته،و می گوید:


 1) در این صورت"با"در"بالغمام"به معنی سببیت است.

"حکومت در آن روز از آن خداوند رحمان است"( اَلْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمٰنِ ).

حتی آنها که در این جهان نوعی حکومت مجازی و محدود و فانی و زودگذر داشتند نیز از صحنه حکومت کنار می روند،و حاکمیت از هر نظر و در تمام جهات مخصوص ذات پاک او می شود،و به همین دلیل"آن روز روز سختی برای کافران خواهد بود"( وَ کٰانَ یَوْماً عَلَی الْکٰافِرِینَ عَسِیراً ).

آری در آن روز که قدرتهای خیالی به کلی از میان می روند و حاکمیت مخصوص خدا می شود پناهگاههای کافران فرو می ریزد،و قدرتهای جبار و طاغوتی محو می شوند،هر چند در این جهان نیز همه در برابر اراده او بی رنگ بودند ولی در اینجا ظاهرا زرق و برقی داشتند اما در قیامت که صحنه بروز واقعیتها، و برچیده شدن مجازها و خیالها و پندارها است،افراد بی ایمان در برابر مجازاتهای الهی چه تکیه گاهی می توانند داشته باشند و به همین دلیل آن روز فوق العاده بر آنها سخت خواهد گذشت.

در حالی که برای مؤمنان بسیار یسیر و سهل و آسان است.

در حدیثی از ابو سعید خدری نقل شده که وقتی پیامبر ص آیه" فِی یَوْمٍ کٰانَ مِقْدٰارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ "را که نشان می دهد روز قیامت معادل پنجاه هزار سال است تلاوت فرمود،عرض کردم چه روز طولانی و عجیبی است؟! پیامبر ص فرمود:و الذی نفسی بیده انه لیخفف عن المؤمن حتی یکون اخف علیه من صلاه مکتوبه یصلیها فی الدنیا: "سوگند به آن کسی که جانم به دست او است که آن روز برای مؤمن سبک می شود به مقدار مدت یک نماز فریضه که در دنیا انجام می دهد"! (1).

دقت در سایر آیات قرآن،دلائل سخت بودن آن روز را بر کافران روشن


 1) تفسیر قرطبی جلد 7 صفحه 4739.

می سازد،چرا که از یک سو می خوانیم:"در آن روز تمام پیوندها و وسائل عالم اسباب،گسسته می شود"( وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبٰابُ )(بقره-166).

از سویی دیگر،"نه مال آنها و نه آنچه را اکتساب کردند آنان را سودی نمی دهد"( مٰا أَغْنیٰ عَنْهُ مٰالُهُ وَ مٰا کَسَبَ )(سوره تبت آیه 2).

و از سوی سوم"هیچکس در آنجا به داد هیچکس نمی رسد"( یَوْمَ لاٰ یُغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً )(دخان-41).

حتی شفاعت که تنها راه نجات است در اختیار گنهکارانی است که پیوندی با خدا و دوستان خدا داشته اند( مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّٰ بِإِذْنِهِ )(بقره-255).

و نیز"در آن روز به آنها اجازه عذر خواهی داده نمی شود"تا چه رسد به قبول عذرهای غیر موجه( وَ لاٰ یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ )(مرسلات-36).

برچسب‌ها: