من خودم میدونم که مقصرم من کوتاهی کردم من حتی میتونستم با رفتار پرخاشگرانه منصرفش کنم ولی بعد از مدتی سست شدم. من از عواقب کارم میترسم. اگر باهاش ازدواج نکنم چه اتفاقی میفته با حس عذاب وجدانم چیکار کنم تا آخر عمر یادم نمیره با دختر مردم چیکار کردم. البته اصرار از اون بود و میدونم اون دلش میخواست خودشو در اختیار من بذاره تا من راضی باشم ازش و دلمو به دست بیاره ولی من وسط راه دلم سوخت و سست شدم. از طرفی اگه باهاش ادواج کنم بعدا ممکنه سرخورده بشم. من دانشگاهرفتم ولی اون دیپلمم نداره نمیگم از اون سرترم اون از همه لحاظ از من سرتره ولی اختلاف شدید تحصیلات اختلاف شدید فرهنگی مشکل پیش میاره. این از همون اول که با هم کاری نداشتیم با گریه میگفت بیا با هم ازدواج کنیم الانم با گریه و التماس میگه بیا ازدواج کنیم. از همون اول میگفت تو اگه منو کتکم بزنی از خودت طرد کنی من بازم دنبالتم. توی این یکسال من هیچوقت زنگش نزدم ولی اون مدام زنگ میزنه وقتی جوابشو نمیدم بازم زنگ میزنه به قول خودش داره شدیدا تلاششو میکنه که دلمو به دست بیاره و بهم برسه. آخه من چیکار کنم با عذاب وجدان و دلسوزیم چیکار کنم. با گریه هاش چیکار کنم. این دخترخانم همون روزای اول یه خواستگار دست فروش جلوی کلینیک از همشهریای خودش داشت که به شدت دنبالش بود ولی اونو ردش کرد چسبید به من.
البته از حق نگذریم خیلی دختر جذابیه خیلیها حتی ایرانیها هم خواستگارشن.
من خودم میدونم که مقصرم من کوتاهی کردم من حتی میتونستم با رفتار پرخاشگرانه منصرفش کنم ولی بعد از مدتی سست شدم. من از عواقب کارم میترسم. اگر باهاش ازدواج نکنم چه اتفاقی میفته با حس عذاب وجدانم چیکار کنم تا آخر عمر یادم نمیره با دختر مردم چیکار کردم. البته اصرار از اون بود و میدونم اون دلش میخواست خودشو در اختیار من بذاره تا من راضی باشم ازش و دلمو به دست بیاره ولی من وسط راه دلم سوخت و سست شدم. از طرفی اگه باهاش ادواج کنم بعدا ممکنه سرخورده بشم. من دانشگاهرفتم ولی اون دیپلمم نداره نمیگم از اون سرترم اون از همه لحاظ از من سرتره ولی اختلاف شدید تحصیلات اختلاف شدید فرهنگی مشکل پیش میاره. این از همون اول که با هم کاری نداشتیم با گریه میگفت بیا با هم ازدواج کنیم الانم با گریه و التماس میگه بیا ازدواج کنیم. از همون اول میگفت تو اگه منو کتکم بزنی از خودت طرد کنی من بازم دنبالتم. توی این یکسال من هیچوقت زنگش نزدم ولی اون مدام زنگ میزنه وقتی جوابشو نمیدم بازم زنگ میزنه به قول خودش داره شدیدا تلاششو میکنه که دلمو به دست بیاره و بهم برسه. آخه من چیکار کنم با عذاب وجدان و دلسوزیم چیکار کنم. با گریه هاش چیکار کنم. این دخترخانم همون روزای اول یه خواستگار دست فروش جلوی کلینیک از همشهریای خودش داشت که به شدت دنبالش بود ولی اونو ردش کرد چسبید به من.
البته از حق نگذریم خیلی دختر جذابیه خیلیها حتی ایرانیها هم خواستگارشن.