اصلاح الگوی مصرف (1)

21:12 - 1394/12/04

سال 1388 توسط رهبر انقلاب اسلامی ایران سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شد. این نامگذاری تحلیلهای بسیاری را به دنبال داشته و خواهد داشت. ما هم برای آنکه انجام وظیفه ای کرده باشیم، مطالبی را بیان می کنیم.
دانش اقتصاد به سه بحث اساسی تولید، توزیع و مصرف می پردازد. اگر در کشوری مصرف، بیش از تولید باشد، آن کشور مقروض گردیده آرام آرام به ورطه نابودی نزدیک می شود و اگر تولید بر مصرف پیشی گیرد، ثروتمند گشته پشتوانه های مالی آن افزایش می یابد و در بحرانها می تواند سرمایه دیگر کشورها را به خدمت خود در آورد.
از نگاه اقتصاد، تنها به دلیل حفظ منابع مورد نیاز انسانها و رفاه بیش تر نسل حاضر، نباید مصرف بیش از حد تولید اتفاق بیافتد؛ اما به نگاه دینی، سرمایه های طبیعی مادی و حتی عمر آدمی نمی تواند در معرض آسیب قرار گرفته، بی جهت به تاراج امیال نفسانی در آید.
این موضوع در لسان قرآن و روایات با عنوانهای اسراف و تبذیر مورد بحث قرار گرفته است که در شماره های بعد بدان خواهیم پرداخت.
مصرف، به عنوان یکی از مباحث عمده اقتصاد از دیر باز مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفته است؛ زیرا در عزت و یا ذلت ملتها تأثیر تعیین کننده دارد.
اقتصاد در کشورها تا آنجا دارای اهمیت است که می توان گفت بسیاری از حکومتها به دلیل عدم موفقیت در مسائل اقتصادی، سقوط کرده و از مهم ترین دلائل اضمحلال غالب حکومتها،  همین امر به شمار می رود.
گرچه این پدیده در نظام ارزشی دینی مردود است و باید جوامع به سویی حرکت کنند که حاکمان را با توجه به نگرشها و عملکرد های ارزشی مذهبی مورد داوری و پذیرش قرار دهند؛ اما واقعیت اجتماعی جوامع مختلف امروز در این جهت قرار ندارد.
در بحث مصرف، مدیریت و کنترل مصرف، خود دارای جایگاه ویژه است که اگر مصرف در جامعه ای مدیریت نگردد،  تولید و توزیع نمی تواند کار ساز باشد.
اصلاح الگوی مصرف یکی از مسائل کلیدی در مبحث مصرف و در نتیجه در اقتصاد می باشد که رهبر عزیز انقلاب با تیز بینی این موضوع را در دستور توجه ملت، به عنوان مهم ترین موضوع سال معرفی فرمودند.
نگرش ها
اصلاح الگوی مصرف، از زوایای مختلف قابل تحلیل و بررسی است که اینجا به چند نمونه اشاره می شود.
1. برخی اصلاح الگوی مصرف را درحیطه امور فردی تلقی نموده، بر این باورند که باید در خوراک، پوشاک و هزینه های زندگی، مصرف را مدیریت نموده،  از اسراف و تبذیر پرهیز کرد. در این بخش استفاده بهینه از عمر انسانها نیز می تواند مورد توجه باشد.
2. عده ای دیگر بر این باورند که باید در امور اجتماعی مصرف را کنترل نموده، از اسراف و تبذیر در امور اجتماعی پرهیز کرد؛ مانند عروسیها،  عزاداریها، مسافرتها، زیارتها و... .
3. گاهی هم این موضوع مربوط به هدفمند سازی یارانه ها و صرف بودجه های ملی در امتداد منافع محرومان تعریف می شود.
4. شاید بتوان اصلاح الگوی مصرف را در بکارگیری امکانات فراوان دولتی و نیروهای انسانی درون سازمانها تفسیر نموده، به دولت توصیه کرد که برای اجرای فرمان رهبری، لازم است سازمانهای دولتی از تورم نیروی زائد اداری پرهیز نموده، با اشتغال کامل و افزایش بهره وری در نیروها و استفاده بهینه از امکانات اداری، از هدر دادن منابع و امکانات ملی جلوگیری کنند.
5. مورد دیگری که می تواند در اصلاح الگوی مصرف مورد توجه قرار گیرد،  احداث ساختمانها،  تجهیزات و تأسیسات تشریفاتی اداری است که امروزه از نمونه های بارز فساد اداری به نظر می رسد.
6. یکی از مصادیق دیگر اصلاح الگوی مصرف، می تواند روان سازی و اصلاح رویه های اداری برای جلوگیری از تضییع عمر مراجعین در پیچ وخمهای اداری سازمانها شمرده شود.
7. از نمونه های دیگر مصرف، استفاده از سرمایه و ذخائر ملی در روابط بین الملل و مبادلات تجاری با دیگر کشورها می باشد. در این روابط؛ گاهی سرمایه های ملی به تاراج می رود و کم تر مورد توجه قرار می گیرد.
بهترین رویکرد به اصلاح
اگر چه همه مواردی که ذکر شد،  می تواند از مصادیق اصلاح الگوی مصرف باشد؛ اما احساس می شود اینها تمام کلام نیست؛ زیرا اگر تنها به این مطالب بسنده شود،  فرمان رهبری تحقق نمی یابد. اگر بخواهد اصلاح الگوی مصرف تحقق یابد،  باید فرایند ذیل دنبال شود.
1. برای مصرف درکلیه موارد مذکور، الگوی برتر و صحیح شناسایی و به عنوان شاخص معرفی گردد. استاندارد سازی برای همه موارد مصرف، کاری دشوار و مشکل خواهد بود؛ اما حداقل برای مواردی که به صورت گسترده مورد نیاز و از فراوانی زیادی برخوردار است،  باید اقدام نمود.
2. پس از استاندارد سازی برای الگوی مصرف در شاخصهای اساسی،  باید فرهنگ سازی نمود. این امر بدون مشارکت همه سازمانهای فرهنگی تبلیغی؛ اعم از آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری، وزارت بهداشت و آموزش پزشکی،  صدا و سیما،  وزارت ارشاد اسلامی، حوزه های علمیه و روحانیون و... امکان پذیر نیست. برای تبیین چنین امری به عنوان یک فرهنگ، نیاز به تبلیغاتی مستمر و فراگیر می باشد.
3. پس از فعالیتهای فرهنگی تبلیغی و یا همزمان با این فعالیتها، پیش بینی الزامات قانونی برای نظارت بر رعایت استانداردها توسط مصرف کنندگان و اهرمهای اجرائی برای رعایت شاخصها ضروری و اجتناب ناپذیر است.
4. در مرحله بعد،  تداوم حرکت (اعم از تبلیغات و اجرای الزامات قانونی) بسیار مهم و حیاتی است؛ زیرا یکی از مشکلات سیستمهای اجرایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عدم پیگیری بایسته طرحها و برنامه هاست.
5. آخرین مرحله ای که باید مورد توجه قرار گیرد،  اعمال بازخورد در برنامه می باشد. هر برنامه ای در حین اجرا با مشکلاتی روبرو می شود که با بررسی دقیق آنها می توان به مواردی از ضعف و کاستی در برنامه ریزی رسید. در چنین مواردی باید اصلاحات لازم در برنامه اعمال و همچنان اجرای برنامه در دستور کار قرار گیرد.
اگر این حرکت در فرایند مذکور دنبال شود، قطعا یکی از بزرگ ترین آسیبهای اجتماعی کنترل و رهنمود مقام معظم رهبری جامع عمل خواهد پوشید.
ادامه دارد...

برچسب‌ها: