آیات 60 تا 68

11:32 - 1397/04/17

سوره الشعراء (26): آیات 60 تا 68

اشاره

فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ (60) فَلَمّٰا تَرٰاءَا اَلْجَمْعٰانِ قٰالَ أَصْحٰابُ مُوسیٰ إِنّٰا لَمُدْرَکُونَ (61) قٰالَ کَلاّٰ إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ (62) فَأَوْحَیْنٰا إِلیٰ مُوسیٰ أَنِ اِضْرِبْ بِعَصٰاکَ اَلْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکٰانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ اَلْعَظِیمِ (63) وَ أَزْلَفْنٰا ثَمَّ اَلْآخَرِینَ (64) وَ أَنْجَیْنٰا مُوسیٰ وَ مَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ (65) ثُمَّ أَغْرَقْنَا اَلْآخَرِینَ (66) إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَهً وَ مٰا کٰانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ (67) وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ اَلْعَزِیزُ اَلرَّحِیمُ (68)

ترجمه:

60-آنها(فرعونیان)به تعقیب بنی اسرائیل پرداختند و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند.

61-هنگامی که هر دو گروه یکدیگر را دیدند،یاران موسی گفتند:ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم.

62-(موسی)گفت:چنین نیست،پروردگار من با من است،به زودی مرا هدایت خواهد کرد.

63-و به دنبال آن به موسی وحی کردیم عصایت را به دریا زن،دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود! 64-و در آنجا دیگران را نیز به دریا نزدیک ساختیم.

65-موسی و تمام کسانی را که با او بودند نجات دادیم.

66-سپس دیگران را غرق کردیم.

67-در این جریان نشانه روشنی است(برای آنها که حق طلبند)ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند.

68-و پروردگار تو عزیز و رحیم است.

تفسیر:

عاقبت دردناک فرعونیان!

در این آیات آخرین صحنه از این بخش از داستان موسی و فرعون مطرح است،و آن چگونگی نابودی فرعونیان و پیروزی و نجات بنی اسرائیل است.

چنان که در آیات گذشته خواندیم،فرعون ماموران خود را به شهرهای مصر گسیل داشت،و به اندازه کافی لشکر و نیرو آماده ساخت،بعضی از مفسران نوشته اند ششصد هزار نفر را به عنوان مقدمه لشکر فرستاد و خود با یک ملیون نفر به دنبال آنها به راه افتاد! شب را با سرعت به دنبال آنها حرکت کردند،و به هنگام طلوع آفتاب به لشکر موسی رسیدند چنان که نخستین آیه مورد بحث می گوید:"فرعونیان آنها را تعقیب کردند و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند"( فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ ) (1). "هنگامی که دو گروه یکدیگر را دیدند،یاران موسی گفتند:به طور قطع ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم و راه نجاتی وجود ندارد"!( فَلَمّٰا تَرٰاءَا الْجَمْعٰانِ قٰالَ أَصْحٰابُ مُوسیٰ إِنّٰا لَمُدْرَکُونَ ).

در پیش روی ما دریا و امواج خروشان آب،و در پشت سر ما دریایی از لشکر خونخوار با تجهیزات کامل،جمعیتی که سخت از ما خشمگینند و امتحان خونخواری خود را در کشتن فرزندان بیگناه ما سالیان دراز داده اند و خود فرعون نیز بقدر کافی مردی خیره سر و ستمگر و خونخوار است،بنا بر این به سرعت همه ما را محاصره می کنند و از دم تیغ و شمشیر می گذرانند،یا اسیر کرده و با شکنجه بازمی گرداند و تمام قرائن نشان می داد که مطلب همین گونه است.

در اینجا لحظات دردناکی بر بنی اسرائیل گذشت،لحظاتی که تلخی آن غیر قابل توصیف است،شاید جمع زیادی در ایمان خود متزلزل شده،و سخت روحیه خود را باخته بودند.

*** اما موسی ع هم چنان آرام و مطمئن بود،و می دانست وعده های خدا درباره نجات بنی اسرائیل و نابودی قوم سرکش تخلف ناپذیر است.

لذا با یک دنیا اطمینان و اعتماد رو به جمعیت وحشتزده بنی اسرائیل کرد و"گفت:چنین نیست آنها هرگز بر ما مسلط نخواهند شد،چرا که پروردگار


 1) بعضی از مفسران احتمال داده اند که منظور از"مشرقین"حرکت بنی اسرائیل به سوی شرق و پیروزی فرعونیان از آنها در همین جهت بوده است،زیرا می دانیم سرزمین "بیت المقدس"نسبت به مصر منطقه شرقی محسوب می شود.

من با من است و به زودی مرا هدایت خواهد کرد"( قٰالَ کَلاّٰ إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ ).

این تعبیر ممکن است اشاره به همان وعده ای بوده باشد که خداوند به هنگام ماموریت دادن به موسی و هارون فرمود: إِنَّنِی مَعَکُمٰا أَسْمَعُ وَ أَریٰ :"من همه جا با شما هستم می شنوم و می بینم"(سوره طه آیه 46).

او می داند خدا همه جا با او است مخصوصا تکیه روی نام"رب"(خداوند مالک و مصلح)نشان می دهد که او می دانست که این راه را نه با پای خود می پیماید که با لطف خداوند قادر مهربان طی می کند.

*** در این هنگام که شاید بعضی با ناباوری سخن موسی را شنیدند و هم چنان در انتظار فرا رسیدن آخرین لحظات زندگی بودند فرمان نهایی صادر شد،چنان که قرآن می گوید:"ما به موسی وحی کردیم که عصایت را به دریا زن"! ( فَأَوْحَیْنٰا إِلیٰ مُوسیٰ أَنِ اضْرِبْ بِعَصٰاکَ الْبَحْرَ ).

همان عصائی که یک روز آیت انذار است و روز دیگر نشانه رحمت و نجات.

موسی ع چنین کرد و عصا را به دریا زد،در اینجا صحنه عجیبی نمایان گشت که برق شادی در چشمهای و دلهای بنی اسرائیل نمایان گردید:"ناگهان دریا شکافته شد،آبها قطعه قطعه شدند،و هر بخشی همچون کوهی عظیم روی هم انباشته گشت"!و در میان آنها جاده ها نمایان شد( فَانْفَلَقَ فَکٰانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ).

"انفلق"از ماده"فلق"(بر وزن فرق)به معنی شکافته شدن است، و"فرق"(بر وزن رزق)از ماده"فرق"(بر وزن حلق)به معنی جدا شدن است، به تعبیر دیگر(به گونه ای که راغب در مفردات گوید)فرق"فلق"و"فرق"این است که اولی اشاره به شکافتن می کند و دومی جدا شدن،و لذا"فرقه" و"فرق"به قطعه یا جماعتی گفته می شود که از بقیه جدا گردد.

"طود"به معنی کوه عظیم است،و توصیف مجدد آن به عظیم در آیه فوق تاکیدی بر این معنی است.

به هر حال خداوندی که فرمانش بر همه چیز نافذ است و آبها اگر طغیان می کنند به فرمان او است،و طوفانها اگر به حرکت در می آیند به امر او است همان خدایی که نقش هستی نقشی از ایوان او است،و آب و باد و خاک سرگردان او است،چنین فرمانی را به امواج دریا داد،و امواج به سرعت پذیرا گشتند و روی هم انباشته شدند،و در میان آنها جاده ها نمایان گشت و هر گروهی از بنی- اسرائیل در جاده ای روان شدند.

*** فرعون و فرعونیان که از دیدن این صحنه،مات و مبهوت شده بودند و چنین معجزه روشن و آشکاری را می دیدند باز هم از مرکب غرور پیاده نشدند،باز هم به تعقیب موسی و بنی اسرائیل پرداختند و به سوی سرنوشت نهایی خود پیش رفتند، چنان که قرآن می گوید:"و در آنجا دیگران را نیز به دریا نزدیک ساختیم" ( وَ أَزْلَفْنٰا ثَمَّ الْآخَرِینَ ).

و به این ترتیب فرعونیان نیز وارد جاده های دریایی شدند،و هم چنان مغرورانه به دنبال بردگان قدیمی خود که سر به طغیان برافراشته بودند می دویدند، غافل از اینکه لحظات آخر عمر آنها فرا رسیده و فرمان عذاب به زودی صادر می شود.

*** آیه بعد می گوید"ما موسی و تمام کسانی را که با او بودند نجات دادیم" ( وَ أَنْجَیْنٰا مُوسیٰ وَ مَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ ).

***

درست هنگامی که آخرین نفر از بنی اسرائیل از دریا بیرون آمد و آخرین نفر از فرعونیان داخل دریا شد فرمان دادیم آبها به حال اول بازگردند،امواج خروشان یک مرتبه فرو ریختند و سر بر هم نهادند،فرعون و لشکرش را همچون پرهای کاه با خود به هر جا بردند،در هم کوبیدند و نابود کردند.

قرآن در یک عبارت کوتاه این ماجرا را بیان کرده می گوید:"سپس دیگران را غرق کردیم"( ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ).

و به این ترتیب همه چیز در یک لحظه پایان گرفت،بردگان اسیر آزاد شدند و جباران مغرور گرفتار و نابود گشتند،تاریخ و رق خورد،تمدنی خیره کننده که بر ویرانه های خانه های مستضعفان پی ریزی شده بود از صفحه عالم محو گشت، دوران آن مستکبران پایان گرفت و مستضعفان وارث ملک و حکومت آنها شدند.

*** آری"در این ماجرا نشانه روشن و درس عبرت بزرگی است،اما اکثر آنها ایمان نیاوردند"گویی چشمها بسته و گوشها کر و قلبها در خواب فرو بسته است ( إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَهً وَ مٰا کٰانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ).

جایی که فرعونیان با دیدن آن صحنه های عجیب ایمان نیاوردند از این قوم مشرک تعجب مکن،و از عدم ایمانشان نگران مباش که تاریخ از این صحنه ها بسیار به خاطر دارد.

تعبیر به"اکثر"اشاره به این است که گروهی از فرعونیان دست به دامن آئین موسی زدند و به جمع یاران او پیوستند،نه تنها"آسیه"همسر فرعون و دوست با وفای موسی که در قرآن از او به عنوان"مؤمن آل فرعون"یاد شده،بلکه جمع دیگری همانند ساحران توبه کار به او پیوستند.

*** آخرین آیه مورد بحث در یک جمله کوتاه و پر معنی به قدرت و رحمت بی پایان خدا اشاره کرده می گوید"پروردگار تو هم عزیز است و هم رحیم" ( وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ).

از"عزت"او است که هر زمان اراده کند فرمان نابودی اقوام یاغی را صادر می کند،و برای نابود کردن یک قوم جبار نیاز به این ندارد که لشکر فرشتگان را از آسمان اعزام کند به همان آبی که مایه حیات آنها است فرمان مرگ آنها را می دهد،و همان دریای نیل که مایه ثروت و قدرت فرعونیان بود قبرستان آنها می شود!.

و از"رحمت"او است که در این کار هرگز عجله نمی کند،بلکه سالها مهلت می دهد،معجزه می فرستد،اتمام حجت می کند،و نیز از رحمت او است که این بردگان ستمدیده را از چنگال آن اربابان قلدر و زورگو رهایی می بخشد.

***

نکته ها:

اشاره
1-عبورگاه بنی اسرائیل:

در قرآن مجید بارها این مطلب تکرار شده است که موسی بنی اسرائیل را به فرمان خدا از"بحر"عبور دارد (1)و در چند مورد تعبیر به"یم"شده است (2).

اکنون سخن در این است که منظور از"بحر"و"یم"در اینجا چیست؟آیا اشاره به رود پهناور و عظیم نیل است که تمام آبادی سرزمین مصر از آن سرچشمه می گرفته،یا اشاره به دریای احمر(و به تعبیر دیگر بحر قلزم)است.

از تورات کنونی و همچنین کلمات بعضی از مفسران چنین برمی آید که اشاره به"دریای احمر"است،ولی قرائنی در دست داریم که نشان می دهد منظور همان نهر


 1) یونس 90،طه 77 شعراء 63،(آیه مورد بحث)،دخان 24.
 2) طه 78،قصص 40،ذاریات 40.

عظیم نیل است زیرا"بحر"در لغت-چنان که راغب در مفردات می گوید-در اصل به معنی آب فراوان و وسیع است،و"یم"نیز همین معنی را می رساند،بنا بر این اطلاق این دو کلمه بر"نیل"هیچ مانعی ندارد،و اما قرائنی که این نظر را تایید می کند:

1-محل سکونت فراعنه که مرکز آباد شهرهای مصر بوده حتما نقطه ای بوده است که با رود نیل فاصله زیادی نداشته،و اگر معیار را محل فعلی اهرام یا حوالی آن بگیریم بنی اسرائیل ناچار بودند برای رسیدن به سرزمین مقدس نخست از نیل عبور کنند،زیرا این منطقه در غرب نیل واقع شده و برای رسیدن به سرزمین مقدس باید آنها به سوی شرق بروند(دقت کنید).

2-فاصله مناطق آباد مصر که طبعا در نزدیکی نیل است با دریای احمر به قدری است که بسیار بعید به نظر می رسد بنی اسرائیل بتوانند آن را در یک شب و یا نصف یک شب طی کنند(از آیات گذشته این مطلب روشن شد که آنها شبانه سرزمین فراعنه را پشت سر گذاشتند و قاعدتا در دل شب این کار را کردند و لشکر فرعون نیز به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند).

3-برای گذشتن از سرزمین مصر و رسیدن به اراضی مقدس نیازی نیست که از دریای احمر بگذرند،چرا که قبل از حفر کانال سوئز باریکه خشک قابل ملاحظه ای در آنجا وجود داشته است،مگر اینکه دست به دامن این فرضیه بزنیم که در زمانهای بسیار قدیم دریای احمر با دریای مدیترانه متصل بوده و در اینجا خشکی وجود نداشته است و این فرضیه به هیچ وجه ثابت نیست.

4-قرآن در داستان افکندن موسی به آب تعبیر به"یم"کرده است (طه 39)و چنان که گفتیم در مورد غرق فرعونیان نیز تعبیر به"یم"کرده است و با توجه به اینکه هر دو در یک داستان،و حتی در یک سوره(سوره طه)است،و هر دو بطور مطلق نقل شده به نظر می رسد که هر دو یکی باشد.و با توجه به اینکه مادر موسی قطعا او را به دریا نیفکند بلکه طبق تواریخ و همچنین قرائن عادی به نیل سپرد بنا بر این معلوم می شود غرق فرعونیان در نیل بوده است(دقت کنید).

***

2-چگونگی نجات بنی اسرائیل و غرق فرعونیان.

بعضی از مفسران که مایل نیستند زیر بار معجزات بروند اصرار دارند که حادثه غرق فرعونیان و نجات بنی اسرائیل را که در آیات گذشته بود به نحوی توجیه کنند که با اسباب طبیعی و عادی بسازد! لذا گاه گفته اند که این امر قابل تطبیق با پلهای متحرک است که امروز معمول می باشد (1).

بعضی دیگر گفته اند که موسی ع به راهها آشنایی داشته و از برزخهایی که در دریای"سوف"(خلیج سوئز)وجود داشته می توانسته بگذرد،و به"جزیره سینا"وارد گردد،و انفلاق بحر که در آیات آمده نیز اشاره به همین است (2).

بعضی دیگر شاید این احتمال را تقویت کرده اند که موسی درست به هنگام پایان جزر دریا به آن نقطه رسید،و توانست که از نقاط خشک بگذرد،اما بلافاصله مد شروع شد و فرعونیان در امواج آب فرو غلطیدند و هلاک شدند! ولی حق این است که هیچ یک از این احتمالات با ظاهر آیات قرآن،اگر نگوئیم با صریح آن،سازگار نیست،و با قبول مساله اعجاز که بارها در شرح حالات پیامبران در قرآن آمده خصوصا داستان همین عصای موسی هیچ لزومی بر چنین توجیهات وجود ندارد،چه مانعی دارد که به فرمان خدا که حاکم بر قانون علیت در جهان هستی است آبهای نیل بعد از نواختن عصا تحت جاذبه مرموزی به فرمان الهی جمع و متراکم گردند،به گونه ای که راه قابل عبور در میان آن آشکار شود،و بعد از مدتی این جاذبه خنثی گردد و آبها به حال طبیعی


 1 و 2) اعلام قرآن صفحه 622.

اول بازگردند.این استثناء در قانون علیت نیست،بلکه اعتراف به تاثیر علل غیر عادی می باشد که برای ما-با معلومات محدودی که داریم-ناشناخته است.

***

3-در عین قدرت رحیم است

این نکته نیز قابل دقت است آخرین آیه مورد بحث که یک نوع نتیجه گیری از مجموع کار موسی و فرعون و پیروزی لشکر حق و نابودی لشکر باطل است خداوند را به"عزت"و"رحمت"توصیف می کند،اولی اشاره به شکست ناپذیری قدرت او است و دومی وسعت رحمتش را نسبت به همه بندگان می رساند،و مخصوصا "عزیز"را بر"رحیم"مقدم داشته،تا این توهم پیش نیاید که رحمتش از موضع ضعف است،بلکه در عین قدرت رحیم است.

البته بعضی از مفسران معتقدند که توصیف به عزت اشاره به شکست دشمنان و توصیف به رحمت اشاره به پیروزی دوستان او است،ولی هیچ مانعی ندارد که هر دو صفت شامل هر دو گروه گردد،چرا که همه از رحمتش استفاده می کنند حتی گناهکاران و همه از سطوتش بیمناکند حتی نیکوکاران! ***

برچسب‌ها: