يا عليُّ، أعجَبُ النّاسِ إيماناً وَأعظَمُهُم يَقيناً قَومٌ يَكونونَ في آخِرِ الزَّمانِ لَم يَلحَقوا النَّبىَّ صلی الله علیه وآله وسلم وَحُجِبَ عَنهُم الحُجَّةُ فَآمَنوا بِسَوادٍ على بَياضٍ.
اى على، عجيبترين (مهمترين) مردم از همه كسانى كه ايمانشان برتر ويقينشان كاملتر است، كسانىاند كه در آخرالزّمان مىآيند، در حالى كه نه پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم را ديدهاند ونه حجّت وامام را، در عين حال ايمان مىآورند به سياهى در سفيدى (يعنى همان كتابهايى كه در دستشان است). [1]
نور هدايت
پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم در روايتى ديگر، چنين كسانى را «برادران خود» ناميد، در حالى كه به ديگران «اصحاب» اطلاق فرمود. مىخواهيم از اين حديث غير از موضوع «آخرالزّمان» مطلب ديگرى استفاده كنيم كه متناسب با جلسه اهل علم است وآن اينكه تنها سرمايه دينى مردم آخرالزّمان همين كتابهاست. بنابراين رسالت مهمّ ما در اين عصر وزمان حفظ اين سرمايه بزرگ يعنى كتابهاى پيشينيان ومطالعه وتحقيق وبحث در مورد آنهاست، مگر در اين زمان ما غير از آن كتابها به چيز ديگرى دسترسى داريم؟ قطعآ تنها راه همان كتابهاست، زيرا نمىتوانيم به حضور پيامبرصلی الله علیه وآله وسلم يا ائمّه معصومين علیهم السلام برسيم تا تكاليف را بپرسيم. مهم اين است كه در واقع اين سرمايه ارزشمند را در همان مسيرى كه لازم است به كار اندازيم. يعنى بتوانيم با همين كتابها مردم را به خدا نزديك كرده وبا حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم وائمّه به خصوص امام زمان عجل الهه... ارتباط دهيم. كسانى كه به چنين برنامههايى اهمّيّت نمىدهند سخت در اشتباهند، زيرا اين سخن مربّى ومعلّم بزرگ انسانيّت حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم است وهر چه هست در همين كتابهاست.
بنابراين بايد مخلصانه در خدمت همين كتابها باشيم. يعنى آنها را خوب مطالعه كنيم، خوب بفهميم وخوب به آنها عمل كنيم وآنگاه با روش بهترى در راه نشر وتبليغ آنها بكوشيم كه در اين صورت اداى وظيفه وخلأ وجود پيامبرصلی الله علیه وآله وسلم وغيبت امام زمان عجل الله... را با نشر كتاب پر كردهايم. اينكه مثلاً در حارالانوار آمده است: «مَن حَفِظَ عَلى اُمَّتي أربَعينَ حَديثاً يَنتَفِعونَ بِها بَعَثَهُ اللّهُ تَعالى يَومَ القِيامَةِ فَقيهآ عالِماً؛ هر كه چهل حديثى كه مردم از آن بهره ببرند حفظ كند، خداوند او را فقيه عالم مبعوث مىكند».[2] معنايش اين نيست كه آنها را حفظ كنيم، بلكه اينها را جمع كرده وآنگاه ابلاغ كنند.
پس مقصود از حفظ، نگهدارى وابلاغ است. لذا علماى بزرگ «اربعين» مىنوشتند ودر بين مردم تبليغ مىكردند كه چهل حديث حفظ كنند. حتّى در بين اصحاب كسانى بودند كه بيش از چهل هزار حديث حفظ داشتند وبه امّت ابلاغ كردند.
چه افتخارى از اين بالاتر كه انسان احاديث پيامبر واهلبيت علیهم السلام را به مردم برساند. وچه محرومند از سعادت كسانى كه ممكن است يك ساعت سخنرانى كنند امّا آيه وحديثى در بين مطالب آنها نيست، در حالى كه قرآن مىفرمايد: «(قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ)؛ از جانب خدا نور وكتاب روشنگرى بهسوى شما آمد».[3] نور سخنرانىها و كلمات اهلبيت : است،
چنانكه در بحارالانوار آمده است: «كَلامُكُم نورٌ وَاَمرُكُم رُشدٌ وَوَصِيَّتُكُمُ التَّقوى؛ سخن شما نور وفرمان شما رشد وسفارش شما تقواست».[4]
واقعاً چه لذّتبخش است كه انسان چهل حديث را حفظ كند وبگويد وروز قيامت در صف عالمان وفقيهان قرار گيرد. بنابراين بايد بكوشيم تا در هر مجلسى سخنى از معصومين : گفته شود.
بايد توجّه داشت كه تمام دنيا، چه دنياى ظلم وچه عدالت، روى همين كتابها (سوادٌ عَلَىالبَياض) مىچرخد. حافظان كلام اهلبيت : حافظان ديناند واينجاست كه مىبينيم انسانهايى مبارز، ايثارگر، عالم، فداكار وآگاه پرورش پيدا مىكنند.
اكنون به چند حديث درباره نشر احاديث وتعليم آنها توجّه كنيد :
از على علیه السلام نقل شده است كه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سه بار فرمود: «اللّهُمَّ ارحَم خُلَفايي ثَلاثاً قيلَ يا رَسولَ اللّهِ وَمَن خُلَفاؤکَ؟ قالَ: الَّذينَ يُبَلِّغونَ حَديثي وَسُنَّتي ثُمَّ يُعَلِّمونَها اُمَّتي؛ خدايا، جانشينان مرا رحمت كن! پرسيدند: اى پيامبر خدا، جانشينان تو كيانند؟ فرمود: آنان كه حديث وسنّت مرا تبليغ كرده وآن را به امّتم مىآموزند».[5]
عبداللّه بن صالح هروى مىگويد از امام رضا علیه السلام شنيدم كه فرمود: «رَحِمَ اللّهُ عَبداً أحيى أمرَنا؛ خداوند رحمت كند بندهاى كه امر ما را زنده كند». پرسيدم چگونه امر شما زنده مىشود؟ فرمود: «يَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَيُعَلِّمُها النّاسَ فَإنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعونا؛ علوم ما را فرا مىگيرد وآن را به مردم مىآموزد. اگر مردم سخنان زيباى ما را بدانند قطعآ از ما پيروى مىكنند».[6]
جميل بن درّاج وديگران از امام صادق علیه السلام نقل كردهاند كه فرمود: «بادِروا أولادَكُم بِالحَديثِ قَبلَ أن يَسبِقَكُم إلَيهِمُ المُرجِئَةُ؛ در آموختن حديث به فرزندان خود بشتابيد پيش از آنكه مرجئه در تعليم آنان بر شما سبقت گيرند».[7]
در حديثى امام صادق علیه السلام فرمود: «حَدِّثوا عَنّا وَ لا حَرَجَ رَحِمَ اللّهُ مَن أحيى أمرَنا؛ از ما حديث نقل كنيد واحساس سختى نكنيد. خدا رحمت كند كسى را كه امر ما را زنده بدارد».[8]
فضيل بن يسار مىگويد امام باقر علیه السلام به من فرمود: «يا فُضَيل اِنَّ حَديثَنا يُحيىِ القُلوبَ؛ اى فضيل، سخن ما دلها را زنده مىكند».[9]
از پيامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم روايت شده است كه فرمود: «تَذاكَروا وَتَلاقَوْا وَ تَحَدَّثوا فَإنَّ الحَديثَ جَلاءُ القُلوبِ اِنَّ القُلوبَ لَتَرِينُ كَما يَرينُ السَّيفُ وَ جَلاؤُهُ الحَديثُ؛ با يكديگر گفتوگو وملاقات داشته باشيد وحديث بگوييد، زيرا حديث مايه روشنى دلهاست. همانا دلها زنگار به خود مىگيرند چنانكه شمشير به خود زنگار مىگيرد وجلاى آن حديث است».[10]
و در حديثى امام باقر علیه السلام فرمود: «وَبِالدّراياتِ لِلرّواياتِ يَعلُو المؤمِنُ إلى أقصى دَرَجاتِ الايمانِ؛ پيروان اسلام در پرتو معرفت واقعى ودرك حقايق علمى روايات، مىتوانند به عالىترين مدارج ايمان نايل شوند».[11]
--------------------------------------------------------------------------------------------
[1] . بحارالانوار، ج 77، ص 56
[2] . بحارالانوار، ج 2، ص 156، ح 8.
[3] . سوره مائده، آيه 15.
[4] . بحارالانوار، ج 102، ص 132.
[5] . همان، ج 2، ص 144.
[6] . معانى الاخبار، ص 180.
[7] . كافى، ج 6، ص 47.
[8] . بحارالانوار، ج 2، ص 151.
[9] . همان، ص 144.
[10] . همان، ص 152.
[11] . همان، ص 184.