يا عَلىُّ، مَن كَفى يَتيماً في نَفَقَةٍ بِمالِهِ حَتّى يَستَغنِىَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ.
يا عَلىُّ، مَن مَسَحَ يَدَهُ عَلى رَأسِ يَتيمٍ تَرَحُّماً لَهُ أعطاهُ اللّهُ عَزَّ وَجَلّ بِكُلِّ شَعرَةٍ نُوراً يَومَ القِيامَةِ.
اى على، كسى كه كفايت كند يتيمى را در انفاق به مالش تا اينكه آن يتيم بىنياز گردد البتّه واجب مىشود براى او رفتن به بهشت.
اى على، هر كس بهعنوان نوازش دست بر سر يتيمى كشد، به تعداد هر مويى كه دست او از آن مىگذرد در روز قيامت نورى خواهد داشت. [1]
نور هدايت
اطعام وانفاق در مورد يتيمان مهم است، ولى از آن مهمتر دلجويى ونوازش ورفع كمبودهاى عاطفى آنهاست. البتّه نبايد از نظر دور داشت كه وجود كودكان يتيم كه سرپرست خود را در طفوليّت از دست دادهاند در هر اجتماعى اجتنابناپذير است. اين كودكان از جهات مختلفى بايد حمايت شوند واز نظر عاطفى كمبودهايى دارند كه اگر خلأ آنها از اين نظر پر نشود كودكانى ناسالم ودر بسيارى از موارد سنگدل، جانى وخطرناك بار مىآيند. به علاوه عواطف انسانى ايجاب مىكند كه آنها همچون ساير فرزندان جامعه مورد حمايت وتوجّه عموم باشند. از همه اينها گذشته، مردم از آينده كودكان خود كه ممكن است در چنين شرايطى قرار گيرند مطمئن شوند.
يتيم نبايد احساس كند كه چون پدرش را از دست داده خوار وذليل وبىمقدار شده، بلكه بايد چنان مورد توجّه واكرام قرار گيرد كه جاى خالى مادر يا پدرش را احساس نكند. ازاينرو در روايات اسلامى از جمله روايت مورد بحث، به مسأله محبّت ونوازش يتيمان اهمّيّت خاصّى داده شده است.
اين حديث از پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم معروف است كه فرمودند: «هنگامى كه يتيم گريه مىكند عرش خدا به لرزه درمىآيد، خداوند به فرشتگان مىفرمايد: اى ملائكه من چه كسى اين يتيم را كه پدرش در خاك پنهان شده به گريه درآورده؟ ملائكه مىگويند: خدايا تو آگاهترى، خداوند مىفرمايد: اى ملائكه من، شما را گواه مىگيرم كه هر كس صداى گريه او را خاموش وقلبش را خشنود كند، من روز قيامت او را خشنود خواهم ساخت».
در حديث ديگرى پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «هرگاه يتيمى گريه كند، اشكهاى او در دست خداوند رحمان مىريزد».
و در حديث ديگرى فرمود: «من وسرپرست يتيم مانند اين دو در بهشت خواهيم بود به شرط اينكه تقواى الهى را پيشه كند، سپس اشاره به انگشت سبابه وانگشت وسط كرد».
اهمّيّت اين موضوع آنقدر زياد است كه اميرمؤمنان على علیه السلام در وصيّتنامه معروفش توجّه به يتيمان را در كنار توجّه به نماز وقرآن قرار داده، مىفرمايد : «خدا را، خدا را، درباره يتيمان، آنها را گاهى سير وگاهى گرسنه نگذاريد ونكند با حضور شما ضايع شوند».
در حديثى از يكى از ياران پيامبر آمده است كه مىگويد: ما خدمت رسول خدا نشسته بوديم، پسر بچّهاى خدمتش آمد عرض كرد: كودكى يتيم هستم وخواهرى يتيم دارم ومادرى بيوه، از آنچه خدا به تو اطعام كرده به ما اطعام كن تا خداوند از آنچه نزد اوست آنقدر به تو ببخشد كه خشنود شوى.
پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: چه زيبا گفتى اى پسر، سپس رو به بلال كرد و فرمود: برو از آنچه نزد ماست بياور! بلال بيستويك خرما با خود آورد، پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود : هفت دانه براى تو، هفت دانه براى خواهرت و هفت دانه براى مادرت.
معاذ بن جبل برخاست دستى بر سر كودك يتيم كشيد، گفت: خداوند يتيمى تو را جبران كند وتو را جانشين صالحى براى پدرت سازد (كودك يتيم از فرزندان مهاجران بود). پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم همين حديث مورد بحث را بيان فرمود.
البتّه در جوامع گستردهاى همانند جوامع امروز ما مسلمانان بايد به كارهاى فردى در اين زمينه قناعت نكنند، بلكه بايد نيروهاى خود را متمركز كرده، يتيمان را زير پوشش برنامههاى حسابشده اقتصادى وفرهنگى وآموزشى قرار دهند واز آنها افرادى لايق براى جامعه اسلامى بسازند واين امر مهم نياز به همكارى عمومى دارد.[2]
---------------------------------------
[1] . بحارالانوار، ج 77، ص 60
[2] . رجوع شود به: تفسير نمونه، ذيل آيات 6-11 سوره ضحى.