تربیت فرزند صالح از منظر امام مجتبی علیه السلام (2)

21:42 - 1395/01/30

(زمینه ها)
در بخش اول این مقاله (که در شماره 131 چاپ شد) به عوامل تربیت از دیدگاه امام حسن مجتبی علیه السلام پرداختیم و اینك به بخش دوم آن، كه در موضوع زمینه های تربیت می باشد می پردازیم: طبق آموزه های فرهنگ اسلام، اولیاء و مربیان و به ویژه پدران و مادران، باید مدتها قبل از تولد كودك به تربیت روح و روان و جسم وی توجه نمایند. این نكته از ویژگیهای منحصر به فرد مكتب مترقی اسلام است. این آیین آسمانی از آنجایی كه برای تربیت، اهمیت خاصی قائل است، نسبت به روشهای تربیتی نیز اینچنین دید عمیق، وسیع و ریشه ای دارد.
از دیدگاه این آیین انسان ساز، یكی از بزرگ ترین اهداف ازدواج، تربیت نسلی پاك و فرزندانی شایسته و كارآمد می باشد. برای همین در رهنمودهای پیشوایان دینی پس از انتخاب همسر صالح، نكات ظریف و قابل توجهی را به خاطر مصلحتهایی برای زوجین جوان مقرر داشته اند كه رعایت آنها شرط موفّقیت در زندگی آینده بوده و پدر و مادر را در پیش گرفتن زندگی سعادتمندانه و همراه با خوشبختی و به وجود آوردن نسلی پاك و صالح و سالم، یاری می نماید.
در سیرة تربیتی پیشوای دوم شیعیان، به برخی از این نكات توجه ویژه ای دیده می شود كه ما آنها را به عنوان زمینه ساز پرورش فرزندان سالم مطرح می كنیم:
1. انتخاب پدر و مادر شایسته
ازدواج، یك پیمان مقدس و ارزنده ای است كه میان زن و مرد بسته می شود و به این وسیله، آنان دو یار غمخوار و شریك زندگی همدیگر می شوند. در مورد اهمیت آن، پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرموده است: «مَا مِنْ شَی‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَیتٍ یعْمُرُ فِی الْإِسْلَامِ بِالنِّكَاح‏؛ (1) هیچ بنایی در اسلام بنیان نهاده نشده كه نزد خداوند محبوب تر از ازدواج باشد.»
در منابع دینی ما اهداف مهمی برای ازدواج بیان گردیده كه مهم ترین آنها عبارت اند از:
تربیت فرزند صالح، نیل به آ رامش و سكون، تأمین نیاز جنسی، تكمیل و تكامل دو جنس مخالف، سلامت و امنیت اجتماعی، تأمین نیازهای روانی و روحی.
یكی از مهم ترین اهداف ازدواج تربیت فرزند سالم و صالح می باشد و اولین گامهای تربیت را باید از انتخاب همسر شایسته شروع نمود؛ زیرا مهم ترین عامل نقش آفرین در تربیت فرزندان لایق، همان پدر و مادری است كه از نظر وراثت و محیط، بیش ترین تأثیر را می گذراند. تأثیر پدر و مادر در روحیات و حالات و اندام مناسب كودك، در جنبه های فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و روانی، بسیار مهم و قابل امعان نظر می باشد؛ زیرا والدین، صفات ارثی خویش را به كودك منتقل می كنند و كودك، یك عمر با آن صفات و عادات باید زندگی كند.
بر این اساس باید در انتخاب همسر، نهایت دقت را به عمل آورد؛ چرا كه همسر انسان علاوه بر اینكه شریك یك عمر زندگی فرد قرار می گیرد، در آینده به عنوان پدر یا مادرِ فرزندان هم محسوب می شود. ملاك و معیار شایستگی و صلاحت را باید آموخت و بر اساس آن، همسر دلخواه خویش را انتخاب نمود. امام حسن مجتبی علیه السلام دقّت در انتخاب همسر شایسته را مورد تأیید قرار داده و مهم ترین ویژگی را ایمان و تقوا می داند. ایشان در حدیثی كه در بخش اول گذشت، فرموده اند: «اگر داماد با ایمان و پرهیزگار باشد، در صورت دوست داشتن و توافق با همسرش، او را مورد احترام قرار خواهد داد و اگر شریك زندگی اش خوشایند او نباشد، هیچ گاه به او ستم روا نمی دارد.» (2)
2. نقش مادر در آیندة كودك
پدر و مادر وظیفه دارند كه با كودك خویش به عنوان امانت الهی رفتار شایسته ای داشته باشند. آنان مانند یك باغبان باید این نونهال را پرورش داده و در حد توان خود، او را از آفات و گزندهای مادی و معنوی حفظ نموده و استعداد و خلاقیتهای وی را شكوفا ساخته و به ثمر برسانند.
در این میان، مادر نقش حساس تر و فوق العاده ای را باید ایفا كند و زمینه را برای تقویت و رشد شخصیت كودك آماده سازد و او را هماهنگ با بلوغ و رشد جسمانی به بلوغ و رشد اجتماعی، فرهنگی و از همه مهم تر بلوغ عقلانی هدایت نماید. عفّت، پاكدامنی، تقوی و خویشتن داری مادران، می تواند آنها را در این مهم یاری كند و فرزندانشان را از مفاسدی همچون ریا، دروغ، نفاق، كینه توزی به هم نوع و سایر خصلتهای زشت دور نماید.
پاكدامنی و تقوای مادر، تأثیر به سزایی در خدایی شدن و رنگ انسانیت گرفتن طفل دارد. شجاعت و شهامت روحی، حق دوستی، حق جویی، نیتهای خیر، اندیشه های پاك و وقار و متانت از جمله اثرات و بركات عفت و تقوای والدین است.
آری، فرزندان سالم از دامنهای سالم و پاك پدید می آیند و برعكس نمی توان از دامنهای آلوده، انتظار به وجود آمدن نسلی پاك و فرزندانی خوش نام و با شخصیت داشت. فرزندی كه در دامن پاك و با فضیلت رشد یابد، زمینه های مساعد برای صفات نیك را دارد؛ ولی اگر در محیطی فاسد پرورش یافته باشد، زمینه های موروثی، مانع رشد و تربیت خوب در وجود طفل می باشد. حضرت امام حسن علیه السلام در یكی از سخنان گهربار خویش كه خطاب به عمرو بن العاص بیان می نمود، با اشاره به اعمال زشت و صفات ناروای او در مورد یكی از مهم ترین علل انحراف و آلودگی وی به انواع گناهان و خلافكاریها می فرماید: «أنَّ أُمَّكَ بَغِیةٌ وَ أنَّكَ وُلِدْتَ عَلَى فِرَاشٍ مُشْتَرَكٍ فَتَحَاكَمَتْ فِیكَ رِجَالُ قُرَیشٍ مِنْهُمْ أبُو سُفْیانَ بْنُ الْحَرْبِ وَ الْوَلِیدُ بْنُ الْمُغَیرَةِ وَ عُثْمَانُ بْنُ الْحَرِثِ وَ النَّضْرُ بْنُ الْحَرِثِ بْنِ كَلْدَةَ وَ الْعَاصُ بْنُ وَائِلٍ كُلُّهُمْ یزْعُمُ أنَّكَ ابْنُهُ فَغَلَبَهٌمْ عَلَیكَ مِنْ بَینِ قُرَیشٍ ألْأُمُهُمْ حَسَباً وَ أخْبَثُهُمْ مَنْصَباَ وَ أعْظَمُهُمْ بُغْیةً ثُمَّ قُمْتَ خَطِیباً وَ قُلْتَ أنَا شَانِئُ مُحَمَّدٍ؛ (3) مادر تو زنی فاسد و زناكار بود و تو در خانه ای متولد شدی كه چند پدر، تو را به خود نسبت می دادند، و رجال قریش بر سر تو نزاع داشتند. ابو سفیان می گفت: «پسر از آن من است.» ولید بن مغیره می گفت: «عمرو فرزند من است.» و عثمان بن حارث، نضر بن حارث، و عاص بن وائل هر یك ادعای پدری تو را داشتند. در میان این گفتگوها، لئیم ترین، خبیث ترین، و بی اصل و نسب ترینِ مردم قریش، زورش به سایرین چربید و تو را به خود ملحق ساخت. (به همین خاطر) هنگامی كه به حد بلوغ رسیدی، صریحاً گفتی كه من دشمن محمد صلی الله علیه وآله هستم.»
3. توجه به بسترهای معنوی
بعد از آنكه زن و مرد با همسر شایسته خویش و با شرایط صحیح پیمان وصلت بستند، باید از خداوند فرزند سالم و نسل صالح درخواست كنند و همه اعمال و رفتارهای خود را با نام و یاد و توكّل به پروردگار عالمیان انجام دهند. در این مورد، توصیه های ارزنده ای از رهبران الهی به ما رسیده است.
روزی شخصی از كارگزاران معاویه، به امام مجتبی علیه السلام عرض كرد: «من مردی ثروتمند و مرفه هستم، و بعد از ازدواج، صاحب فرزندی نشده ام. برای من روشی تعلیم نمایید؛ شاید كه در اثر آن خداوند فرزندی به من عطا كند.»
حضرت امام حسن علیه السلام به او فرمود: «از گناهان خود استغفار كن و پیوسته در آن تلاش نما و از خداوند متعال بخواه با آمرزش گناهانت حاجت تو را بر آورد.» آن شخص همواره در حال استغفار بود، و بعضی روزها 700 مرتبه از خداوند متعال طلب آمرزش می نمود، تا اینكه در اثر همین رفتار، خداوند به او فرزندی عطا نمود. هنگامی كه معاویه خبردار شد، از آن مرد خواست، تا علت تأثیر این ذكر را در طلب فرزند، از امام علیه السلام جویا شود. هنگامی كه وی از امام مجتبی علیه السلام این پرسش را نمود، آن حضرت در پاسخ، به دو آیه در سوره هود و نوح اشاره نمود كه خداوند متعال در مقابل استغفار و توبه حقیقی، وعده مال و فرزند می دهد. (4)
براساس این نكته، والدین گرامی باید در ایجاد نسل و تولد فرزند از خداوند متعال استعانت بجویند و نه تنها فرزند را از خدا بخواهند؛ بلكه اولاد صالح، شایسته و دوستدار اهل‏بیت علیهم السلام را از درگاه باری تعالی آرزو كنند.
4. حكایت مردِ عطار
در یكی از سفرهایی كه امام حسن علیه السلام پیاده به مكه می رفت، پاهای مباركش ورم نمود. در یكی از منازل به غلامش، مردی عطار را نشان داده و فرمود: «نزد آن مرد برو و از وی روغن و مرهمی بگیر و بهایش را هم بپرداز!» فروشنده هنگامی كه فهمید آن غلام از طرف امام مجتبی علیه السلام آمده و برای آن حضرت دوا می خواهد، گفت: «مرا نزد آن بزرگوار ببر.» آن مرد عطار وقتی كه به محضر امام مجتبی علیه السلام شرفیاب شد، به امام علیه السلام اظهار داشت: «پدر و مادرم فدای شما! من نمی دانستم كه شما به این روغن نیاز دارید؛ اجازه بفرمایید بهای آن را از شما نستانم؛ زیرا من غلام شما هستم؛ اما از شما تقاضا می كنم كه چون وضع حمل همسرم نزدیك است، از خداوند بخواهید به من پسری سالم عنایت كند كه دوستدار شما اهل‏‏بیت علیهم السلام باشد.» كریم اهل‏بیت علیهم السلام به آن مرد فرمود: «انْطَلِقْ إِلَى مَنْزِلِكَ فَقَدْ وَهَبَ اللَّهُ لَكَ ذَكَراً سَوِیاً وَ هُوَ مِنْ شِیعَتِنَا؛ (5) به منزلت برو كه خداوند به تو پسری عطا فرموده و او از شیعیان ما است.»
5. مباشرت با اندیشه های پاك
توجه به خداوند و معاد و به فكر هم بودن زوجین و در سر داشتن افكار مثبت و اندیشه های پاك، از روشهای تربیتی آیین حیات بخش اسلام است كه این شیوه را در هنگام مباشرت و انعقاد نطفه به زوجین پیشنهاد می كند.
طبق این توصیه آنان نباید در آن لحظه حساس و سرنوشت ساز، افكار و اندیشه های ناصواب و ناپاك در ذهن خود داشته باشند و برعكس باید افكار عالی و اندیشه های صحیح و پاك و اهداف الهی و متعالی را مدّ نظر خویش قرار دهند. بدیهی است نسلی كه بر این اساس ایجاد شود، با این اندیشه ها هماهنگ بوده و در راه صحیح و مسیر الهی قدم خواهد گذاشت.
امام حسن مجتبی علیه السلام در جلسه ای این پیام آسمانی و نكتة ظریف و مهم تربیتی را به یزید بن معاویه گوشزد نمود، و آن در هنگامی بود كه یزید در سخن جسارت آمیز و بی ادبانه ای به آن بزرگوار گفت: «ای حسن! من از روزی كه خودم را شناخته ام تو را دشمن می دارم و بغض و كینه تو در دلم جای گرفته است.» حضرت امام حسن علیه السلام در پاسخ به او فرمود: «بدان ای یزید! این شقاوت درونی و حقد و كینه تو به من و اهل‏بیت پیامبر صلی الله علیه وآله ریشه در نطفه تو دارد كه با اندیشه های پاك به وجود نیامده است. پدرت در هنگام آمیزش، افكار شیطانی در سر داشته و شیطان در موقع منعقد شدن نطفه تو، با پدرت شریك شده است و نتیجه آن مشاركت، عداوت و كینه ما است كه در وجود تو به ارث مانده است.
همچنان كه خداوند در كتاب خویش خطاب به شیطان می فرماید: «ای شیطان! در اموال و اولاد آنان (پیروان خویش) شریك شو!» (6) برای همین در روایات متعددی توصیه شده كه پدر و مادر، با نام خدا مباشرت نموده و نسلی پاك و پرهیزگار و اولاد شایسته و هوشمند و سالم را از خداوند بخواهند. توجه به این نكتۀ مهم در آموزه های دینی ما، وسعت نظر و گسترش دامنه فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی را نشان می دهد.
6. تأثیر صفات روحی والدین
آرامش روح و حالت طبیعی پدر و مادر در ایجاد فرزند، نقش مهمی در كیفیتهای جسمانی و روانی كودك در آینده دارد و این مسئله، امروزه مورد توجه كارشناسان امر تعلیم و تربیت كودك می باشد. در احادیث و سخنان معصومین علیهم السلام از این نكته علمی سخن به میان آمده و مورد توجه قرار گرفته است.
چنانچه حضرت امام مجتبی علیه السلام دربارة نقش آرامش طبیعی و اطمینان خاطر والدین در زمان انعقاد نطفه و ایجاد نسل می فرماید: «فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَتَى أَهْلَهُ بِقَلْبٍ سَاكِنٍ وَ عُرُوقٍ هَادِئَةٍ وَ بَدَنٍ غَیرِ مُضْطَرِبٍ اسْتَكَنَّتْ تِلْكَ النُّطْفَةُ فِی تِلْكَ الرَّحِمِ فَخَرَجَ الْوَلَدُ یشْبِهُ أَبَاهُ وَ أُمَّه‏؛ (7) اگر هنگام مباشرتِ والدین و لحظة انعقاد نطفه، دل، آرام و دَوَران خون در رگها به صورت طبیعی، و بدن خالی از اضطراب باشد، فرزند به پدر مادر خود شبیه خواهد بود.»
ولی اگر والدین با قلبی غیر آرام و عروق و رگهای غیر آرمیده و بدنی مضطرب، مباشرت كنند، البته نطفه اش با اضطراب در رحم قرار می گیرد؛ نتیجه بر روی یكی از عروق واقع می شود. حال اگر بر عرقی از عروق عموها قرار گیرد، فرزند به عموها شباهت می رساند و اگر بر عِرقی از عروق دائیها بیفتد، به دائیها شبیه می گردد. (8)
آری اگر در آن لحظه، بدن، آرامش لازم، و روانِ زوجین، وضع طبیعی خود را داشته باشد، طبیعی ترین شكل برای فرزند، شباهت به والدین خویش است؛ بنابراین مراقبتهای لحظه مباشرت، عمل به رهنمودهای دینی، رعایت زمان و مكان و توجه به حالت جسمانی و روانی و سایر مواردی كه در دستورات دین مبین اسلام مورد تأكید قرار گرفته، اگر مورد توجه والدین باشد، آنان در تربیت و پرورش كودك آینده خود از این جهت دچار مشكل نخواهند شد و جامعه ای كه از چنین نسلی تشكیل یابد، مطمئناً راه سعادت و خوشبختی و سلامت را خواهد پیمود.
7. مراقبتهای دوران بارداری
بعد از انعقاد نطفه كودك، زندگی او وارد مرحلة جدیدی می شود و مادر وظیفة دشوارتری را به عهده می گیرد. در این دوران، علاوه بر مراقبتهای معنوی، مسئلة غذای مادر و توجه به بهداشت تغذیه، در سیره پیشوایان معصوم علیهم السلام مطرح می باشد.
حضرت مجتبی علیه السلام با توجه به اهمیت تغذیة مادر در هنگام حمل، و تأثیر آن در چگونگی شكل گیری و رشد جنین، به نقل از رسول اكرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «أَطْعِمُوا حَبَالَاكُمُ اللُّبَانَ (9) فَإِنَّ الصَّبِی إِذَا غُذِّی فِی بَطْنِ أُمِّهِ بِاللُّبَانِ اشْتَدَّ قَلْبُهُ وَ زِیدَ فِی عَقْلِهِ فَإِنْ یكُ ذَكَراً كَانَ شُجَاعاً وَ إِنْ وُلِدَتْ أُنْثَى عَظُمَتْ عَجِیزَتُهَا فَتَحْظَى بِذَلِكَ عِنْدَ زَوْجِهَا؛ (10) به همسران باردار خویش كُندر بخورانید؛ اگر كودك در شكم مادر، با كندر تغذیه شود، قوّت قلب یافته و بر هوشمندی اش افزوده خواهد شد؛ در آن حال اگر جنین پسر باشد، او در آینده فردی شجاع و دلیر می شود و اگر دختر باشد اندامی متناسب و زیبا یافته و مورد توجه همسر آینده اش قرار خواهد گرفت.»
8. رعایت حقوق همسر
یكی از مهم ترین علتهای تزلزل و فروپاشی خانواده ها، بی اعتنایی زوجین به حقوق همدیگر می باشد. اگر آنان حقوق متقابل را مراعات نكنند و به یكدیگر احترام متقابل نداشته باشند، در اثر این بی توجهی، اعتماد و اطمینان از آنان نسبت به یكدیگر سلب خواهد شد. بدیهی است فرزندانی كه در چنین فضای بی اعتمادی رشد كنند، به حقوق دیگران از جمله پدر و مادر خویش بی اعتنا خواهند بود.
پدر و مادری كه خودشان را اصلاح نكرده باشند و در میان خود اصل تفاهم و توافق را مدّ نظر قرار ندهند، همدیگر را تحمل نكنند و از لغزشها و خطاهای عادی زندگی در رفتار یكدیگر اغماض و چشم پوشی ننمایند، بی تردید آنان از اصول و اهداف تربیتی ازدواج بی اطلاع هستند. چنین افرادی چگونه انتظار دارند كه در خانواده خویش كودكی تربیت یافته و آراسته به كمالات و مقامات عالی انسانی به جامعه تحویل دهند. برای همین یكی از موارد زمینه های تربیت را می توان در احترام به همسر و رعایت حقوق وی دانست. هنگامی كه از امام حسن علیه السلام سؤال شد، انسانهای لئیم و پست چه كسانی هستند؟ امام فرمود: «إِحْرَازُ الْمَرْءِ نَفْسَهُ وَ إِسْلَامُهُ عِرْسَهُ؛ (11) انسانِ پست و لئیم كسی است كه به فكر خود بوده و به همسر خود بی اعتنا باشد و او را به حال خود رها ساخته و تسلیم حوادث كند.»
اگر انسان، همسر خویش را گرامی داشته و او را به عنوان امانت الهی بنگرد و با رعایت حقوق همسر خویش، زمینه آرامش و امنیت فكری و روحی را در منزل به وجود آورد، همسر او می تواند با نیروی كامل و افكاری سالم و روحیه ای پرنشاط، به وظیفة خطیر مادری و تربیت فرزندانی وارسته اقدام نماید. نتیجه این رفتار در مرحله اول، عاید والدین و جامعه بوده و زمینۀ پرورش و رشد نسلی پاك، ستوده خصال و ایده آل فراهم خواهد آمد.
چنان كه امیرمؤمنان علیه السلام خطاب به مدیران خانواده ها فرمود: «همسرانتان در نزد شما امانت خداوند هستند، آنان را ناراحت نكنید و به كارهای سخت و دشوار وادار ننمایید.» (12)
آری، مادر امانت حق تعالی است و در دامن خویش امانتی بس ارزشمند می پرورد. پدر به عنوان مدیر خانواده، باید زمینه این امانتداری را فراهم نماید. در سیرۀ عملی امام مجتبی علیه السلام احترام به همسر و رعایت حقوق او كاملاً مشهود است. بر این اساس پدر خانواده می تواند، با خوش رفتاری و ارتباط كلامی با بار مثبت و عاطفی و رعایت حال همسر خویش از مشكلات روحی و آلام روانی وی كاسته و زمینة تربیت صحیح كودكان را فراهم آورد.
9. فراهم نمودن غذای حلال
گذشته از اینكه پدر باید نیازهای روحی همسر و فرزندان را تأمین نماید، باید با تهیه غذای حلال و توسعه در زندگی برای رشد سالم و صحیح جسمی آنان نیز زمینه سازی نماید.
اثر غذا در فرزندان، قبل از اینكه آنها به این عالم قدم بگذارند، امری مسلم و تردیدناپذیر است و در طول تربیت هم باید كاملاً مراعات شود. یك فرد مسلمان برای تربیت صحیح فرزندان، باید سفره های هر چند ساده، ولی با غذاها و خوردنیهای حلال و پاك، در منزل بگستراند.
این كار خواص متعددی دارد كه یكی از آنها به وجود آمدن زمینه رشد فضائل اخلاقی و خصال پسندیده در كودكان و نوجوانان می باشد. از دیدگاه فرهنگ اهل‏بیت علیهم السلام غذایی كه مصرف می كنیم و به خانواده خود می خورانیم، علاوه بر آثار مادی كه در جسمها بر جای می گذارد، آثار دیگری هم در روح و روان و شخصیت معنوی ما ایجاد می كند. این نوع از آثار را آزمایشهای مادی و تجربه های عملی و عینی نمی تواند ثابت كند؛ اما از نظر مكتب تربیتی اهل‏بیت علیهم السلام امری كاملاً واضح و پذیرفته شده می باشد.
روایاتی بسیار در مورد فراهم نمودن غذای حلال و تأثیر آن بر روحیات افراد نقل شده كه از موضوع بحث خارج است و مجال مفصل تری می طلبد.
در اینجا فقط به گفتاری از امام مجتبی علیه السلام اكتفا می كنیم. آن حضرت علیه السلام در این مورد می فرماید: «اِنَّ مِنْ اَخْلَاقِ الْمُؤمِنِین كَسْباً مِن حَلَال؛ (13) از نشانهای انسانهای با ایمان، انتخاب شغل حلال و درآمد مشروع است.»
آنان از راه درست و مشروع معاش خود را تأمین می كنند و اولاد خود را با این درآمد پرورش می دهند. یكی از آثار مهم درآمد از راه حلال، به وجود آمدن فضایی معنوی و آكنده از فضائل و كمالات در خانواده است كه در آن فضا فرزندان رشد می یابند. داستانی مشهور در این رابطه نقل شده است كه نشانگر تأثیر غذا در رفتار و كردار فرزندان می باشد.
10. داستان عالم اصفهانی
نقل كرده اند كه یكی از علمای بزرگ اصفهان در عصر صفویه، امامت مسجد جامع شهر را به عهده داشت. شبی پسر خردسال خویش را به همراه خود به مسجد آورده بود، پسربچه از ورود به مسجد خودداری كرده و در حیاط مسجد نشست. پس از رفتن پدر، چشم پسرك به مشك آبی افتاد كه متعلّق به یكی از نمازگزاران بود. وی آن را با سوزنی سوراخ كرده و با آبی كه از آن می ریخت، مشغول بازی شد. پس از پایان نماز، پدر از این موضوع آگاه شد و بعد از جبران خسارت صاحب مشك، دست پسر را گرفته و با حالتی ناراحت و غمگین به خانه آمد.
او در خانه، بعد از نقل ماجرا خطاب به همسرش گفت: من در تغذیه، تهیه درآمد حلال، رعایت آداب و رسوم اسلامی، قبل از انعقاد نطفه و بعد از آن و همچنین در دوران كودكی و نشو و نمای فرزندمان با جدّیت تمام كوشیده ام؛ ولی لغزش و خطای امروز این كودك، نشانگر تقصیر یكی از ما دو نفر است.
مادر درنگی نموده و بعد از اندگی تأمل و تفكر گفت: من هم مثل شما در رعایت آداب شرعی و نكات تربیتی كمال دقت را به عمل آورده ام؛ اما یك بار هنگامی كه به این طفل باردار بودم، به منزل همسایه رفتم، درخت انار همسایه توجه مرا به خود جلب كرد و من یك لحظه وسوسه شدم و بدون اجازه همسایه به یكی از انارها سوزنی فرو برده و مزّۀ آن را چشیدم. ممكن است لغزش امروز كودك از خطای آن روز من ریشه گرفته باشد و اشتباه آن روز من، در عمل امروز فرزندمان جلوه نموده است.
مرحوم الهی قمشه ای در دیوان خویش در مورد انسانهای حلال طلب و آثار آن، چنین سروده است:
به روزی در پی كسب حلال اند                به حشر آسوده ز اندوه و وبال اند
دهد رزق حلال آسایش دل                     شود بر طاعت دلدار مایل
حرام از دل برد مهر و وفا را                     كند ناپاك قلب باصفا را
11. اصلاح اختلافات خانواده
یكی دیگر از مواردی كه در زمینه سازی برای تربیت فرزندان مؤثر است و در سیرة تربیتی حضرت امام حسن علیه السلام مشاهده می شود، تلاش برای جلوگیری از اختلاف و از هم پاشیدن خانواده ها است. بگو مگو و كشمكش در داخل خانواده و در بین والدین، بی تردید تأثیر در روح و روان كودك دارد و ناخواسته، فرزندان را در مسیر انحراف و ناسازگاریهای اجتماعی و فردی قرار می دهد. باید در تربیت فرزندان، زمینه های هنجارشكنی و اصول زدایی را از بین برده و از اختلاف شدیداً پرهیز كرد و در صورت بروز مشكل، از راه های صحیح آن را حل نمود.
در رفتار تربیتی و منش اخلاقی حضرت مجتبی علیه السلام تلاش برای اصلاح درگیریها و رفع اختلافهای داخلی خانواده ها قابل توجه می باشد. روزی مردی به نام غاضری به حضور آن جناب آمده و از ضرر و زیانی كه به سبب گفتار و رفتار همسرش به او وارد شده بود، سخن به میان آورد و از دست همسرش اظهار ناراحتی و رنجش نمود. امام حسن علیه السلام بدون اینكه در مورد جزئیات ماجرا و كیفیت اختلاف توضیحاتی بخواهد، خسارت آن فرد را شخصاً جبران نمود. (14) و به این ترتیب زمینه درگیری خانوادگی را از میان برداشت و اجازه نداد كه در اثر مقداری ضرر مالی، كدورت و اختلاف در بین یك زن و شوهر ریشه دار شده و به مرور اساس خانواده ای از هم بپاشد.
بنابراین والدین باید از اختلافات و بگومگوهای خویش كاسته و در مقابل اطفال خود از آن پرهیز نمایند؛ زیرا كشمكش و مجادله پدر و مادر، موجب زمینه سازی برای ناسازگاریهای فرزندانشان می شود كه بعضی از علائم این ناسازگاریها عبارت اند:
1. عدم حضور كودك در گروه ها و جلسات اجتماعی و نداشتن فرصت برای ابراز وجود و شكوفایی استعدادهایش؛
2. داشتن قیافه ای نگران و افسرده در اجتماعات؛
3. بیمناك بودن نسبت به آینده و عدم احساس لذّت از درس و مدرسه و زندگی؛
4. عقب ماندگی آموزشی در اثر كمبود عواطف و محبت خانوادگی؛
5. روی آوردن به افراد منحرف و سرگرمیهای پوچ و باطل و اغواكننده، به علت بهره مند نبودن از محبت خانوادگی؛
6. داشتن تشویش ذهنی، افكار مضطرب و اشتغال ذهن و فكر به اختلافات و مشكلات خانوادگی؛
7. داشتن دیدگاه منفی به افراد اجتماعی؛
8. از بین رفتن عزّت و شخصیت و احترام والدین در منظر او.
در این گونه موارد بهتر است كه:
1. پدر و مادر در حضور كودكان از سرزنش یكدیگر خودداری نموده و از بگومگو و مجادله به شدت پرهیز كنند.
2. والدین در نشستهای خانوادگی از مطالبی كه روح حرص و طمع و بدگویی از دیگران را در فرزندان القاء می كند، خودداری نمایند.
3. اصل مسلم در رفتار بین پدر و مادر باید بر اساس خوش‏بینی و حسن ظن باشد.
4. والدین، خواسته های خویش را منطبق بر رضای خداوند قرار دهند، نه مطابق با سلیقۀ شخصی خویش.
5. همدیگر را با كلمات احترام آمیز صدا نموده و با عباراتی كه بار مثبت و عاطفی و محبت آمیز داشته باشد استفاده نمایند و از سخنان زشت و توهین آمیز و كینه آور احتراز نمایند.
6. در حضور فرزندان از روزگار و مشكلات زندگی شكایت نكنند و از مسائلی كه غالباً و به طور ناخودآگاه در زندگی به فرزندان دید منفی القاء می كند پرهیز نمایند و راضی به رضا و قضای الهی باشند.
در مورد مسائل و مشكلات خانه، هفته ای یك روز جلسه بحث و مذاكره قرار دهند و در حضور كودكان به مشورت و تبادل نظر پرداخته و به افكار اعضای خانواده احترام بگذارند. (15)
12. ایجاد محیطی پرنشاط
محیط تربیت باید فضای پرنشاط و دل انگیزی باشد، تا بتوان فرزندانی شایسته را تربیت نموده و به قله های رفیع افتخار و سعادت رساند. اساساً بچه ها بر اساس فطرت خدادادی خویش، نیازمند گرم ترین ابراز محبّتها و پرنشاط ترین كانونهای خانوادگی هستند. آنان دوست دارند كه در آغوش مهربانیها و عطوفتها جای گرفته و بر هستی لبخند بزنند. شاكلۀ شخصیت فرزندان، آمیزه ای از محبّت خواهی و شادی طلبی است. مربیان برتر و والدین آگاه با استفاده از شادیهای صحیح و تفریحات سالم، محیطی پرنشاط و دل انگیز به وجود آورده و بدین وسیله در قلب فرزندان نفوذ نموده و آنان را به سوی رفتارهای مطلوب و خصال ستوده سوق می دهند. و این یكی از صفات برتر مؤمنین است كه در كلام حضرت سبط اكبر، پیشوای دوم علیه السلام بدان اشارت شده است.
آن حضرت فرمود: «اِنَّ مِنْ اَخْلاَقِ الْمُؤْمِنِینَ نِشَاطاً فِی هُدَی وَ نَهْیاً عَنْ شَهْوَةٍ؛ (16) از ویژگیهای انسانهای باایمان این است كه در مسیر هدایت، پرنشاط و شاد هستند و در عین حال از پیروی شهوات نفسانی خودداری می كنند.» (17)

پی نوشـــــــــــــت ها:

(1). وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، 1409 ق، ج 20، ص 16.
(2). «زَوَّجَهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِی فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَكْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ یظْلِمْهَا»؛ مكارم الاخلاق، رضی الدین حسین بن فضل طبرسی، نشر شریف رضی، ص 204.
(3). الاحتجاج علی أهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی، نشر مرتضی، مشهد، 1403، ج 1، ص276.
(4). مكارم الاخلاق، رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، ص 226.
(5). الكافی، محمد بن یعقوب كلینی، دار الكتب الاسلامیه، 1388 ق، ج 1، ص 463.
(6). «اعْلَمْ یا یزِیدُ أَنَّ إِبْلِیسَ شَارَكَ أَبَاكَ فِی جِمَاعِهِ فَاخْتَلَطَ الْمَاءَانِ فَأَوْرَثَكَ ذَلِكَ عَدَاوَتِی لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى یقُولُ وَ شارِكْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلا.» بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1403 ق، ج 44، ص 104.
(7). علل الشرایع، شیخ صدوق، مكتب الحیدریه، نجف، 1386 ق، ج 1، ص 96.
(8). همان.
(9). اللبان: كندر؛ لسان العرب، ج 13، ص 377.
(10). الكافی، محمد بن یعقوب كلینی، دار الكتب الاسلامیه، 1388 ق، ج 6، ص 23.
(11). معانی الاخبار، محمد بن بابویه قمی، نشر جامعه مدرسین، ص 401.
(12). تحف العقول عن آل الرسول، حسن بن شعبه حرانی، نشر جامعه مدرسین، 1404 ق، ص125؛ امانتداری در سیره معصومین، عبد الكریم پاك نیا، مركز مطالعات اسلامی، ص 7.
(13). اعلام الدین، حسن بن ابی الحسن دیلمی، مؤسسه آل البیت، قم، 1408 ق، ص 137.
(14). بحار الانوار، ج 43، ص 342.
(15). آنچه والدین و مربیان باید بدانند، رضا فرهادیان، نشر رئوف، قم، 1370 ش، ص 35.
(16). اعلام الدین دیلمی، ص 137.
(17). گفتنی است كه این حدیث را می توان به دو صورت معنی كرد: 1. مؤمنین از اینكه در مسیر هدایت قدم برمی دارند بانشاط و مسرور هستند. 2. شادی و نشاط مؤمنین در مسیر هدایت بوده و از موازین شرعی تجاوز نمی كنند.