جايگاه انسان در دنيا وآخرت

16:50 - 1392/07/24
حضرت مى‌فرمايد: دنيا، دوران آمادگى وآخرت، ميدان مسابقه وجايزه آن بهشت است وكار كسانى كه عقب بمانند به جهنّم ختم مى‌شود.

قالَ عَلِىٌّ علیه السلام: اَلا وَ اِنَّ اليَومَ المِضمارُ وَ غَداً اَلسِّباقُ وَالسَّبَقَةُ الجَنَّةُ وَالغايَةُ النّارُ.
حضرت على علیه السلام فرمود: آگاه باشيد كه امروز (دنيا) روز آمادگى است وفردا (قيامت) روز مسابقه كه جايزه پيشى‌گيرندگان، بهشت وپايان كار عقب‌ماندگان، جهنّم است. [1]
نور هدايت
در اين حديث مولى اميرالمومنين على علیه السلام تفسير بسيار روشنى از دنيا وآخرت ونيز از موقف انسان در آن دو نشئه به دست مى‌دهد و آخرت را به ميدان مسابقه تشبيه مى‌كند مى‌فرمايد: امروز، روز آمادگى است.[2]
«مضمار»، از مادّه «ضمور» و «اضمار»، به معنى آماده وورزيده كردن اسب براى مسابقه است. كسانى كه مى‌خواستند مسابقه بدهند اسب‌ها را تمرين مى‌دادند تا لاغر وورزيده وآماده مسابقه بشوند كه به آن دوره، «مضمار» يا دوره تمرين وآمادگى مى‌گويند.
حضرت مى‌فرمايد: دنيا، دوران آمادگى وآخرت، ميدان مسابقه وجايزه آن بهشت است وكار كسانى كه عقب بمانند به جهنّم ختم مى‌شود.
در واقع تمام جهان‌بينى اسلام درباره دنيا وآخرت در همين دو جمله «السَبَقَةُ الجَنَّةُ وَالغايَةُ النّارُ» خلاصه مى‌شود. بنابراين دنيا دوران آمادگى است وهدف نهايى واصيل نيست. در اين دوران، انسان بايد دائمآ در حال خودسازى باشد. اگر لحظه‌اى غفلت ورزد وآمادگى لازم را كسب نكند ديگر در ميدان آخرت كارى از او ساخته نيست. شايد شنيده‌ايد كه فضانوردان در شرايط بسيار دشوارى براى بى‌وزنى تمرين مى‌كنند. مى‌دانيد هر چيز بيرون از محيط جاذبه زمين بى‌وزن مى‌شود وانسان نيز از اين قاعده مستثنا نيست. حالت بى‌وزنى براى كسانى كه به جاذبه عادت كرده‌اند حالت سختى است لذا بايد براى تمرين، حالت بى‌وزنى مصنوعى ايجاد كنند تا وقتى فضانورد در آن محيط گام نهاد بتواند خودش را وفق دهد. بدين صورت كه فضانوردان را در صندوق‌هاى مخصوص مى‌گذارند ومرتّب آنها را از بالا به پايين پرتاب مى‌كنند، به‌طورى كه برخى فضانوردان بعد از بيرون آمدن از آن محفظه، سر وصورت وپايشان ممكن است خون‌آلود باشد وهر قدر هم مراقب باشند سقوط آزاد به پايين چيزى نيست كه انسان از آن سالم بيرون بيايد.
حالت بى‌وزنى در كره زمين تنها در حال سقوط آزاد پيدا مى‌شود مثل اينكه انسان از بلندى به پايين مى‌افتد، آن چند ثانيه‌اى كه در هوا معلّق است حالت بى‌وزنى است؛ يعنى همان حالتى كه مسافران فضا پيدا مى‌كنند.ملاحظه مى‌كنيد اين مسافرت فضايى تمرين‌هاى زيادى را مى‌طلبد كه همراه با درد ورنج است تا چه رسد به مسافرت بزرگ اخروى. انسان بايد چقدر تمرين كند، ناراحتى‌ها را به جان بخرد وبا نفسش مخالفت ورزد تا بتواند به پيروزى بزرگ اخروى دست يابد. مگر مى‌شود بى‌درد ورنج ونچشيدن محروميّت ومصائب به جايى رسيد؟ بسيارى از كسانى كه به رده‌هاى بالاى نظامى دست يافته‌اند تمرين‌هاى سختى را گذرانده‌اند. تشنگى وگرسنگى مى‌چشند، گاهى مدّتى در آب زندگى مى‌كنند وبدن خويش را ورزيده مى‌سازند.
نابرده رنج گنج ميسّر نمى‌شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
اينجاست كه بايد بدانيم در اين دنيا چكاره‌ايم و در كدام جايگاه ايستاده‌ايم.[3]
اگر مى‌خواهيم مقاممان بلند ووالا باشد وبر بساط قرب الهى بنشينيم، بايد ناراحتى ومشكلات را تحمّل كنيم وبا نفس خويش به مبارزه برخيزيم. اهل دنيا هم دنيا را بى‌زحمت به دست نمى‌آورند، چگونه انتظار داريم بى‌زحمت آخرت را به چنگ آوريم؟ دنيا خانه بلا وامتحان است. در آن امتحان‌هاى اولياى خدا سخت‌تر وسنگين‌تر است.
هر كه در اين بزم مقرّب‌تر است جام بلا بيشترش مى‌دهند
امتحان‌هاى عمومى داريم وامتحان‌هاى خصوصى. مردم عوام به گونه‌اى آزمون مى‌دهند واولياى خدا به گونه‌اى ديگر. لذا بايد دنيا دائمآ براى همه روز مسابقه باشد. البتّه برخى انسان‌ها به مقتضاى عصرشان امتحان ويژه‌اى نسبت به آن مقطع زمانى دارند، مثلاً كسانى كه در ميدان كربلا يا در جنگ بدر بودند امتحان خاصّى داشتند. در انقلاب اسلامى دوران بعد از انقلاب مقطع حسّاس وويژه‌اى بود كه برخى در آن مردود شدند، غربالى بود كه ناخالصى‌ها را بيرون ريخت وناب‌ها را نگاه داشت. در آن مقطع خاص از انقلاب، گذشت‌ها، آگاهى‌ها، اخلاص‌ها شناخته شد. دورانى بود كه از يك نظر خطرناك وناراحت‌كننده واز طرف ديگر پربار وشادى برانگيز بود. بنابراين جايى كه طوفان‌هاى سخت آزمايش الهى مى‌وزد، هم محيطى است كه عدّه‌اى از آن سود مى‌برند وهم محيط خطرناكى براى آماده نشده‌هاست كه در دام آن گرفتار مى‌شوند وسقوط مى‌كنند.

 

----------------------------------------------------------
[1] . نهج‌البلاغه، خطبه 28
[2] . در آيه 6 سوره انشقاق آمده است: يَا اَيُّهَا الاِْنْسَانُ اِنَّکَ كَادِحٌ اِلَى رَبِّکَ كَدْحًا فَمُلاَقِيهِ: اى انسان، تو با تلاشورنج به سوى پروردگارت مى‌روى واو را ملاقات خواهى كرد». اشاره به اينكه طبيعت زندگى اين جهان درهيچ مرحله خالى از مشكلات وناراحتى‌ها ورنج ومشقّت نيست، خواه اين مشكلات جنبه جسمانى وبدنی داشته باشد، يا جنبه روحى وفكرى ويا هر دو.در حديثى از امام علىّ بن الحسين (ع) مى‌خوانيم كه فرمود: وَالرّاحَةُ لَم تُخلَق في الدُّنيا وَلا لاِهلِ الدُّنيا إنَّماخُلِقَتِ الرّاحَةُ في الجَنَّةِ وَ لاِهلِ الجَنَّةِ والتَّعَبُ وَالنَّصَبُ خُلِقا في الدُّنيا وَ لاِهلِ الدُّنيا وَما اُعطِىَ أحَدٌ مِنها جَفنَةًإلّا اُعطِىَ مِن الحِرصِ مِثلَيها وَ مَن أصابَ مِن الدُّنيا أكثَرَ كانَ فيها أشَدَّ فَقراً لأنَّهُ يَفتَقِرُ إلَى النّاسِ في حِفظِأموالِهِ ويَفتَقِرُ إلى كُلِّ آلَةٍ مِن آلاتِ الدُّنيا فَلَيسَ في غِنَى الدُّنيا راحَةٌ: «راحتى وآسايش در دنيا وبراى اهلدنيا وجود ندارد، راحتى وآسايش تنها در بهشت است وبراى اهل بهشت. رنج وتعب در دنيا آفريده شدهوبراى اهل دنيا و(به همين دليل) هر كس پيمانه‌اى از آن به دست مى‌آورد دو برابر آن، حرص نصيب اومى‌شود. به عبارت ديگر، هر كس از دنيا بهره بيشترى دارد فقيرتر است، زيرا محتاج است كه ديگران اموال اورا حفظ كنند وبراى اين كار به وسايل وادوات زيادى نيازمند است. بنابراين در ثروت دنيا راحتى وجودندارد».سپس امام (ع) در ذيل اين سخن فرمود: «هرگز دوستان خدا در دنيا به خاطر دنيا رنج وسختى نمى‌كشند،بلكه رنج وسختى آنها در دنيا براى آخرت است». (تفسير نمونه، ج 26، ص 304).
[3] . علاوه بر مسابقه آخرت، در اين دنيا مسابقه‌اى وجود دارد به نام مسابقه در مسير سعادت. در آيه 133سوره آل عمران مى‌فرمايد: وَ سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ: «وبشتابيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان».اين آيه تلاش نيكوكاران را به مسابقه‌اى معنوى تشبيه كرده كه هدف نهايى آن آمرزش الهى ونعمت‌هاىجاويدان بهشت است.در حقيقت، قرآن در اينجا از نكته‌اى روانى استفاده كرده وآن اينكه انسان براى انجام دادن كارى، اگر تنهاباشد معمولا كار را بدون سرعت وبه‌طور عادى انجام مى‌دهد، ولى اگر جنبه مسابقه به خود بگيرد، آن هم مسابقه‌اى كه جايزه باارزشى براى آن تعيين شده، تمام نيرو وانرژى خود را به كار مى‌گيرد وباسرعت هر چهبيشتر به‌سوى هدف پيش مى‌تازد. واگر مى‌بينيم كه هدف اين مسابقه در درجه اوّل مغفرت قرار داده شده،براى اين است كه رسيدن به هر مقام معنوى بدون آمرزش وشست‌وشوى از گناه ممكن نيست. نخست بايدخود را از گناه شست وسپس به مقام قرب پروردگار گام نهاد: «شست‌وشويى كن وآنگه به خرابات درآى»(رجوع شود به: تفسير نمونه، ذيل آيه 133 سوره آل عمران).

انوار هدایت