از نظر ما چنین آرمانى نه صحیح است و نه دست یافتنى. صحیح نیست؛ چون بر معیارهاى شرعى و عقلى استوار نیست و چیزى كه بر این معیار استوار نباشد، سعادت آور نخواهد بود. الگوى تشابه نیز دست یافتنى نیست؛ چون خداوند بر اساس حكمت خویش زن و مرد را با تفاوتهایى خلق كرده و انتظارات متفاوتى از آنان دارد؛ چنان كه پیاده كردن الگوهاى برابرى در بعضى كشورها، آمار طلاق، روابط جنسى خارج از چارچوب ازدواج، خانواده هاى تك والد، تك زیستى انسانها و خشونتهاى خانوادگى و... را ایجاد كرده است.
از نگاه ما ارزشمندى واقعى هر انسان به برخوردارى وى از قدرت و كمال و تقرب به خداوند است كه در آن تفاوتى براى زن و مرد نیست و ضرورتاً هر دو دستیابى به تقرب را از یك مسیر نمى پیمایند. برخى از امور براى مردان و بعضى براى زنان ارزشمند است؛ چنان كه تأمین مخارج اقتصادى خانواده از وظائف مرد و تنظیم اقتصاد مصرفى از وظائف زن، جهاد با نفس و مال در برابر دشمنان از راههاى تقرب مرد و نقش آفرینى در تربیت نیروى سازنده و رزمنده از وظائف زن شمرده شده است.
فمنیستهاى اسلامى چون از زاویه نگاه غربى به مسائل و مشكلات زنان مى نگرد، بسیارى از مشكلات مانند: بحران جنسى، بالا رفتن سن ازدواج، نگاه ابزارى به زن، شكاف نسلها، بالا رفتن آمار طلاق و... را جدى نمى گیرند، به مسئله فرار دختران كلیشه اى مى نگرند و آن را مسئلهاى طبیعى و در زمان گذار از جامعه سنتى به مدرن تلقى مى كنند؛ در حالى كه این امر در جوامعى كه مرحله گذار را نیز گذرانده اند، نه تنها كاهش نیافته، بلكه به آمار آن افزوده شده است.
به وضوح مى توان دریافت كه در مورد حضور اجتماعى و اشتغال و حتى روابط خانوادگى با توصیه هاى این نظریه پردازان به نوعى تزلزل در بنیان خانواده دست یافته ایم و پیروان این نظریه، حتى كسانى كه خود را به مبانى دینى ملتزم نشان مى دهند، رفته رفته به بحران تئوریك نزدیك مى شوند. آنان باید میان آموزه هاى دینى و الگوهاى تجددطلبى یكى را برگزینند؛ زیرا تفسیرهاى تأویلگونه از آیات و احكام دینى همیشه ممكن نخواهد بود و در نهایت، به جدایى دین از حوزه امور اجتماعى و عرفى گرایى و تردید در حجیت كتاب و سنت خواهد انجامید.
آرمان
21:44 - 1394/07/18