افزودن دیدگاه

تصویر مقدمی
نویسنده مقدمی در

باسلام خدمت شما؛تمام مطالبو خوندم خودمم به همین درد دچارم قبل از ازدواج همسرم بهم دروغ گفت که اهل مشروب نیست بعداز ۶سال زندگی و یه فرزند تازه چندماه میش متوجه شدم که مصرف میکنه اینقد از نظر روحی توی شرایط بدی بودم که گفتم فقط طلاق و رفتم خونه پدرم اما اومد دنبالمو قول داد مصرف نکنه ولی درطول این مدت پنهونی میخوره امروزم یه شیشه مشروب خالی توی انبار خونمون دیدم که کارمون به دعواکشید و‌گفت دلت نمیخواد برو‌طلاق بگیر من همینم و‌باید بخورم؛ بخدادلم میخواد خودمو بکشم راحت شم این مدت همش داروی اعصاب مصرف میکنم روحیم داغونه اما انگار مشروب برای شوهرم ازمن و سلامتی و ارامشم مهمتره چیکار کنم تمام راههارو رفتم دیگه درمونده شدم

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 5 =
*****