خواستن واقعی
«اگر واقعا بخواهی میتوانی»؛ این معیاری بزرگ و رازی سترگ برای موفقیت در نویسندگی است. اگر واقعا «بخواهی» نویسنده موفقی بشوی قطعا «می توانی». راهِ سنجشِ این معنا آسان است.
اگر میخواهی خود را بیازمایی و پی ببری به اینكه چه قدر در «خواستن واقعی» جدی هستی و چه قدر «توانستنِ خود» را باور كردهای، ببین در عمل چه میكنی؟ آیا «شروع به نوشتن» میكنی؟ آیا به «نوشتن» تا موفقیتِ مطلوب ادامه میدهی؟ آیا سینه ذهن و دلِ خود را در مقابل هر نوع فكر و احساسِ دلسرد كننده سپر میكنی و اندیشه شكست را شكست میدهی؟ اگر دیدی چنین است، بدان كه «واقعا میخواهی» كه نویسنده موفقی بشوی و «واقعا باور كردهای كه میتوانی». در این صورت میتوان گفت كه در واقع نویسنده موفقی شده ای! چرا كه «سالی كه نكوست از بهارش پیداست». موفقیت تو همین امروز هم هویداست و تو با هر سطر و با هر روز نوشتن، قلّهای از قلل رفیع و كران ناپیدای پیروزی را فتح میكنی.
غلبه بر وسوسه نتوانستن
یكی از ترسهای شایع در میان آدمیان، ترس از ناشناخته هاست. آغازِ راهِ قلم زدن در اقلیم نویسندگی، به نوعی قدم زدن در وادی ناشناختهای است كه در ذهن و دل بسیاری از انسانها ترسِ وهم انگیزی تولید میكند. مطالعه تجارب آغاز كار نویسندگان بزرگ نشان میدهد كه ترسِ مبهمی از قلم و كاغذ و نوشتن داشته اند و ندای نتوانستن در وجودشان طنین انداز میشده، امّا به این «وسوسه نتوانستن» اعتنایی نكرده اند و با رفتن به سراغ قلم و كاغذ، «نوشتن» را آغاز كرده اند و با كمال تعجّب، فرشته امید در گستره هستی شان «ندای توانستن» را در داده، و آنان «شجاعت نوشتن» را در خود جلوه گر دیده و متجلّی ساخته اند. در نتیجه با ارادهای مصمّم و انگیزهای سرشار از ایمان به موفقیت توانسته اند از نخستین سدِّ ذهنی نفسگیر عبور كنند وبه فراخنای هموار و سبز گسترِ نویسندگی برسند.
موفقیت
10:59 - 1394/05/15
برچسبها: