آیات 41 تا 44

20:10 - 1397/04/25

سوره العنکبوت (29): آیات 41 تا 44

اشاره

مَثَلُ اَلَّذِینَ اِتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اَللّٰهِ أَوْلِیٰاءَ کَمَثَلِ اَلْعَنْکَبُوتِ اِتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ اَلْبُیُوتِ لَبَیْتُ اَلْعَنْکَبُوتِ لَوْ کٰانُوا یَعْلَمُونَ (41) إِنَّ اَللّٰهَ یَعْلَمُ مٰا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ (42) وَ تِلْکَ اَلْأَمْثٰالُ نَضْرِبُهٰا لِلنّٰاسِ وَ مٰا یَعْقِلُهٰا إِلاَّ اَلْعٰالِمُونَ (43) خَلَقَ اَللّٰهُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ (44)

ترجمه:

41-کسانی که غیر از خدا را اولیاء خود برگزیدند،همچون عنکبوتند که خانه ای برای خود انتخاب کرده و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است اگر می دانستند! 42-خداوند آنچه را غیر از او می خوانند می داند و او شکست ناپذیر و حکیم است.

43-اینها مثال هایی است که ما برای مردم می زنیم و جز عالمان آن را درک نمی کنند.

44-خداوند،آسمانها و زمین را به حق آفرید،در این آیتی است برای مؤمنان.

تفسیر:

تکیه گاههای سست همچون لانه عنکبوت!

در آیات گذشته سرنوشت دردناک و غم انگیز مشرکان مفسد و مستکبران لجوج و ظالمان بیدادگر و خودخواه بیان شد،به همین تناسب در آیات مورد بحث مثال جالب و گویایی برای کسانی که غیر خدا را معبود و ولی خود قرار می دهند بیان می کند که هر چه درباره این مثال بیندیشیم نکات بیشتری از آن،عائدمان می شود.

می فرماید:"کسانی که غیر از خدا را ولی و معبود خود برگزیدند،همچون عنکبوتند که خانه ای برای خود برگزیده،و سست ترین خانه ها،خانه عنکبوت است،اگر می دانستند"!( مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّٰهِ أَوْلِیٰاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کٰانُوا یَعْلَمُونَ ).

چه مثال رسا و جالبی و چه تشبیه گویا و دقیقی؟! درست دقت کنید:هر حیوان و حشره ای برای خود خانه و لانه ای دارد، اما هیچیک از این خانه ها به سستی خانه عنکبوت نیست.

اصولا خانه باید دیوار و سقف و دری داشته باشد،و صاحب آن را از حوادث حفظ کند طعمه و غذا و نیازهای او را در خود نگاه دارد.بعضی از خانه ها سقف ندارند اما لا اقل دیواری دارند یا اگر دیوار ندارند سقفی دارند.

اما لانه عنکبوت که از تعدادی تارهای بسیار نازک ساخته شده نه دیواری دارد،نه سقفی،نه حیاطی و نه دری،اینها همه از یک سو.

از سوی دیگر مصالح آن بقدری سست و بی دوام است که در برابر هیچ حادثه ای مقاومت نمی کند.

اگر نسیم ملایمی بوزد تار و پودش را درهم می ریزد!

اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشی می کند! کمترین شعله آتشی به آن برسد نابودش می سازد.

حتی اگر گرد و غبار بر آن بنشیند پاره پاره می شود و از سقف خانه آویزان می گردد.

معبودهای دروغین این گروه نیز نه سودی دارند و نه زیانی،نه مشکلی را حل می کنند،و نه در روز بیچارگی پناهگاه کسی هستند.

درست است که این خانه برای عنکبوت با آن پاهای بلند و طولانیش هم مرکز استراحت است و هم در و دکان و دامی برای صید حشرات و تحصیل غذا.

ولی در مقایسه با خانه های حیوانات و حشرات دیگر بی نهایت سست و بی دوام است.

کسانی که غیر خدا را تکیه گاه خود قرار دهند تکیه آنها بر تار عنکبوت است.

آنها که غیر از خدا را معبود خویش برگزینند تکیه آنها بر تار عنکبوت است تخت و تاج فرعونها،اموال بی حساب قارونها،قصرها و گنج های شاهان، همه مانند تارهای عنکبوت است.

بی دوام،سست،غیر قابل اعتماد و ناپایدار در برابر طوفان حوادث.

تاریخ نیز نشان می دهد که به راستی هیچ یک از این امور نمی تواند تکیه گاه انسان گردد.

ولی آنها که بر ایمان و توکل بر خدا تکیه می کنند تکیه بر سد پولادین دارند.

***ذکر این نکته نیز در اینجا ضروری است:خانه عنکبوت و تارهای او با اینکه ضرب المثل در سستی می باشد خود از عجائب آفرینش است که دقت در آن انسان را به عظمت آفریدگار آشناتر می کند.

تارهای عنکبوت از مایع لزجی ساخته می شود که در حفره های بسیار کوچکی همچون سر سوزن در زیر شکم او قرار دارد،این مایع دارای ترکیب خاصی است که هر گاه در مجاورت هوا قرار گیرد سخت و محکم می شود.

عنکبوت آن را به وسیله چنگال مخصوصش از این حفره ها بیرون کشیده و تارهای خود را از آن می سازد.

می گویند هر عنکبوت قادر است با همین مایع بسیار مختصر که در اختیار دارد در حدود پانصد متر از این تارها بتند! بعضی نوشته اند که سستی این تارها بر اثر نازکی فوق العاده است و گرنه از تار فولادینی که به ضخامت آن باشد محکمتر است!.

عجیب اینکه این تارها گاهی هر کدام از چهار رشته تشکیل شده و هر رشته ای نیز خود از هزار رشته!تشکیل یافته که هر کدام از سوراخ بسیار کوچکی که در بدن او است بیرون می آید اکنون فکر کنید هر یک از این تارهای فرعی چه اندازه ظریف و دقیق و باریک تهیه می شود.

علاوه بر عجائبی که در مصالح ساختمانی خانه عنکبوت به کار رفته،شکل ساختمانی و مهندسی آن نیز جالب است،اگر به خانه های سالم عنکبوت دقت کنیم منظره جالبی همچون یک خورشید با شعاعهایش بر روی پایه های مخصوصی از همین تارها مشاهده می کنیم البته این خانه برای عنکبوت خانه مناسب و ایده آلی است ولی در مجموع سست تر از آن تصور نمی شود،و این چنین است معبودهایی که غیر از خدا می پرستند.

با توجه به اینکه عنکبوت تنها یک نوع نیست بلکه بعضی از دانشمندان مدعی هستند که تا کنون بیست هزار نوع عنکبوت شناخته شده است!و هر کدام ویژگیهایی دارند عظمت قدرت خدا در آفرینش این موجود کوچک آشکارتر می شود.

ضمنا تعبیر به"اولیاء"(جمع ولی)به جای"اصنام"و بتها شاید برای اشاره به این نکته است که نه فقط معبودهای ساختگی که پیشوایان و رهبران غیر الهی نیز در همین حکمند.

جمله لَوْ کٰانُوا یَعْلَمُونَ (اگر می دانستند)که در آخر آیه آمده است مربوط به بتها و معبودهای دروغین است،نه مربوط به سستی خانه عنکبوت،چرا که سستی آن را همه می دانند،بنا بر این مفهوم جمله چنین است اگر آنها از سستی معبودان و پایگاه هایی که غیر از خدا برگزیده اند با خبر بودند بخوبی می دانستند که اینها در سستی همانند تار عنکبوتند.

*** در آیه بعد هشدار تهدیدآمیزی به این مشرکان غافل و بیخبر می دهد می گوید:"خداوند آنچه را آنها غیر از او می خوانند می داند"( إِنَّ اللّٰهَ یَعْلَمُ مٰا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ ).

شرک آشکار آنها،و شرک مخفی و پنهانشان،هیچیک بر خدا پوشیده نیست.

"و او است قادر شکست ناپذیر و حکیم علی الاطلاق"( وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ).

اگر مهلت به آنها می دهد،نه به خاطر آنست که نمی داند یا قدرتش محدود است،بلکه حکمت او ایجاب می کند که فرصت کافی دهد تا بر همه اتمام حجت شود،و آنها که شایسته هدایتند،هدایت گردند.

بعضی از مفسران،این جمله را اشاره به بهانه هایی دانسته اند که مشرکان برای خود می تراشیدند و آن اینکه اگر ما این بتها را می پرستیم نه به خاطر خودشان است اینها در حقیقت مظهر و سمبل هستند از ستارگان آسمان،و از پیامبران و فرشتگان ما در حقیقت برای آنها سجده می کنیم،و از آنها احترام به عمل می آوریم،و خیر و شر ما و سود و زیان ما در دست آنها است.

قرآن می گوید:خدا می داند شما چه چیزهایی را می خوانید،هر که باشند و هر چه باشند،در برابر قدرت فرمان او چون تار عنکبوتند و از خود چیزی ندارند که به شما بدهند.

*** سومین آیه مورد بحث گویا اشاره به ایرادی است که دشمنان پیامبر ص در برابر این مثالها به او می کردند و می گفتند:چگونه ممکن است خدایی که آفریننده زمین و آسمان است به عنکبوت و مگس و حشرات و مانند اینها مثال بزند.

قرآن در پاسخ آنها می گوید:"اینها مثالهایی است که ما برای مردم می زنیم و جز عالمان آن را درک نمی کنند"( وَ تِلْکَ الْأَمْثٰالُ نَضْرِبُهٰا لِلنّٰاسِ وَ مٰا یَعْقِلُهٰا إِلاَّ الْعٰالِمُونَ ).

اهمیت و ظرافت مثال در بزرگی و کوچکی آن نیست،بلکه در انطباق آن بر مقصود است،گاه کوچک بودن آن بزرگترین نقطه قوت آن است.

فی المثل هنگامی که سخن از تکیه گاههای سست و بی اساس است،باید مثال را از تار عنکبوت انتخاب کرد که بهتر از هر چیز می تواند این سستی و ناپایداری و عدم ثبات را منعکس کند،این عین فصاحت و بلاغت است.

اینجا است که می گوید تنها عالمان هستند که ریزه کاریهای مثالهای قرآن را درک می کنند.

*** در آخرین آیه مورد بحث اضافه می کند:"خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده و در این نشانه عظیمی است برای افراد با ایمان"( خَلَقَ اللّٰهُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ ).

باطل و بیهوده در کار او راه ندارد،اگر مثال به عنکبوت و خانه سست و بی بنیادش می زند،روی حساب است،و اگر موجود کوچکی را برای تمثیل برگزیده برای بیان حق است،و گرنه او آفریننده بزرگترین کهکشانها و منظومه های آسمانی است.

جالب اینکه در پایان این چند آیه تکیه روی"علم"و"ایمان"است،در یک جا می فرماید: لَوْ کٰانُوا یَعْلَمُونَ (اگر می دانستند)جای دیگری می فرماید وَ مٰا یَعْقِلُهٰا إِلاَّ الْعٰالِمُونَ (جز عالمان آگاه این مثلها را درک نمی کنند).

و در اینجا می فرماید: إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ (در این نشانه بزرگی است برای افراد با ایمان).

اشاره به اینکه چهره حق روشن و آفتابی است اما در زمینه های مستعد شکوفا می شود،قلبی آگاه و جستجوگر،روحی بیدار و تسلیم در مقابل حق لازم است و اگر این کوردلان جمال حق را نمی بینند نه به خاطر خفای آن است که به خاطر نابینایی آنها است.

برچسب‌ها: