در مقاله پیشین، دو راهكارِ «مدیریت فرصتها» در نویسندگی را ـ كه «فضا سازی عینی و ذهنی» بود ـ بر شمردیم و برخی از مصادیقِ این فضا سازیها را تبیین كردیم. اكنون به تشریح دومین مصداق «فضا سازی ذهنی» میپردازیم:
ب. توسعه ظرفیت شناخت
فرصت بالندگی
از آنجا كه مسائلِ زندگی به همدیگر پیوسته و مرتبط است، هر كسی كه میخواهد نویسنده شود، ناگزیر است كه از خیلی چیزها سر در بیاورد. ما به ویژه در آغازِ كار نویسندگی، در زمینههای مختلفی باید مطالعه كنیم تا اطلاعات عمومی خوبی در زمینههایی مثل ادبیات ملل مختلف، علوم دینی، روانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی، تاریخ، فلسفه، و... به دست آوریم.
در مرحله بعد، در زمینه رشته تخصصی مورد نظر كه میخواهیم در آن قلم بزنیم، مثل: روانشناسی یا ادیان و... ، مطالعه كنیم تا اطلاعات تخصصیمان تقویت شود.
این مطالعات عمومی و تخصصی، خود، فرصتی ارزنده و رشد دهنده است؛ اما بالندگی در پرتوِ این مطالعات در گروِ هوشمندی متفكرانه است.
آفتها و تهدیدهای مطالعاتی نویسنده
الف. خفگی فكری
برای یك نویسنده «زیاد خواندن و فكر نكردن» یا «كم فكر كردن» در آنچه میخواند، موجب «خفگی فكری» میشود. كسی كه حریصانه و پیدرپی به مطالعه فلهای نوشتههای دیگران میپردازد، ذهن خود را همچون انباری میانگارد كه از اندیشههای دیگران باید لبریزش سازد.
چنین فردی، ذهن را مقصد میپندارد، نه مسیری جاری؛ یعنی میپندارد كه هدف از مطالعه نه تحلیل و پردازش، بلكه رساندن مطالب به ذهن و انباشتن آنها در حافظه است و بس. از این رو، تمام همت او آن است كه تا میتواند به گردآوری اطلاعات بپردازد و لذا میگوید: «هر چه بیشتر، بهتر!»
روانشناسی موفقیت در نویسندگی (6)
22:22 - 1394/07/06
برچسبها: