الگوی عاشقان

19:40 - 1393/10/08

قاسم بن الحسن الگوی عاشقان
او نوجوانی است که هنوز به سنّ بلوغ نرسیده است، امّا در اوج معرفت، محبت و اطاعت گام برمی‌دارد.
اشتیاق او به شهادت زیباترین صحنهای است که تاریخ به خود دیده است. وقتی در آن حلقه عاشقانه شب عاشورا، رخدادِ فردا روشن شد، او با نگرانی از این که ممکن است، از قافله عشق و شهادت عقب بماند از عموی خود می‌پرسد: «آیا من هم به شهادت می‌رسم؟» سؤال او سکوت را بر خیمهگاه امام حاکم می‌کند.
و امام می‌پرسد: «کیف الموت عندک» و قاسم زیباترین و رساترین جمله را بر زبان جاری می‌کند. می‌‌گوید: «الموت عندی احلی من العسل..»
وقتی قاسم با اصرار از امام اذن میدان می‌طلبید و امام به دلیل کمی سنّ او اجازه نمی‌داد، پیوسته تقاضای خود را تکرار می‌کرد تا اجازه گرفت و به میدان رفت و پس از مبارزهای بیامان شهد شهادت نوشید.
ابوالفرج از حمید بن مسلم روایت می‌کند: «جوانی به میدان کارزار آمد که صورتش چون قرص ماه می‌درخشید. شمشیر در دست و پیراهن عربی و ازاری بر تن و کفش در پا داشت می‌خواست با شمشیری حمله کند، بند یکی از کفشهایش پاره شد. ایستاد تا آن را محکم کند، عمر بن سعد بن نفیل ازدی می‌گفت:«به خدا سوگند که به این دشمن حمله خواهم کرد..»
صورت بر نگرداند که شمشیر بر سرش فرود آمد. جوان به صورت به زمین افتاد و فریاد زد و اعمّاه»
عمویش ابا عبدالله خود را بر بالین او رساند. او در حال جان دادن بود. پیکر او را آورد و کنار شهدای اهل بیت قرار داد.