آیات 56 تا 59

19:47 - 1397/04/14

سوره الفرقان (25): آیات 56 تا 59

اشاره

وَ مٰا أَرْسَلْنٰاکَ إِلاّٰ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (56) قُلْ مٰا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّٰ مَنْ شٰاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلیٰ رَبِّهِ سَبِیلاً (57) وَ تَوَکَّلْ عَلَی اَلْحَیِّ اَلَّذِی لاٰ یَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ کَفیٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبٰادِهِ خَبِیراً (58) اَلَّذِی خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ مٰا بَیْنَهُمٰا فِی سِتَّهِ أَیّٰامٍ ثُمَّ اِسْتَویٰ عَلَی اَلْعَرْشِ اَلرَّحْمٰنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً (59)

ترجمه:

56-ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم.

57-بگو من در برابر ابلاغ این آئین هیچگونه پاداشی از شما مطالبه نمی کنم،تنها پاداش من این است که کسانی بخواهند راهی به سوی پروردگارشان برگزینند.

58-و توکل بر خداوندی کن که هرگز نمی میرد،و تسبیح و حمد او به جای آور،و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است.

59-او خدایی است که آسمانها و زمین و آنچه را در میان ایندو است در شش روز(شش دوران)آفرید،سپس بر عرش قدرت قرار گرفت(و به تدبیر جهان پرداخت) او خداوند رحمن است،از او بخواه که از همه چیز آگاه است.

تفسیر:

پاداش من هدایت شماست!

از آنجا که در آیات گذشته سخن از اصرار بت پرستان بر پرستش بتهایی بود که مطلقا سود و زیانی ندارند،در نخستین آیات مورد بحث اشاره به وظیفه پیامبر ص در برابر این متعصبان لجوج کرده می گوید:"ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم"( وَ مٰا أَرْسَلْنٰاکَ إِلاّٰ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً ) (1).

اگر آنها دعوت تو را نپذیرفتند ایرادی بر تو نیست،تو وظیفه خود را که بشارت و انذار است انجام دادی،و دلهای آماده را به سوی خدا دعوت کردی.

این سخن هم وظیفه پیامبر را مشخص می کند و هم تسلی خاطری برای او است،و هم نوعی تهدید و بی اعتنایی به این گروه گمراه می باشد.

*** سپس به پیامبر ص دستور می دهد که به آنها"بگو من از شما در برابر این قرآن و ابلاغ این آئین آسمانی هیچ گونه اجر و پاداشی مطالبه نمی کنم" ( قُلْ مٰا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ ).

بعد اضافه می کند:"تنها اجری که من می خواهم این است که مردم بخواهند راهی به سوی پروردگارشان برگزینند"( إِلاّٰ مَنْ شٰاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلیٰ رَبِّهِ سَبِیلاً ).

یعنی تنها اجر و پاداش من هدایت شما است،آنهم از روی اراده و اختیار نه اکراه و اجبار،و این تعبیر جالبی است که نهایت لطف و محبت پیامبر ص را نسبت به پیروانش روشن می سازد،چرا که اجر و مزد خود را سعادت و خوشبختی آنان می شمرد (2).

بدیهی است هدایت امت اجر معنوی فوق العاده ای برای پیامبر ص دارد چرا که"الدال علی الخیر کفاعله":هر کس راهنمای کار خیری باشد همچون رهرو آن راه است.


1) "نذیر"به اعتقاد بعضی صیغه مبالغه است،در حالی که"مبشر"تنها اسم فاعل می باشد،این تفاوت تعبیر ممکن است به خاطر این باشد که پیامبر(ص)در برابر گروهی بی ایمان قرار گرفته بود که در انحراف خود سخت اصرار داشتند و طبعا او باید آنها را بسیار انذار کند(روح المعانی ذیل آیه مورد بحث).
 2) بنا بر این استثناء در آیه فوق"استثنای متصل"است،هر چند در بدو نظر منقطع جلوه می کند.

در تفسیر این آیه احتمالات دیگری نیز داده اند،از جمله: جمعی از مفسرین معتقدند که معنی آیه چنین است:"من از شما هیچگونه پاداشی نمی خواهم مگر اینکه خود بخواهید اموالی در راه خدا به نیازمندان انفاق کنید که آن بسته به میل خود شما است" (1).

ولی تفسیر اول بسیار نزدیکتر به معنی آیه است.

از آنچه در بالا گفتیم روشن شد که ضمیر در"علیه"به قرآن و تبلیغ آئین اسلام باز می گردد چرا که سخن از عدم مطالبه اجر و پاداش در برابر این دعوت است.

این جمله علاوه بر اینکه بهانه های مشرکان را قطع می کند،روشن می سازد که قبول این دعوت الهی بسیار سهل و ساده و آسان و برای همه کس بدون هیچ زحمت و هزینه ای امکان پذیر است.

و این خود گواهی است بر صدق دعوت پیامبر ص و پاکی فکر و برنامه او چرا ک مدعیان دروغین حتما برای اجر و پاداشی خواه مستقیم یا غیر مستقیم دست به این کار می زنند.

*** آیه بعد تکیه گاه اصلی پیامبر را روشن می سازد و می فرماید:"توکل بر خداوندی کن که زنده است و هرگز نمی میرد"( وَ تَوَکَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لاٰ یَمُوتُ ).

و با داشتن تکیه گاه و پناهگاه و سرپرستی که همیشه زنده است و همیشه زنده خواهد بود نه نیازی به اجر و پاداش آنها داری،و نه وحشتی از ضرر و زیان و توطئه آنان.

و اکنون که چنین است"تسبیح و حمد او بجا آور"از نقصها منزه بشمر،و در


 1) در این صورت استثناء،"استثناء منقطع"خواهد بود.

برابر همه کمالات او را ستایش کن( وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ ).

در حقیقت این جمله را می توان به منزله تعلیل بر جمله قبل دانست،زیرا هنگامی که او از هر عیب و نقص پاک و به هر کمال و حسنی آراسته است،چنین کسی شایسته توکل می باشد.

سپس اضافه می کند:از کارشکنی و توطئه های دشمنان نگران مباش"همین بس که خداوند از گناهان بندگانش آگاه است"و به موقع حساب آنها را می رسد ( وَ کَفیٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبٰادِهِ خَبِیراً ).

*** آیه بعد بیان قدرت پروردگار در پهنه جهان هستی است و توصیف دیگری است از این تکیه گاه مطمئن،می فرماید:"او کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را در میان این دو است در شش روز(شش دوران)آفرید"( اَلَّذِی خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مٰا بَیْنَهُمٰا فِی سِتَّهِ أَیّٰامٍ ).

"سپس بر عرش قدرت قرار گرفت"،و به تدبیر عالم پرداخت( ثُمَّ اسْتَویٰ عَلَی الْعَرْشِ ).

کسی که دارای این قدرت وسیع است می تواند متوکلان بر خود را در برابر هر خطر و حادثه ای حفظ کند،که هم آفرینش جهان به وسیله او بوده و هم اداره و رهبری و تدبیر آن در اختیار ذات پاک او است.

ضمنا آفرینش جهان به صورت تدریجی اشاره ای به این واقعیت است که خدا در هیچ کاری عجله ندارد،اگر دشمنان تو را سریعا مجازات نمی کند برای همین است که به آنها میدان و مهلت می دهد تا به اصلاح خویش بپردازند،بعلاوه کسی عجله می کند که از فوت فرصت،خوف دارد،و این درباره خداوند قادر متعال متصور نیست.

درباره آفرینش جهان هستی در شش روز و این که"روز"در این گونه موارد به معنی"دوران"است،دورانی که ممکن است میلیونها و یا میلیاردها سال طول بکشد،و شواهد این معنی از ادبیات عرب،و ادبیات زبانهای دیگر، به طور مشروح در جلد ششم تفسیر نمونه آیه 54 سوره اعراف(صفحه 200 به بعد) بحث کرده ایم،و این دورانهای ششگانه را نیز مشخص نموده ایم.

و نیز معنی"عرش"و جمله" اِسْتَویٰ عَلَی الْعَرْشِ "در همانجا آمده است.

و در پایان آیه اضافه می کند"او خداوند رحمان است"( اَلرَّحْمٰنُ ).

کسی که رحمت عامش همه موجودات را در برگرفته،و مطیع و عاصی و مؤمن و کافر از خوان نعمت بی دریغش بهره می گیرند.

اکنون که خدایی داری بخشنده و قادر و توانا،"اگر چیزی می خواهی از او بخواه که از خواست همه بندگانش آگاه است"( فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً ).

در حقیقت این جمله نتیجه مجموع بحثهای گذشته است که می گوید به آنها اعلام کن که من از شما پاداش نمی خواهم و بر خدایی توکل کن که جامع اینهمه صفات است،هم قادر است،هم رحمن،هم خبیر است و هم آگاه،حال که چنین است هر چه می خواهی از او بخواه.

مفسران در تفسیر این جمله بیانات دیگری دارند و غالبا سؤال را در اینجا به معنی پرسش کرده اند(نه تقاضا)و گفته اند مفهوم جمله این است که اگر می خواهی درباره آفرینش هستی و قدرت پروردگار سؤال کنی از خود او به پرس که از همه چیز با خبر است.

بعضی علاوه بر این که"سؤال"را به"پرسش"تفسیر کرده اند گفته اند منظور از"خبیر"جبرئیل و یا پیامبر است یعنی صفات خدا را از آنها بپرس.

البته تفسیر اخیر بسیار بعید به نظر می رسد،و تفسیر قبل از آن نیز چندان متناسب با آیات گذشته نیست و آنچه در معنی آیه گفتیم که منظور از سؤال تقاضا و درخواست از خدا است نزدیکتر به نظر می رسد (1).

***

نکته ها:

اشاره
1-اجر رسالت

در بسیاری از آیات قرآن می خوانیم که پیامبران الهی با صراحت این حقیقت را بیان می کردند که ما هیچ اجر و پاداشی از هیچ کس نمی طلبیم بلکه اجر ما تنها بر خداوند بزرگ است.

آیات 109 و 127 و 145 و 164 و 180 سوره شعراء،همچنین آیات 29 و 51 سوره هود،و آیه 72 سوره یونس،و 47 سبا،بر این معنی دلالت دارد بدون شک این عدم مطالبه اجر هر گونه اتهامی را از پیامبران راستین دفع می کند،بعلاوه می توانند با آزادی کامل به کار خود ادامه دهند و قفل و بندهایی که بر اثر رابطه مادی ممکن است بر زبان آنها گذاشته شود از بین می رود.

اما جالب اینکه در مورد پیامبر اسلام سه تعبیر مختلف دیده می شود:

1-تعبیری که در آیات فوق آمده که می گوید:"اجر و پاداش من تنها این است که شما هدایت شوید"!این تعبیری است فوق العاده پر معنی و جذاب.

2-تعبیری که در آیه 23 سوره شوری آمده است" قُلْ لاٰ أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبیٰ ":"من از شما پاداشی نمی طلبم جز دوستی بستگانم"! 3-تعبیری که در آیه 47 سوره سبا آمده است( قُلْ مٰا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاّٰ عَلَی اللّٰهِ ):بگو پاداشی را که از شما خواستم تنها به سود شما است اجر و پاداش من تنها بر خداوند می باشد.


1) طبق این تفسیر"با"در"به"زائده است،اما طبق تفاسیر دیگر با به معنی "عن"می باشد.

از ضمیمه کردن این سه تعبیر بهم چنین نتیجه می گیریم که: اگر در مورد پیامبر اسلام ص اجر رسالت مودت ذی القربی شمرده شده است،این مودت از یک سو به سود خود مؤمنان است،نه به سود پیامبر،و از سوی دیگر این محبت وسیله ای است برای هدایت یافتن به راه خدا.

بنا بر این مجموع این آیات نشان می دهد که مودت ذی القربای رسول خدا ص تداوم برنامه رسالت و رهبری آن پیامبر است،و به تعبیر دیگر برای ادامه راه پیامبر ص و هدایت و رهبری او باید دست به دامن ذوی القربی زد،و از رهبری آنها استمداد جست،این همان چیزی است که شیعه در مسئله امامت از آن جانبداری می کند،و معتقد است رشته رهبری بعد از پیامبر نه در شکل نبوت که در شکل امامت برای همیشه ادامه خواهد داشت.

توجه به این نکته نیز لازم است که محبت عامل مؤثری است برای پیروی کردن،همانگونه که در سوره آل عمران آیه 31 می خوانیم: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّٰهَ فَاتَّبِعُونِی :"بگو اگر خدا را دوست میدارید از من پیروی کنید"چرا که من مبلغ فرمان او هستم.

اصولا پیوند محبت با کسی انسان را به سوی محبوب و خواسته های او می کشاند و هر چه رشته محبت قویتر باشد این جاذبه قوی تر است،مخصوصا محبتی که انگیزه آن کمال"محبوب"است،احساس این کمال سبب می شود که انسان سعی کند خود را به آن مبدء کمال و اجرای خواسته های او نزدیکتر گرداند (1).

***

2-بر چه کسی باید توکل کرد؟

در آیات فوق هنگامی که به پیامبر فرمان توکل می دهد که از همه مخلوقات


 1) برای توضیح بیشتر در این زمینه به جلد دوم تفسیر نمونه صفحه 384(ذیل آیه 31 سوره آل عمران)مراجعه فرمائید.

نظر بر گیرد و تنها به ذات پاک خداوند چشم دوزد،اوصافی برای این ذات پاک برمی شمرد که در حقیقت شرائط اساسی کسی است که می تواند پناهگاه واقعی و مطمئن انسانها گردد.

نخست اینکه زنده باشد چرا که یک موجود مرده و بی خاصیت همچون بتها هرگز نمی توانند تکیه گاه کسی شوند.

دیگر اینکه حیاتش جاودانی باشد بطوری که احتمال مرگ او تزلزلی در فکر متوکلان ایجاد نکند.

سوم اینکه علم و آگاهیش همه چیز را در برگیرد،هم از نیازهای متوکلان با خبر باشد و هم از توطئه ها و نقشه های دشمنان.

چهارم اینکه قدرت بر همه چیز،هر گونه عجز و ناتوانی را که موجب تزلزل این تکیه گاه است کنار زند.

پنجم اینکه حاکمیت و تدبیر و اداره همه امور در کف با کفایت او باشد، و می دانیم این صفات تنها در ذات پاک خدا جمع است،و به همین دلیل تنها تکیه گاه اطمینان بخش و تزلزل ناپذیر در برابر همه حوادث ذات او است.

برچسب‌ها: