الزامات حضور روحانیون در مشاغل دولتی

21:56 - 1395/06/08

 

 

محمدرضا حدادپور ـ یوسف علی حق پرست 
اشاره
اگرچه حضور روحانیان محترم در مشاغل دولتی می‌تواند منشأ برکات فراوانی باشد؛ اما نباید فراموش کرد که چنانچه نقش‌آفرینی آنان در بدنة نظام اسلامی، مطابق دستورات اهل‌بیت(علیهم السلام) و در امتداد آن، منویّات رهبر فرزانة انقلاب (دام‌ظله العالی) نباشد، می تواند خطرات بزرگی را متوجه شخصیت و عدالت آنان، به ویژه جایگاه مقدس روحانیت، نظام اسلامی و مردم سازد. 
هفتة دولت و روز چهارم شهریور که به نام روز «کارمند» معرفی شده است، بهانة خوبی برای بررسی «الزامات حضور مؤثر روحانیون در مشاغل دولتی» است. امید است با عنایات ویژة امام عصر (ارواحنا فداه)، این مطالب توشة راه مبلغان و دیگر عزیزانی باشد که بنا به فرمایش مقام معظم رهبری از باب «تکلیف شرعی» پا در این راه گذاشته‌اند.
1. توجه به اشتغال و پرهیز از عافیت طلبی
دغدغه آیندة شغلی و زندگی از مهم‌ترین مسائلی است که می‌تواند ذهن هر کسی را به خود مشغول کند و طلاب عزیز از این موضوع مستثنا نیستند؛ زیرا فکر معیشت و آینده‌نگری مادی نه ‌تنها با روح تقوا و توکل بر خدا تعارض ندارد؛ بلکه اگر در مسیر بندگی خدا و خدمت به مردم باشد، دارای آنچنان ارزشی است که طبق روایات، با مجاهدت و شهادت در راه خدا برابری می کند.  از نظر اسلام، شخصى كه كار نمى كند، دعايش مستجاب نمى شود.  توجه به روایات زیر خالی از لطف نیست:
الف) امام علي(علیه السلام) فرمودند: «الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَ  النِّهَايَةَ النِّهَايَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَعَ إِنَّ لَكُمْ نِهَايَةً فَانْتَهُوا إِلَى نِهَايَتِكُمْ؛  كار کردن و كار کردن؛ پس آنرا بپايان برسانيد، آنرا بپايان برسانيد، و استوار باشيد، استوار باشيد (در امر دين استقامت داشته باشيد و از راه راست پا بيرون ننهاده بهر طرف رو نياوريد، و در معاصى) شكيبائى گزينيد شكيبائى گزينيد (و از پيروى خواهشهاى نفس خوددارى نمائيد) پارسائی داشته باشید، پارسائی داشته باشید: شما را عاقبت و خاتمه اى هست، خود را به آن (بهشت جاويد) برسانيد.»
نکته: تن به کار دادن و به پایان رساندن آن، از «عموم» این روایت استفاده می شود؛ اما صبر و ورع نیز از شروط لازمش می باشد. باید توجه داشت که تقوا و صبری که در امور اجرایی و مشاغل دولتی لازم است، با تقوا و صبری که در دوران طلبگی و حجره ها یا هنگام مباحثه به آن توصیه شده، متفاوت است.
ب) امام علي(علیه السلام) فرمودند: «انَّ اللَّهَ يُبغِضُ الصَّحيحَ الفارِغَ لا فى شُغلِ الدنيا و لا فى  شُغلِ  الآخِرَةِ؛ خدا از شخص تندرست بي كاره كه نه در كار دنياست و نه سرگرم كار آخرت، نفرت دارد.»
2. توجه به لزوم شرعی و عقلی همکاری با نظام اسلامی
بنا بر نظر اکثر مفسران، در احادیث نبوی(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم السلام)، مباحث «فقه الدوله»  یا همان «فقه سیاسی»  از جایگاه ویژه ای برخوردار است و هر جا که از «ولات» و «ولایات» بحث شده، دلالت بر کارمندان و متصدیان مشاغل و مناصب دولتی و حکومتی دارد ؛ اما نباید فراموش کرد که در روایات دو دسته «ولات» ذکر شده است:
1. ولات حلال: كارمند و خدمتگزار فرمانرواى عادل كه در همان جهتى حرکت می کند كه خدا فرمانرواى دادگر را مأمور داشته است، بدون افزودن يا كاستن از آنچه خدا فرو فرستاده، و بى تحريف و تجاوز از امر الهى؛ پس اگر فرمانروايى دادگر بود، از اين جهت يارى و تقويت او حلال و لازم است و درآمدهاى حاصل از اين راه نيز حلال می باشد؛ زيرا در این «ولايت» خدمتگزارى فرمانرواى دادگر و كارگزارانش امر حق و عدل زنده مى شود و هر ستم و فسادى محو مى گردد و از اين رهگذر، كسى كه در تقويت حكومت او بكوشد و دستيار چنین فرمانروایی باشد، در راه طاعت خدا و نيروبخش دين اوست. 
2. ولات حرام: خدمت به فرمانرواى ستمگر و كارگزارى اوست. از خود رئيس تا پيروان فرمانروا و زيردستان او و حتی كارمندان پايين رتبه اش در هر بابى از ابواب تصدّى مشاغل مردمى كه بر آنها گماشته، براى آنها این معونت كسب درآمد حرام است و هر كه كم يا بيش چنان كند، در عذاب است؛ زيرا هر خدمتى در جهت كمك به آنها معصيتى بزرگ است؛ چراكه كارگزارى حاكم ستمگر متضمّن پايمالى كامل حق و زنده كردن كامل باطل بوده، ابراز ظلم و ستم یا فساد و ابطال كتابهاى (آسمانى) و كشتار پيامبران و مؤمنان و ويرانى مساجد و تبديل سنّت خدا و قوانين اوست. از اين رو، كار كردن  براى آنها و يارى ايشان و كسب درآمد از آنان حرام است، مگر به سبب ناچارى مانند «ضرورت» در خوردن خون و مردار. 
مسلّم است که هر کس - حتی با اندکی انصاف - نظام اسلامی ایران و نقش علما (خصوصاً امام راحل و رهبر فرزانة انقلاب) را در تأسیس، معماری و ادامة آن بررسی کند، پی خواهد برد که این نظام، به لحاظ شکل، محتوا، آرمانها و رهبری، از نوع مشروع حاکمیت است که خدای سبحان به ملّت و دولت این سرزمین عزیز ارزانی داشته است، لذا عقلاً و شرعاً حمایت و همکاری با چنین نظامی نه تنها مباح و مشروع است؛ بلکه بنا به فرمایش بسیاری از علما و مراجع تقلید، تضعیف آن به هر نوع حرام می باشد، حتی با عدم همکاری فکری و اجرایی با آن در صورت نیاز. 
نتیجه: پس عافیت طلبی و تنبلی در قبال وظایف اجتماعی و سیاسی عقلاً و شرعاً مردود و حرام است و عدم همکاری با نظام اسلامی، به هیچ وجه پذیرفته نیست. ضمن آن که روحانی عالم و فاضلی در این مسیر موفق عمل خواهد کرد که دلایل ورود به دستگاه های اجرایی و سیاسی را بر اساس عمل به تکلیفش تشخیص داده باشد.
3. احساسی بالاتر از «احساس کارمندی»
کارمندی شغل شریفی است؛ اما اگر نگاه یک روحانی، نگاه کارمندی باشد و مثل بقیه، خدمت خویش را فقط در ساعات اداری خلاصه کند و تنها دغدغه اش فیش حقوقی، اضافه کاری و امثال آن باشد، نمی تواند آن اثری را که باید و شاید، بگذارد.
کسی که صرفاً بخاطر فشارهای مالی وارد دستگاه های اجرایی می شود، قطعاً با روحانی فاضلی که زندگی با شهریة طلبگی را تجربه کرده و خود و خانواده اش را به قناعت و پارسایی عادت داده است، دارای دو بازده کاری کاملاً متفاوت خواهند بود، لذا زمانی روحانی منشأ آثار نیک خواهد بود که احساسی زلال تر از احساس کارمندی صرف داشته باشد.
4. عدم فاصله کامل از درس و بحث حوزه
حضرت آیت الله جوادی آملی بارها در درس تفسیر فرموده اند: فاصله گرفتن از درس و بحث، اول خسران و زیان هر طلبه ای است که با انگیزة عالم عامل شدن پا در حوزه ها گذاشته است. 
حق نیز همین است؛ چراکه جدا شدن کامل از درس و بحث و تکیه کردن بر معلومات پیشین، سبب رکود علمی و فسیل شدن ذهن پویای انسان شده، پس از مدتی متوجه می شود که از حیث ذهن و علم، با عوام مردم، چندان تفاوتی ندارد.
علاوه بر اینکه رابطة تنگاتنگ با عالم ربّانى، علی الخصوص اساتید دوران تحصیل، سبب تقويت خوف از مقام خداوند می شود. در حديث مى خوانيم:
«مَنْ  مَشَى  فِي  طَلَبِ  الْعِلْمِ  خُطْوَتَيْنِ  وَ جَلَسَ عِنْدَ الْعَالِمِ سَاعَتَيْنِ وَ سَمِعَ مِنَ الْمُعَلِّمِ كَلِمَتَيْنِ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ جَنَّتَيْنِ كَمَا ((قَالَ اللَّهُ تَعَالَى  وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتان)) ؛ هر كس براى تحصيل  علم  دو قدم بردارد و نزد عالم دو ساعتى بنشيند و از استاد دو كلمه اى فراگيرد، خدا براى او دو باغ بهشتى واجب مى نمايد (و آنگاه به اين آية قرآن استناد) فرمود که: «و برای کسی که از مقام پروردگارش خوف دارد، دو بهشت است.»
5. اولویت و غلبه دادن «کار آخوندی و طلبگی» بر امور اداری
این مطلب، از فرمایشات مقام معظم رهبری(روحی فداه)  در جمع روحانیون شاغل در نیروهای مسلح می باشد  و همانند این عبارت را در جمع روحانیون شاغل در دانشگاه ها نیز فرموده اند.  دغدغه و انتظار ایشان از روحانیان شاغل، آخوندی کردن است که خود ایشان در تعریف و تبیین کار آخوندی فرموده اند: «طبیعت روحانی در نیروهای مسلح، مثل طبیعت حضور شما در مسجد، در دانشگاه، در محیطهای کارگری و محیطهای شهری و روستایی است. هیچ تفاوتی با هم ندارد... همچنین که شما در مسجد امام جماعتید یا منبری مسجدید و وظیفي هدایت مخاطبین خود را دارید، یا اگر در دانشگاه به عنوان روحانی فعال هستید، وظیفه دارید که پای ابهامها و سؤالها و گره های ذهنی دانشجو بنشینید.... یا همچنان که در یک روستا روحانی خود را موظف می داند که اولیات دین را به آنهایی که بلد نیستند، تعلیم بدهد یا در محیط شهری مطابق با فکر و سطح ادراک مخاطبین مطلب آماده کند و در سفرة فکری و ذهنی آنها بگذارد تا استفاده کنند... همه اینها در محیط نظامی هم وجود دارد؛ چراکه روحانی به حیث روحانی، کارش کار «روح» است، کار «دل» است.» 
6. اجرای کامل قوانین
قانون برای همه یکسان است و همگان باید نسبت به آن تمکین کنند. روحانی بودن نمی تواند دلیلی بر عدم اجرای این قوانین باشد. بعضی از قوانین کار عبارتند از: حضور به موقع سر کار، کارت زدن در هنگام ورود و خروج، عدم ترک محل کار بدون اجازه و هماهنگی با مسئول مربوطه یا پر کردن فرم مرخصی ساعتی یا مرخصیهای روزانه، تهیه گزارش مستند و واقعی از فعالیتها، داشتن تقوای آماری و پرهیز از ارائة آمارهای غیرواقعی، ترجیح مصالح سازمانی بر منافع شخصی و...
متأسفانه برخی در ارگانهای مختلف از اجرا و تقید به موارد مذکور و امثال آن کوتاهی می کنند و در نتیجه، اهمال و سرپیچی آنها دهان به دهان چرخیده و سبب ایجاد علامت سؤالهایی دربارة روحانیت شده است. البته نباید از این نکته غافل شد که گاهی این شلختگی رفتاری، به سهل انگاری آنها در دوران طلبگی  برمی گردد و یا اینکه نتوانسته اند خود را با نظم سازمانی وفق دهند؛ اما هر کدام که باشد، دود آن به چشم کل مجموعه و خود شخص خواهد رفت.
7. «رازداری» و «حفظ اخبار طبقه بندی شده» 
از شایع ترین اشتباهات مسلّم بعضی روحانیان در گذشته و حال، نقل مطالب طبقه بندی شده در جمع خارج از مجموعه همچون خانواده، منبر و حتی خطبه های نمازجمعه بوده است. دشمنان در طول تاریخ انقلاب (علی الخصوص در دوران جنگ تحمیلی) از «خوش تعریفیها» و این اشتباهات بارها سود برده و سوءاستفاده کرده است. «بصیرت» ایجاب می کند که اخبار را به دشمنان قسم خوردة خود تقدیم نکنیم و ناخواسته مصالح و منافع ملّت و نظام اسلامی را به خطر نیندازیم.
قرآن کریم دربارة رازداری و لزوم حفظ اسرار سیاسی فرموده است: ((أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُون))  ؛ «آیا گمان کرده اید که شما را به خود واگذارند [و به بوته آزمایش نیازمایند]؟ در حالی که هنوز کسانی از شما را که جهاد کردند و غیر خدا و پیامبرش و مؤمنان را محرم اسرار خود نگرفتند، از دیگران معلوم و مشخص نکرده است [یقیناً باید آزمایش شوید تا مؤمن از غیر مؤمن معلوم و مشخص شود]؛ و خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است.» 
پس دادن اسرار و اطلاعات به بيگانگان و یا آنان را مَحرم اسرار دانستن، حرام و نشانة ضعف و بى ايمانى بوده، مورد هشدار و توبيخ پروردگار است. وظيفة مسلمانان در برابر دشمنان خارجی، جنگيدن و در برابر دشمنان داخلى، حفظ اسرار و رازدارى است و كسانى در آزمون ايمان موفّقند كه اسرار جامعي اسلامى را جز با خدا و رسول و مؤمنان واقعى در ميان نگذارند. البته طبق روایات متعدد، مؤمنانی که محرم واقعی اسرارند، رهبران آسمانی می باشند. 
8. ممنوعیت سوء استفاده از مقام و موقعیت شغلی
از مهم ترین اسباب ایجاد و افزایش محبت روحانی در دل مردم این است که وی از عنوان و موقعیت خویش سوءاستفاده نکند؛ زیرا عدم رعایت این مسئله علاوه بر اینکه ارادت مردم را نسبت به آن فرد از بین می برد، سبب بروز مشکلاتی از جمله زیر سؤال رفتن عدالت فرد، اشاعة فحشا و بی قانونی، بدبینی به دیگر علما و روحانیون، عدم انجام تکالیف و در نتیجه مدیون شرع و قانون شدن دیگران و ده ها موارد دیگر می شود. 
از سیرة اهل بیت(علیهم السلام) و بزرگان دین استفاده می شود که همگی بر عدم سوءاستفاده از مقام، عنوان و موقعیت فرد و حتی خانواده و نزدیکان تأکید دارند. به عنوان مثال:
الف) وقتی امیرالمؤمنین(علیه السلام) شنیدند که گردنبندی از خزانة بیت المال توسط دخترشان به امانت برده شده است، سریع جریان را جویا شدند و وقتی دختر حضرت مدعی شد که «ابن رافع» خزانه دار بیت المال او را نشناخته و از اینکه دختر رهبر جامعه است، اطلاعی نداشته و  با او «مطابق مقررات» برخورد شده است و حتی برای این عاریه ضامن نیز گرفته شده و ابن رافع صحت حرفها را تأیید کرد، خیال حضرت راحت شد؛ اما با این حال نیز امر کردند که گردنبد را هر چه سریع تر به خزانه برگردانند و فرمودند: «وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ؛  به خدا قسم! پولهايى كه (بى خودى به كار رفته، حتى اگر) با آن ازدواج شده باشد و یا کنیزی خريد و فروش شده باشد، آن را برمی گردانم.»
ب) پزشکی بخشی از خاطراتش را چنین می نویسد: «شب سرد زمستانی بود و من تا دیر وقت در مطبم مشغول طبابت بودم. حواسم به سالن انتظار بود و بیمارانی که منتظر بودند را می دیدم. دیدم دو خانم بسیار محجّبه با یک بچه مریض وارد مطب شدند و پس از نوبت گرفتن، دو سه ساعتی معطل شدند و وقتی نوبتشان شد، وارد اتاق من شدند. بچه را روی تخت خواباندم و دیدم تب بسیار بالایی دارد. از آن دو بانو پرسیدم: چرا زودتر به اتاقم نیامدید؟ چرا چند ساعت این بچه را بیرون نگهداشتید؟ آن دو بانو ساکت و باوقار به حرفهایم فقط گوش دادند و تنها جمله ای که گفتند این بود: «چون بیماران دیگری هم در مطب بودند و اکثرشان حالشان خوب نبود و دلیلی نداشت که ما بخواهیم خارج از نوبت...» خیلی تحت تأثیر این حرف قرار گرفتم. وقتی خواستم نسخه بنویسم، چشمم به نام و نام خانوادگی این بچه افتاد که نوشته بود: سید مصطفی حسینی، فرزند سیدعلی. تازه فهمیدم که این بانو و فرزندش، همسر و فرزند مقام معظم رهبری هستند که به مطبم آمده اند.» 
نتیجه گیری
از مطالب فوق استفاده می شود که حضور مؤثر روحانیون در مشاغل دولتی الزاماتی دارد که بخاطر رعایت اختصار، به هشت مورد اشاره شد و نتیجة رعایت این موارد، اعتلای فرهنگ حضور روحانیان معزّز در عرصه های اجتماعی و سیاسی است که به عرصة عمومی بار تبلیغی و معنوی بالاتری القا خواهد نمود.