د. تخریب چهره نظام در داخل و خارج از كشور با اقدامات افراطی و كشاندن پای خارجیان به داخل (و دخالت و اظهارنظر آنان در مسائلی مانند: حقوق بشر و حتی فعالیتهای صلح آمیز هسته ای) و هم نوایی بعضی از افراطیان با رسانههای مخالف، از دیگر پیامدهای سوء این جریان است.
محمد هاشمی (عضو شورای مركزی حزب كارگزاران) میگوید: تبلیغات رسانهای جبهه دوم خرداد، در این سالها بر محور تخریب رقیب، زیر سؤال بردن همه دستاوردهای غرورآفرین ملت [بود] و حتی مقدسات ملی، نظیر دستاوردهای عظیم جنگ تحمیلی هشت ساله، برای پیروزی بر رقیب انتخاباتی، نابخردانه و ناجوانمردانه زیر سؤال برده شد و به عنوان سوژه تبلیغاتی در اقصا نقاط كشور به صورتهای مختلف استفاده گردید. این موضوع به گونهای بود كه مایه شرمندگی تعدادی از شخصیتهای این جبهه و باعث به وجود آمدن نقطه اصلی اختلاف و تفرقه در جبهه دوم خرداد محسوب شد. (11)
ه. خروج جامعه و اداره كشور از دایره عقلانیت و بردباری و حاكمیت افكار احساسی و تند، واقعیتی است كه در چند سال اخیر میتوان مشاهده كرد. اقداماتی مانند استعفا و تحصن در مجلس، سنگرگیری در دانشگاه و ترغیب آنان به پرخاشگری و فعالیتهای افراطی، كشاندن پای مسئولان به نزاعهای مستمر و فرسایشی، جلوگیری از محاكمه مجرمان اقتصادی و سیاسی و... نشانگر عدم عقلانیت در رفتارهای بعضی از مدعیان دوم خرداد بود.
و. اسراف و ریخت و پاش در مصرف بیت المال و بی حساب و كتاب بودن برخی از هزینهها و حتی استفاده نابجا و نادرست از بودجه كشور (مانند: كمك به مطبوعات زنجیرهای، كمك به احزاب و گروههای افراطی و اپوزیسیونها،...) ، لطمههای زیادی بر نظام بودجه كشور و تعادل در درآمدها و هزینه وارد كرد.
نمونه اسراف و ریخت و پاشهای مالی را میتوان در رفتارهای وزیر راه، در افتتاح چند میلیونی و بی پشتوانه فرودگاه امام خمینی رحمه الله و تعویض دكوراسیون اتاق وزیر مشاهده كرد.
پنج. پیامها و درسها
جریان دوم خرداد واقعیتی است كه كشور ما نزدیك به هفت سال آن را تجربه كرده و درسهای تلخ و شیرینی به همراه داشته است. نقدهای جدی ما به دوم خرداد، به معنای این نیست كه هیچ نقطه مثبت و مفیدی در كارنامه آن وجود ندارد و یا اشخاص انقلابی و صالح در این جریان قرار نگرفته اند؛ بلكه ما نقد خود را متمركز بر كاستیها و معایب اساسی آن كردیم تا بتوانیم درسها و پیامهایی از آن به دست آوریم؛ از جمله:
1. جامعه در هر حالی نیاز به آرامش و آسایش دارد و كشمكشهای جناحی و افراطی و تفریطی و ابراز شعارهای دروغین و اتخاذ استراتژیهای رنگارنگ، نتیجهای جز بحران، التهاب، و تضعیف كشور ندارد.
2. وفاداران و دوستداران انقلاب، نباید به مخالفان و معاندان اجازه دهند از فرصتهای به وجود آمده سوء استفاده كنند و با قرار گرفتن پشت سر بعضی از افراد موجّه، به تخریب وجهه نظام و براندازی آن بپردازند و با در اختیار گرفتن امكانات كشور، در جهت عقب ماندگی و ایجاد تفرقه و دشمنی میان نیروهای ارزشی تلاش كنند.
3. باید مبانی و اركان محوری نظام از گزند رقابتهای جناحی در امان بماند و پایبندی به شرع، عمل به قانون، اطاعت از ولی فقیه و پیروی از خط امام، محور و سرمنشأ همه كارها قرار گیرد.
حقوق بشر
11:11 - 1394/05/15