افزودن دیدگاه

تصویر 88888
نویسنده 88888 در

سلام و احترام آقای مصطفوی

چرا شما یک جانبه قضیه رو پیگیری می کنین چرا همش خانواده های دختر ها رو مقصر می دونین.بنده خانوادم کاملن  معمولی رفتار کردن و اصلن سراغی از مادیات نگرفتن ولی طرف مقابل براش مهم بود که بنده جهیزیه ای با مارکهای خارجی ببرم و همه چی باید تکمیل باشد .این آقا حتی خونه هم نداشت بنده با رضایت خانوادم نه طلا گرفتم و نه وام ازدواجی که ضامنش هم از سمت خودم بود رو برا خودم برداشتم، بلکه به آقا دادم و گفتم نه  طلا می خوام، نه عروسی، میریم زیارت، اونم از خدا خواسته قبول کرد. همه جوره کمکش کردم خونه خرید بعدشم با سند این خونه برادرش صاحب خونه شد . ولی بنده وقتی دیدم ایشون اصرار دارن که بنده جهیزیه ای با مارکهای خارجی بگیرم و همش تکرار می کرد چه کمکی به من کردی مگه و به دلیل بودن خانمی در زندگیشون که خانوادشون بی اطلاع بودن و بنده با تمام این شرایط با خرید جهیزیه ای اون هم به سختی در حال رفتن به زندگی بودم که اصلن عشقی در اون نبود چون آقا خیلی دروغ می گفت و اینکه خیانت کرده بود با تمام این حرفها بنده می خواستم ادامه دهم ولی وقتی تنوع طلبی بیش از اندازه ایشون رو شنیدم بهم گفت مادرت سفید تره اگر راه داشت..... مثل این بود که آب داغی روی سرم بریزن همون موقع نماز استغاثه حصرت زهرا رو خوندم و سپردم به خود ایشون و واقعا کمک کردن بدون اینکه مهریه ای دریافت کنم طلاقم رو گرفتم و شاکرم خدا رو که کمکم کرد تا وارد یه زندگی که مرد اون زندگی دنبال چند همسری و تنوع طلبی بود نرم.لطفا این همه نگین دخترهایی رو سراغ دارم از دوستانم دخترانی با حیا و با حجابی که مادیات به هچ عنوان براشون مطرح نیست ولی پسرها همش دنبال زیبایی هستن اگر دختری با چندین مرد باشه ولی زیبا باشه بازهم اون پسر به دنبال همون دختر میره .این که میگن دخترا تو چامعه زیاده و این رو دلیل میبینن برا چند همسری درست نیست. چرا کاری نمی کنن که پسران مجرد با دختران مجرد . مردان مطلقه و همسر فوت شده با چنین زنانی ازدواج کنن.

--چرا پسران دهه 60 دنیال دختران دهه 70 میرن؟ چرا این همه خانواده پسرها براشون مهمه دختر جهیزیه انچنانی با خودش بیاره دلیلشم این رو میگن که ما آبرو داریم به خاطر آبروی اینا پدر دختر باید کلی قرض کنه. بنده از نامزد سابقم حتی پولی هم دریافت نمی کردم سه سال نامزد موندم چون جهیزیه ای در شان این خانواده نمیتونستم بخرم حتی یکبار به نامزدم گفتم با یه جهزیه ای ساده شروع کنیم گفت که من آبرو دارم خودشم هیچ کمکی نمی کرد . حتی اصرار نمی کردم که با هم گردش و تفریج بریم تا پولهاشو جمع کنه برا پرداخت قسط وامهایی که براش جور کردم. من و خانوادم خیلی به ساز بودیم اونا حتی یه دروغ هم گفتن که بعد از عقد متوجه شدیم بنده حتی بعله برون هم منزل پدرم نداشتم همه چی تو محضر تموم شد ولی بعد که خواستیم پا گشا کنیم مادرشون فرمودن ما نمیتونیم بیایم چون عروسامون تجملاتین.

-- تو تحقیقات هیجی معلوم نمیشه ما هم متوجه نشده بودیم. ولی خودشونم همچین بالا نبودن ما واوان بودیم اونا شهرک غزالی ما هم مبا داشتیم ولی مبل راحتی اوتا مبلاشون کلاسیک بود نمیدونم چیشون تجملاتی بود، وقتی با نامزدم مطرح کردم جرا مادرت چنین حرفی زد خب چرا اومدین کسی مجبورتون نکرده بود گفت فقط به دلیل حجابت وتعریفی که ازت شنیده بودیم. یه روز خوب با این آقا نداشتم ولی به دلیل حرف فامیل ادامه میدادم همه چی رو می تونستم تحمل کنم ولی نگاهش به مادرم رو که گفت مادرت سفیدتره اگر راه داشت.....ببخشید زیاد حرف زدم  کمی خالی شدم .

موفق باشین

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 10 =
*****