قدرت بیان

16:45 - 1394/01/09

2- قدرت بیان
معمولا كسانی كه در ارائه و پرورش موضوع و متقاعد ساختن دیگران تبحر دارند، در ایجاد ارتباط مؤثر و مفید موفقترند. چه بسیار دانشمندان فرزانه‌ای كه توان بیان اندیشه‌های خود را حتی در برابر جمع محدودی ندارند و چه بسیار كسانی كه با مؤونه اندك علمی، به خاطر قدرت بیان خود، مخاطبان زیادی را جذب كلام و بیان زیبای خود می‌كنند.
نقش قدرت بیان در ارسال پیام، آنقدر اهمیت دارد كه جناب موسای پیغمبر علیه السلام هنگامی كه به پیامبری مبعوث می‌شود، از خداوند تقاضای داشتن بیان رسا و گویا می‌كند. او در خطاب به خدای متعال می‌گوید: «واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی‌» (4) ؛ « [خدایا!] گره را از زبان من باز كن تا سخن مرا درك كنند.‌»
در حقیقت موسی علیه السلام از خدا می‌خواهد كه به او توان تفهیم و تبیین معارف الهی داده شود، تا بتواند پیامی را كه به او وحی می‌شود، با بیان شیوا برای مردم بیان كند. به عبارت دیگر، از پروردگار خود تقاضا می‌كند: خدایا رابطه‌ای بین من و مردم برقرار كن كه آن‌ها مطالب و معارف را آن گونه كه تو می‌خواهی از من دریافت كنند، نه اینكه من نتوانم حقیقت را بیان كنم؛ در نتیجه من چیزی بگویم و آن‌ها پیش خود، چیز دیگری را برداشت كنند.
اساسا مغلق، پیچیده و در لفافه سخن گفتن و اصطلاحات زیاد به كار بردن، در تبلیغ پیامبران الهی وجود نداشت و آن چنان واضح و روشن سخن می‌گفتند كه برای همه قابل استفاده بود. پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز اگر در كلامش، حقیقتی بود كه آیندگان به آن دست می‌یافتند و مردم آن زمان نمی‌فهمیدند؛ ولی تمام آن‌هایی كه در مجلس حضرت نشسته بودند به اندازه خودشان می‌فهمیدند. خطبه‌های علی علیه السلام با آن اوج و عظمتی كه دارد، در عین حال خطبه‌هایی است كه همان كسانی هم كه در مجلس سخنرانی ایشان حضور داشتند، به اندازه ظرفیت خود از این سخنان استفاده می‌كردند و آن را می‌فهمیدند (5) .
برخی آنچنان بی نظم و نامرتب سخن می‌گویند و یا قلم می‌زنند كه مخاطبین خود را ناراحت و بیزار می‌كنند، و بعضی نیز آنچنان در دنیای الفاظ و اصطلاحات پیچیده غرق می‌شوند كه دیگران به مفهوم كلام آن‌ها راه نمی‌یابند؛ در حالی كه امیر بیان، علی علیه السلام معیار سخن و كلام زیبا و شیوا را این گونه بیان می‌كند: «احسن الكلام ما زانه حسن النظام وفهمه الخاص والعام؛ زیباترین سخن، آن كلامی است كه نظام نیكو آن را زینت بخشد و خاص و عام آن را بفهمند. (6) ‌»
بنابراین، گوینده باید از طرفی ساختار سخنرانی خود را به گونه‌ای شكل دهد كه از انسجام و نظم خوبی برخوردار باشد؛ یعنی موضوع سخن دقیقا مشخص و ورود و خروج در بحث روشن باشد و از طرف دیگر محتوای مطالب قابل استفاده برای همه مستمعین باشد، بدین معنا كه خواص، ضمن بهره بردن از كلام گوینده نتوانند اشكال اساسی به آن وارد كنند، و عوام نیز به اندازه ظرفیت خود مطالب را درك كنند.
در این قسمت از مقاله بحث‌هایی چون اهمیت تبلیغ، فرایند ارتباطات و یكی از عناصر آن كه عبارت از فرستند پیام بود مورد بحث قرار گرفت و دو ویژگی فرستنده پیام یعنی مهارت‌های علمی و قدرت بیان تبیین گردید. در ادامه این مقاله، دیگر عناصر فرایند ارتباطات و سپس موضوعاتی چون «كانال‌های ارتباطی‌» ، «موانع ارتباطات‌» و «ارتباطات اثربخش‌» ، مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
ادامه دارد...