علی مختاری
مقدمه
خداي تعالي، انسان و جهان را براساس نظم دقيق، حكمت و حساب آفريده و براي هر چيزي، راهي و سببي قرار داده است. در سراسر گيتي، هيچ دستاوردي، بيحساب و كتاب و بيبرنامه وجود ندارد. نميتوان گندم كاشت و جو برداشت، هر تلاشي و هر نهالي نتيجه و ميوة خودش را به بار ميآورد و آسمان و زمين بر پايه حقّ و عدل، برپاست.
در موضوع فقر و غنا و خير و بركت نيز اسباب و علتهاي ويژهاي وجود دارد:
الف) اسباب معمولي و بديهي براي عموم مردم؛ نظير: مديريت صحيح شغلي، مهارت، اخلاق و دانش كسب و كار، ثبات شغلي، اعتبار و سرمايه، با تفاوتهايي كه درباره هر شغلي وجود دارد.
ب) علل و اسبابي كه آيات و روايات به آن اشاره دارد و عمدتاً معنوي است و بسا راز و رمزش بر نوع مردم پوشيده باشد؛ زيرا ما با فكر خود نميتوانيم كشف كنيم چه رابطهاي بين فلان گناه و فلان بلا هست، يا چگونه صله رحم و نيكي به والدين ماية خوشبختي در دو جهان ميشود؟
همين اندازه ميدانيم كه سرچشمه خير و بركت، خداي جهان آفرين است: ((تَبارَكَ الَّذي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَديرٌ))؛1 «پرخير و بركت است خدايي كه فرمانروايي به دست او است و بر هر كاري تواناست.»
يادآوري
جايگاه اصلي پاداش مؤمنان، بهشت و مجازات كافران، جهنّم است؛ ولي برخي كارهاي خوب، آنقدر ارزشمند و عالي است كه در همين زندگي دنيوي نيز بوي عطرش به مشام ميرسد. در مقابل، برخي گناهان، آنقدر زشت است كه پيامدهاي ناگوارش از همين دنيا شروع و براي همگان هويدا ميشود.
آنقدر گرم است بازار مكافات عمل
گر به دقت بنگري، هر روز، روز محشر است
اين جهان، كوه است و فعل ما ندا
سوي ما آيد نداها را صَدا
برخي از سببهاي خير و بركت
1. نيّت خوب
جايگاه نيّت، دل است و تمام كارها تبلور نيتهاست؛ «از كوزه، همان برون تراود كه در اوست.»
«نيّت نيك» يعني قلباً خيرخواه مردم باشد از ديدن نعمتها و خوشيهايشان خشنود شود و از بدي مؤمنان ناراحت باشد؛ زيرا همه، بندگان خدايند و نعمتها از خدا است، چه جاي حسادت و ... . امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: «مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زِيدَ فِي رِزْقِه ؛ 2 هر كه نيّتش نيكو باشد، روزياش افزوده ميشود.»
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: اهل بهشت چهار نشانه دارند: «وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ وَ لِسَانٌ لَطِيفٌ وَ قَلْبٌ رَحِيمٌ وَ يَدٌ مُعْطِيَةٌ؛ 3 روي گشاده و باز؛ زبان نرم، قلب مهربان و دست عطاكننده.»
حضرت علي(علیه السلام) ميفرمايد: «إرْحَمْ تُرْحَمْ؛ 4 با ديگران مهرباني كن تا خدا به تو رحم كند.»
حضرت زهرا(علیها السلام) در يكي از شبهاي جمعه، تا صبح سرگرم دعا و مناجات بودند و براي ديگران دعا ميكردند. فرزندش امام حسن(علیه السلام) ميپرسد: مادرجان، براي خودمان دعا نكردي؟ حضرت پاسخ ميدهد: «الْجَارُ ثُمَّ الدَّارُ؛ 5 اوّل همسايه، سپس اهل خانه.»
طلبهاي در قم به شدت دچار فقر و فلاكت شد. در اين فكر بود كه حوزه و درس و بحث قم را رها كند و در پي كسب روزي، دنبال كاري برود. پيش از رفتن، به محضر مرحوم آيت الله بهجت(رحمه الله) رفت و راهنمايي خواست. آقا هم به او پولي داد، هم نصيحتهايي دربارة تحمّل دشواريها ـ كه سيرة علماست ـ فرمود؛ از جمله گفتند: «شما الآن نيّت كن در آينده مشكلات مردم را حل كني، هر چند با قرض گرفتن از ديگران باشد، خدا مشكلات تو را حل ميكند.» 6
در مقابل، فساد نيّت و يا نيّت گناه، مانع بركت و روزي است.
امام علي(علیه السلام) ميفرمايد: «عِنْدَ فَسَادِ النيَّةِ، تَرتَفَعِ الْبَرَكَةِ؛ 7 هنگام فساد نيّت، بركت برداشته ميشود.»
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَنْوِي الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ رِزْقَهُ؛ 8 همانا مؤمن، نيّت گناه ميكند، در نتيجه از روزياش محروم ميشود.»
2. استغفار
آمرزشخواهي از خداوند از جمله بهترين دعاهايي است كه افزاينده رزق و روزي است. بديهي است براي اين هدف، نمازهاي مستحبي، ادعية زياد، برخي سورهها و آيات قرآن و ذكرهاي متعددي وجود دارد. صحيفه سجاديه و مفاتيح الجنان، از جمله كتابهايي است كه در اختيار همگان است و در باب رزق و روزي هم مطالبي دارد. كتابهاي مخصوصي هم در اينباره تأليف شده است.
ربيع بن صبيح گويد: در محضر امام حسن(علیه السلام) بودم. مردي از در وارد شد و از خشكسالي و كمبود آب در آبادياش شكايت كرد. حضرت به او دستور داد: استغفار كن. ديگري آمد و از فقر، گلايه كرد. حضرت به او نيز فرمود: استغفار كن. سومي آمد و تقاضا كرد: دعا بفرماييد تا خداوند به من پسري بدهد. امام به او نيز فرمود: استغفار كن. من تعجب كردم به آقا عرض كردم: هر كس نزد شما ميآيد و هر مشكلي دارد و تقاضاي نعمتي ميكند به او دستور «استغفار» ميدهيد! فرمودند: «آنچه را گفتم، از پيش خود نگفتم، اين را از كلام خداوند ـ كه از زبان پيامبرش نوح حكايت ميكند استفاده كردم.» سپس اين ايات را تلاوت فرمودند: ((فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً))؛ 9«... پس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است، اگر از خدا آمرزش بخواهيد، ابرهاي پرباران براي شما ميفرستد تا بارانهاي سودمند بر شما فرو ريزند و شما را با اموال و پسراني ياري ميكند و بوستانهايي انبوه از درختان براي شما پديد ميآورد و جويبارهايي برايتان قرار ميدهد.» 10
سفيان از امام صادق(علیه السلام) درخواست كرد چيزي به او بياموزد كه نميدانسته است. حضرت فرمود: اي ابو عبدالله! هرگاه برايت پيشامدي شد كه خوشت ميآيد، زياد حمد خدا را بگو و هرگاه چيزي رخ داد كه ناراحتي، زياد بگو: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ 11 و زماني كه رزق تو به كندي رسيد، زياد استغفار كن.»
3. گفتار نيك و صداقت
صداقت، اعتمادآفرين است؛ همانگونه كه دروغ، انسان را بياعتبار و بيآبرو ميكند و مانع بركت است. انسان ميتواند هم راست بگويد و هم رازدار باشد و بسياري از حقايق را منتشر نكند. پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «إِذَا التَّاجِرَانِ صَدَقَا بُورِكَ لَهُمَا فَإِذَا كَذَبَا وَ خَانَا لَمْ يُبَارَكْ لَهُمَا؛ 12 آنگااه كه دو معاملهگر، راست بگويند، به هر دو بركت داده ميشود و هرگاه دروغ بگويند و خيانت كنند، هر دو بيبركت ميمانند.»
امام علي(علیه السلام) نيز ميفرمايد: «بدان كه راستي، ماية بركت و دروغ، شوم است.» 13
همان سخن راست را با دو لحن ميتوان مطرح كرد يا نيكو و محترمانه و سنگين يا با عبارتهايي سخيف، تحقيرآور و سبك.
4. حُسن خلق و همسايهدراي
بديهي است، خوشاخلاقي، سبب جلب محبت، دلسوزي و تعامل ديگران است و نيز همسايهداري، محيط آرام، امن، باصفا و صميميّت براي سكونت، كسب و كار و آبرو و اعتبار مردمي ايجاد ميكند و بسا همسايگان، بهتر از خويشاوندان، همديگر را ياري ميكنند.
ولي مهمتر اينكه خداي رزّاق، اين دو خصلت را ابزار افزايش روزي قرار داده است. پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «حُسْنُ الْخُلْقِ وَكَفُّ الأذي يَزِيدَانِ فِي الرِّزْقِ؛ 14 خوشاخلاقي و نيازردن ديگران، روزي را ميافزايد.»
حضرت علي(علیه السلام) نيز ميفرمايد: «فِي سَعَةِ الْأَخْلَاقِ كُنُوزُ الْأَرْزَاق ؛ 15گنجهاي روزي در خوشاخلاقي و حوصلهداري است.»
پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نيز دربارة همسايهداري ميفرمايد: «اَلْبِرُّ وَحُسْنُ الْجَوَارِ زِِيَادةٌ فِي الرِّزْقِ وَعِمَارَةُ الدِّيَارِ؛ 16 نيكي و خوشرفتاري با همسايه، ماية افزايش روزي و آباداني شهرهاست.»
امام كاظم(علیه السلام) در توضيح حُسن همجواري ميفرمايد: «لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذَى وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَى؛ 17خوشهمسايگي به اين نيست كه آزار نرساني، بلكه شكيبايي و تحمّل اذيّت همسايه است.»
آن به كه در تلاطم سوزان زندگي
همسايهوار بر سر هم سايه افكنيم
رفيق باوفا، همسايه باشد
به انسان، آشنا، همسايه باشد
بود او در غم و شادي شريكت
عروسي يا عزا همسايه باشد
تو را حاجتروا سازد خداوند
گرت حاجتروا، همسايه باشد
سفارش كرد پيغمبر در اين باب
صفا كن گر تو را همسايه باشد
وصيت از اميرالمؤمنين است
كه حرمت را سزا همسايه باشد
به همسايه، بسي زهرا دعا كرد
سزاوار دعا، همسايه باشد 18
5. شكر نعمتها
شكر نعمتها، افزاينده و كفران نعمتها نابودكنده روزي است.
از امام علي(علیه السلام) نقل است ... «وَ شُكْرُ الْمُنْعِمِ يَزِيدُ فِي الرِّزْق ؛ 19و سپاسگزاري از صاحب نعمت، روزي را افزايش ميدهد.»
قرآن كريم ميفرمايد: ((لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ))؛ 20 «اگر سپاسگزاري كنيد، قطعاً بر نعمتهاي شما ميافزاييم و اگر ناسپاسي كنيد و به كفر و گناه رو آوريد، بيترديد عذاب من شديد است.»
شكر نعمت و نيز كفران نعمتهاي الهي، چند مرتبه دارد: لفظي، رفتاري و قلبي؛ قلبي يعني در دل به نعمتها راضي و شادمان باشد و از ناحية خدا بداند، زباني با گفتن الهي شكر، الحمد لله، شُكراً لله و خواندن ساير دعاهاي حمد و شكر.
و مهمتر از همه، شكر رفتاري است كه نعمت را در راه صحيح به كار بگيرد. پول را ابزار سعادت و خوبي قرار دهد، نه عامل خودخواهي، عصيان و سركشي و گردنكلفتي در برابر خدا. همچنين چشم، زبان و ساير اعضا را در راه طاعت به كار بگيرد، نه معصيت، كه بدترين نوع كفران نعمت است.
تشكّر از مردم كه واسطة وصول فيض خدا به ما هستند نيز لازم است. حضرت سجاد(علیه السلام) ميفرمايد: «أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاس ؛ 21 شاكرترين شما نسبت به خدا كسي است كه براي مردم سپاسگزارتر باشد.»
نيز همانگونه كه شكر الهي واجب است، تشكر از پدر و مادر نيز واجب است.
خداوند دستور ميدهد: ((أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْك ))؛ 22 «و به انسان سفارش والدينش را كرديم ـ كه مادرش در حالي كه ضعف مستمر داشت او را حمل كرد و او را دو سال شير داد ـ كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش ... .»
همانگونه كه شكر و سپاس، سبب افزايش است، مخفي كردن نعمتها، ناسپاس و انكار نعمتها، سبب نابودي نعمتهاست. حضرت اميرالمؤمنين(علیه السلام) ميفرمايد: «آفَةُ النِّعَمِ الْكُفْرَانُ؛ 23 آفت نعمتها ناسپاسي است.»
«كُفْرَانُ النِّعَمِ يَزِلُّ الْعَدَمَ وَيَسْلُبُ النِّعَمَ؛ كفران نعمتها، قدم را ميلغزاند و نعمتها را ميگيرد.»
نكته
امور گوناگوني ماية رزق و بركت يا مانع آن است كه برخي از آنها فهرستوار بيان ميشود و توضيح بيش تر به فرصتهای دیگر ميگردد.
الف) اخلاق و رفتارهاي بركت آور مثل:
سخاوت، انفاق، صدقه، زكات، اطعام و ميهماننوازي، صلة رحم و ياري به والدين، اعتدال و ميانهروي در هزينهها و مخارج، پاكيزگي، نظافت، مسواك و بهداشت دهان و دندان، بهداشت خانه، بيرون بردن خاكروبه و زباله از خانه، ازدواج، مشورت با خردمندان و خبرگان، عيادت بيمار، آسانگيري در داد و ستد، حساب و اندازه و پيمانه در خوراكيها هنگام خريد و هنگام خوردن، ايثار و مواسات و كمك مالي به برادران ديني، بيش تر دادن سهم مشتري، غذا خوردن دستهجمعي صبح زود، در پي روزي رفتن، وضو و نيز شستشوي دستها پيش و پس از غذا خوردن، اشتغال به برخي شغلها مثل تجارت، كشاورزي، بزّازي، فروش پوشاك، خيّاطي، و ريسندگي، دوام بر طهارت و خواندن برخي دعاها، اذكار و اوراد، و آيات يا سورههاي قرآن كريم، گفتن بسم الله در آغاز امور، صلوات، نماز شب، نماز اوّل وقت، اذان نماز، شتافتن براي نماز جماعت، حضور در صفهاي اوّل نماز، حج، زيارت امام حسين(علیه السلام)، مداومت بر تعقيبات نماز به ويژه بعد از فجر تا طلوع آفتاب.
ب) اموري كه مانع بركت يا رزق و روزي است:
مطلق گناه، به ويژه خيانت، سرقت، شرب خمر، زنا، قطع رحم، ظلم و ستم، ترك امر به معروف و نهي از منكر، سبك شمردن نماز و نماز جمعه، بياعتنايي به بينوايان، دروغ، حرامخواري، خواب صبحگاهي، بخل، ندادن حقّ مسلمان، فريب مسلمانان، تواضع براي ثروتمندان، دوري از علما، سوگند خوردن در معاملات، گدايي و درخواست كمك و...
______________________________________ . ملك/ 1.
1 . الكافي، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 2، ص 105، ح 11 و ج 8، ص 219، ح 269؛ بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق، ج 70، ص 205، ح 15.
2 . بحار الانوار، ج 96، ص 123.
3 . بحار الانوار، ج 74، ص 396.
4 . وسائل الشيعه، شیخ حرّ عاملی، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم، ج 7، ص 112، ح 42.
5 . عبادتهاي اجتماعي، از نگارنده، مؤسسه بوستان کتاب، قم، 1387ش.
6 . غرر الحكم، تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366ش، ج 4، ص 327، ح 6228.
7 . همان، ص 60، يا ثواب الاعمال، ابن بابویه، دارالشریف رضی، قم، 1406ق، ص 288، ح 1.
8. نوح/ 10 ـ 12 و ر. ك: هود/ 3.
9 . تفسیر مجمع البیان، طبرسی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1380ش، ج10، ص361.
10 . احقاق الحق، علامه حلی، دارالسعادۀ، مصر، ج 12، ص 262.
11 . فروع كافي، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 5، ص 174، ح 2؛ بحار الانوار، ج 103، ص 95، ح 14.
12 . تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1404ق، ص 14؛ بحار الانوار، ج 77، ص 67، ح 6.
13. الكافي، ج 8، ص 23، ح 4 و بحار الانوار، ج 77، ص 287، ح 1.
14 . همان.
15 . مشكاة الانوار، طبرسی، المکتبۀ الحیدریۀ، نجف، 1385ق، ص 374، ح 1226.
16 . اصول كافي، ج 2، ص 667.
17 . حاج محمود قاريزاده كاشاني.
18. خصال، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، 1362ش، ص 505، ح 2؛ بحار الانوار، ج 76، ص314، ح 1.
19 . ابراهيم/ 7.
20 . الكافي، ج 2، ص99، ح 30.
21. لقمان/ 14.
22. غرر الحكم، ج 3، ص 98.
23. غرر الحكم، ج 4، ص 630.