عبادت

10:15 - 1394/05/15

پاسخ يك شبهه
گاهی می‌پرسند: از سويی مشهور است كه علی عليه السلام در حال نماز آن چنان غرق در عبادت می‌شد كه وقتی در يكی از جنگها به پايش تير رفته بود و از شدت درد و ناراحتی جسمي، امكان جرّاحی و بيرون كشيدن آن نبود، گفتند: آن را در حال نماز از بدن مباركش خارج كنيد؛ چون او در حال عبادت آن چنان مشغول راز و نياز با پروردگار خويش است كه احساس درد نخواهد كرد.(10) و از سويی امام در حال نماز انگشتر به سائل می‌دهد و اين نشانگر توجه به اطراف و ديگران است. آيا اين دو حال، در نماز با هم سازگاری دارد يا نه؟
علاوه بر اينكه برخی از محققين در صحت حكايت اول ترديد دارند، در پاسخ اين پرسش جوابهای متعددی گفته شده كه ما به چند مورد اشاره می‌كنيم:
اول: مشتاقان حضرت حق و تشنگان كوثر معرفت در حالات عرفانی و مناجات با معشوق و معبود خويش، آن چنان از فيض حضور و لقای يار و مشاهده تجليات دلدار سرمست می‌شوند كه تمام دردها و رنجهای خويشتن را به عنوان لذت بخش‌ترین جرعه‌های حيات بخش معنوی سر می‌كشند. آنان همواره زمزمه می‌كنند كه:
مشنو ‌ای دوست كه غير از تو مرا ياری هست              يا شب و روز به جز فكر توام كاری هست
آنان در آن حال، نه اينكه دردها و رنجهای جسمی خويش را احساس نمی‌كنند و بی‌اختيار احساس خود را از دست می‌دهند، بلكه با اراده خويش توجه خود را از آنچه در راه خدا نيست، برمی گردانند. به عبارت ديگر، لذت حضور و شوق وصال آن چنان آنان را به وجد و شعف می‌آورد كه رنجها و دردهای شخصی تحت الشعاع آن قرار می‌گيرد و در پرتو فضای معنوی دركِ حضور محو می‌شوند و از شوق اينكه رضايت حق را به دست آورده‌اند، تمام ناملايمات در منظر آنان زيبا و دوست داشتنی جلوه می‌كند و آوای «ما رَأَيْتُ اِلاّ جَميلاً»(11) سر می‌دهند؛ حتی آنان تحمل مصائب را اولين منزل عشق می‌دانند و بر اين باورند كه:
ترك مال و ترك جان و ترك سر                                   در طريق عشق اول منزل است
چنان كه درباره بعضی از ياران امام حسين عليه السلام در روايات آمده است كه «لايَجِدُونَ اَلَمَ مَسِّ الْحَديدِ؛(12) آنان درد برخورد نيزه‌ها و شمشيرهای آهنين را احساس نمی‌كردند.» نه اينكه آنان تيرها و شمشيرها و نيزه‌ها را نمی‌ديدند يا توجه نداشتند، بلكه درد و رنج آنها در مقابل شوق شهادت و كسب رضای پروردگار متعال هيچ بود.