افزودن دیدگاه

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اما زن! 

زن آخرالزمان! 

بر احدی پوشیده نیست که اگر زن ارزش والای خود را بشناسد و به وظایف سنگین خود عمل کند، گرانبهاترین و درخشنده ترین ستاره افق زندگی، و پرارج ترین گوهر رشته هستی است، که پایه و اساس هر فضیلت است و بدون او رشته خانواده ها درهم گسسته، طومار جامعه در هم می پیچد، زیرا زن حلقه اتصال و رمز تداوم نسل بشری است، که آن پاکترین بعد زندگی است. 

اگر زنان یک جامعه از شناخت خویشتن ناتوان گردند و از صراط مستقیم منحرف شوند و به صورت چراگاه هوسهای مردان هوسران، و ابزار و ادوات تمایلات نفسانی افراد پست و بی اعتبار درآیند و از کرامت خدادادی خود تنزل نمایند، چنین جامعه ای در سراشیبی سقوط قرار گرفته، به زندگی حیوانی نزدیک شده است. 

خداوند زن را گوهر گرانبهائی آفریده که همچون دیگر گوهرها در پوشش و محل امن بوده، به دور از چشم بداندیشان مایه درخشش کانون خانواده باشد. او نباید آنقدر تنزل کند که زیر نگاه های هر رهگذر چشم چرانی لگدمال گردد!. 

هنگامی که مسئله زن در این بخش بازگو می شود، فاتحه رهائی جامعه خوانده می شود و دیگر امیدی به نجات نسل آینده از این بلای خانمانسوز نیست، زیرا زن در عصر ما کرامت خود را فراموش کرده، تنها به زیبائی ظاهر پرداخته، همه هم و غمش رسیدن به آرایش تن و در دام انداختن چند نگاه پست و جلب کردن چند چشم چران هوسران شده است!!. به کسیکه از جمالش گفتگو کند تمایل می کند، به کسی که در کمین عفتش سنگر گرفته باشد تسلیم می شود، در برابر چند جمله فریبنده و به ظاهر آراسته، زانو می زند!!. 

هنگامی که زن این چنین کرامت خود را فراموش کند، برای جامعه هیچ امیدی نمی ماند، زیرا حلقه اتصالش درهم گسسته، و نصف شیرین جامعه که رمز بقای نسل بشری نیز هست، فاسد گشته و ارزش والای خود را از دست داده است. با فساد این قشر دیگر امیدی به صلاح قشر دیگر نیست که فساد آنها ساری هست و به قشر دیگر نیز سرایت کرده، جامعه را به فساد می کشد. 
عذر زن امروز در این ابتذال چیست؟ چرا جز به هوس و ولگردی نمی اندیشد؟! چرا کرامت و فضیلت خود را فراموش کرده است؟! چرا تلاش او منحصر به این شده که خود را به صورت مرد درآورده؟ مگر با تغییر لباس و پوشیدن جامه مرد، تغییر جنسیت و نغییر ماهیت می دهد؟! 

مگر زن های زمان ما نمی داند که مردها نیازی به این ابتذال زنها ندارند، بلکه نیاز شدیدی به زنی دارند که کرامت خود را فراموش نکرده باشد و بتواند همسر خوبی برای شوهر خود، و مادر خوبی برای فرزندانش و اسوه و الگوی خوبی برای جامعه اش باشد. 
زنی که تمام برجستگیهای بدنش را در برابر دیدگان نسل چشم چران به نمایش گذاشته، دیگر جذبه ای ندارد، زیرا عادی شده، ارزان شده، نیازی به جستجو ندارد، در سر هر کوی و برزن به تعداد فراوان یافت می شود، دیگر آن شکوه، هیبت، کشش، کرامت و جذبه زنهای عفیف را ندارد که دل مرد را تسخیر کند و دیدگان او را جلا دهد و زندگانی او را صفا بخشد و کانون خانواده را گرم کند و رشته اتصال و تداوم نسل بشری را محافظت کند!. 

وضع رقت بار و مبتذل زن در عصر ما چیزی نبود که از نگاه نافذ رسول اکرم (ص) و اهلبیت طیب و طاهر آن سرور پوشیده بماند، بلکه به سان کسیکه با دیدگانی نافذ و قلبی بصیر در پایتختهای اروپا و آمریکا گشته باشد، وضع تأثر انگیز زن قرن بیستم را در میان کلمات گرانقدرش تشریح کرده، خطرات ناشی از آن را گوشزد نموده، امت اسلامی را از فرو رفتن در این منجلاب فساد بیم داده است و اینکه گوشه ای از کلمات دُرر بار آن حضرت و اهلبیت عصمت و طهارت: 

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: 

صر ما تحقق یافته است، زیرا «کاسیات» بمعنای جامه پوشان و «عاریات» به معنای لختهای عور می باشد که دو معنای متضاد است، ولی در عصر ما با پدید آمدن لباس های توری و نایلونی این مفهوم نیز تحقق یافته است، و امروز تعداد بانوانی که با داشتن لباس، تمام بدنشان در معرض تماشاگران جلوه گر باشد بسیار زیاد است. 

سوار شدن زنها بر زینها نیز در عصر ما تحقق یافته است، زیرا اسب سواری یکی از ورزشهای مورد علاقه بانوان در عصر ماست، بامدادان پیش از آنکه ما برای نماز صبح بیدار شویم، آنها بر پشت اسبها در کرانه دریا جلب توجه می کنند و برخی از آنها برای وقت ورزش اسب سواری بیش از آنچه ما به وقت نماز صبح مقید باشیم؛ مقید هستند!. 

1096- «کیف بکم اذا فسدت نساوکم، و فسق شبانکم، ولم تأمروا بالمعروف، بل امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف، و اذا رایتم المعروف منکرا، و المنکر معروفاً؟! فقیل له: و یکون ذلک یا رسول الله؟. فقال: نعم، و شر من ذلک!» 

«چگونه می شود حال شما هنگامی که زن های شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور بگرایند، شما نیز به جای امر بمعروف، امر به منکر و نهی از معروف نمائید!، معروف را منکر خیال کرده، منکر را معروف پندارید؟!. پرسیدند: آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد ای پیامبر اکرم (ص)؟!. فرمود: آری، و بدتر از آن!» [1] 

آنگاه در توصیف زن های عصر ما که در آستانه ظهور و روزگار رهائی قرار گرفته ایم، چنین می فرماید: 

1097- «اذا شارکت النساء ازواجهن فی التجاره حرصاً علی الدنیا». 

«هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند.» [2] 

امروز تجارت زنان بسیار رایج است، برخی به صورت استقلالی و برخی به صورت مشارکت در تجارت همسرانشان به داد و ستد اشتغال دارند. 

1098- «یتشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال.» 

«مردها خود را به صورت زن، و زنها خود را به صورت مرد در می آورند.» [3] 

اگر ویژگی های بدن دختران، چون ظرافت بدن و برجستگیهای مختلف آن نبود، بسیاری از دختران امروز با پسران اشتباه می شدند!. 
1099- «لعن الله المتشبهات من النساء بالرجال، و المتشبهین من الرجال بالنساء!» 

«لعنت خدا بر زنانیکه خود را به صورت مرد در می آورند و مردانیکه خود را به صورت زن در می آورند.» [4] 

زیرا آنها از ناموس خلقت و آئین فطرت بیرون رفته اند و نظام آفرینش را زیر پا نهاده، با سرشت خویش در افتاده اند. 

1100- «اذا تزینت النساء بثیات الرجال، و سلب عنهن قناع الحیاء» 

«هنگامی که زنها جامه مرد بپوشند و پوشش حیا از آنها گرفته شود.» [5] 

ما از مرحله جامه جنس مخالف پوشیدن گذشته و فاتحه پوشش حیا را خوانده ایم، امروز جامه عفت و پوشش حیا نشانه خرافه پرستی و علامت ارتجاع به شمار می آید. 

1101- «لعن الله الرجله من النساء» 

«خداوند لعنت کندزنی را که خود را به صورت مرد جلوه می دهد.» [6] 

این لعنتی که از زبان پیامبر رحمت (ص) نثار زن معاصر شده، آیا چقدر از زنان عصر ما را شامل می شود؟! هنگامی وضع جامه پوشیدن زن معاصر را مشاهده می کنیم، با این شلوارهای تنگ، که تمام برجستگیهای بدن را به نمایش می گذارد، و با این کمربندهای پهن و زمخت که چگونه سفت و سخت به کمر بسته اند و با این پاپیونها و ... کمتر می توان تشخیص داد که دختر است نه پسر! و بهتر می توان تشخیص داد که دائره لعنت از زبان رسول اکرم (ص) چقدر وسیع است!. 

رسول اکرم (ص) در حدیث دیگری در این رابطه می فرماید: «هنگامی که قلنسوهای مشترک ظاهر شود زنا شایع می شود.» که منظور از قلنسو همین کلاههای مشترک است که دختر و پسر در کشور ما (لبنان) از آن استفاده می کنند. 
دقیقاً این کلمات از براهین قطعی بر نبوت رسول اکرم (ص) می باشد که از مطالبی که مردم عصر نبوت نمی توانستند باور کنند سخن گفته، و این گفته های متکی به وحی پس از گذشت چهارده قرن تمام، تحقق یافته است!.

در حدیث دیگری از زنان آخرالزمان بحث کرده می فرماید: 

«هنگامی که زنهائی را دیدید که بر سرشان چون کوهان اشترانست، بدانید که نمازشان پذیرفته نمی شود.» 

این هم دقیقاض تحقق یافته است، زیرا برخی از زنها موهای سرشان را در قسمت پشت سرشان جمع کردهف به صورت کوهان شتر در آورده اند، و برخی دیگر کلاهی می گذارند که بی شباهت به کوهان نمی باشد. 

در احادیث دیگری تعبیرات روشن تری بیان فرموده که منحصراً با عصر ما تطبیق می کند و می توان آن را نوید اختراع ماشین دانست، که از آن جمله است: 

1102- «سیکون فی آخر امتی رجال، یرکب نساوهم علی سروج کاشباه الرجال. یرکبون علی المیاثر حتی یاتو ابواب المساجد، نساوهم کاسیات عاریات، علی رؤوسهن کاسنمه البخت العجاف، لا یجدن ریح الجنه! فالعنوهن فانهن ملعونات»

«در آخر امت من مردانی پیدا می شوند که زنهایشان همچون مردها بر روی زینها سوار می شوند، در آن عصر برفراز تشکها سوار می شوند، در آن عصر بر فراز تشکها سوار می شوند و تا در مساجد می روند، زنانشان در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است، آنها عطر بهشت را نمی شنوند. آنها را لعنت کنید که آنها از رحمت خدا بدور هستند.» [7] 

واژه «میاثر» که در این حدیث به کار رفته، به معنای تشکهای نرم است که موقه نشست بر روی آنها حرکت کنند، درست مانند صندلیهای اتومبیل های امروزی که بدلیل داشتن فنر موقع نشستن حرکت می کنند و موجب آسایش بیشتر مسافران می شوند. 

تعبیر حدیث برای مردم عصر نبوت بسیار لطیف است که می فرماید: 

روی تشکهای نرم سوار شده تا در مساجد می آیند و در عصر ما افراد فراوانی از معتقدین به خدا و روز رستاخیز سوار اتومبیل ها تا در مساجد می آیند. 

تعبیر «کاسیات عاریات» نیز در ع

انه اش باز گردد؟!، و شوهر متعهد و پدربزرگوار و برادر جوانمردش با خیالی راحت و آسوده در کنار سفره در انتظار مقدمش بنشینند! 

انه اش باز گردد؟!، و شوهر متعهد و پدربزرگوار و برادر جوانمردش با خیالی راحت و آسوده در کنار سفره در انتظار مقدمش بنشینند! 

1109- «اذا رایت المراه تقهر زوجها، و تعمل ما لایشتهی، و تنفق علیه من کسبها فیرضی بالدنیء من الطعام و الشراب!» 

«هنگامی که زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می کند، آنچه را که او نمی خواهد انجام می دهد و از درآمد شخصی خود به شوهرش انفاق می کند و شوهرش برای چیزی اندک از متاع دنیا خشنود می شود و ناملایمات همسرش را تحمل می کند.» [14] 

1110- «عندها امارات النساء، و مشاوره الاماء، و قعود الصبیان علی المنابر، و التباهی باللباس» 

«در آن هنگام زنها حکومت می کنند، کنیزان مورد مشورت قرار می گیرند، کودکان بر فراز منبر نشسته، امر و نهی می کنند، و با لباس مباهات می شود.» [15] 

پیشوای ششم در این باره می فرماید: 

1111- «یحکم الدوله الخصیان و النسوان و تکون اماره الصبیان والغلمان»

«زنان و خواجگان بر سریر حکومت می نشینند و کارهای دولتی به دست کودکان و نونهالان اداره می شود.»[16] 

آنگاه رسول اکرم (ص) ادامه می دهد: 

1112- «اذا کانت اماره الصبیان. فوالله لتکونن!»

«هنگامی که دستگاه حکومت به دست کودکان افتاد، به خدا سوگند انجام خواهد یافت.» [17] 

آنگاه این جمله را سه بار تکرار کرد. 

ای پیامبر رحمت! سوگندهای تو کمر انسان را می شکند، آنچه فرموده ای تحقق یافته است، کودکان همه جا به قدرت رسیده اند و زمامداری تعدادی از کشورهای بزرگ و کوچک جهان به دست زنها سپرده شده، فجایع تلخ و جانکاهی که نوید داده بودی به وقوع پیوسته است ولی این امت سخنان پرارج ترا می شنوند و از کنارش می گذرند. 

پیشوای ششم شیعیان در این مورد می فرماید:

1113- «یا لها من طامه اذا حکمت فی الدوله الخصیان و النسوان و السودان، و احدث الاماره الشبان و الصبیان!، و خرب جامع الکوفه من العمران، وانعقد الجسران فذلک الوقت زوال ملک بنی العباس، و ظهور فائمنا اهل البیت»

«چه حوادث جانکاهی روی خواهد داد، هنگامی که زنان، خواجگان و سیاهان به حکومت برسند، کودکان و نوجوانان حکومت کنند، مسجد جامع کوفه پس از عمران و آبادی خراب شود و دو عدد پل (در بغداد) احداث گردد، در آن هنگام وقت سقوط بنی عباس و ظهور قائم ما اهل بیت فرا می رسد.» [18] 

آنگاه رسول اکرم (ص) در این باره می فرماید: 

1114- «لن یفلح قوم ولوا امرهم امراه!» 

«قومی که فرمانروائی آنها به دست زن سپرده شود، هرگز روی سعادت نخواهد دید.» [19] 

امروز در چند کشور زن حکومت می کند که با وجود آنها جهان روی سعادت نخواهد دید، که یکی از آنها غول بزرگ استعمار، انگلستان مکار است که با برنامه های پیچیده استعماری خوشبختی جهان را سلب کرده است، دیگری رژیم اشغالگر قدس است که سالیان درازی یک زن (گلدامایر) بر این کشور نامشروع حکومت کرد و در زمان او به تمام کشورهای همسایه هجوم برده، اراضی آنها را غصب کرده، امنیت و آسایش منطقه را سلب نمود. 

1115- «لایقدس الله امه قادتهم امراه!» 

«هرگز مقدس نمی شود امتی که آنها را زن رهبری کند». [20] 

و در آخرین لحظات زندگی جمله ای فرمود که برخی از فرازهای آن در این رابطه می باشد، و آن اینکه: 

116- «از برادرم جبرئیل پرسیدم: 

- آیا بعد از من به این جهان فرود می آئی؟ گفت: 

- آری، ده بار می آیم و گوهرهای زمین را با خود می برم. گفتم: 

- چه چیزها را می بری؟ گفت: 

- بار اول برکت را از زمین می برم. 

- بار دوم مرحمت را از دل بندگان می برم. 

- بار سوم حیا را از زنان می برم. 

- بار چهارم عدالت را از حکمرانان می برم. 

- بار پنجم محبت را از دل مردمان می برم. 

- بار ششم شکیبائی را از مستمندان می برم. 

- بار هفتم سخاوت را از ثروتمندان می برم. 

- بار هشتم دانش را از دانشمندان می برم. 

- بار نهم قرآن را از دل قاریان می برم. 

- بار دهم ایمان را از دل مؤمنان می برم.» 

هنگامی که در میان امت اسلامی به تحلیل می پردازیم در می یابیم که جبرئیل امین حداقل نه بار در این مدت به زمین فرود آمده و برکت را از زمین، مرحمت را از دل بندگان، حیا را از چهره بانوان، عدالت را از زمامداران، محبت را از دل مردمان، شکیبائی را از مستمندان، دست و دل بازی را از ثروتمندان، دانش را از دانشمندان و نور قرآن را از دل قاریان گرفته و برده است، از واژه های مقدسی چون صبر و عدل و محبت و شفقت، چیزی جز نام آنها، و از قرآن کریم چیزی جز نقش آن بر مصاحف و صوت آن بر زبان قاریان، آنهم با تجوید و ترتیل ناقص و احیاناً با غنای حرام، چیزی نمانده است. 

آنچه به نام ایمان در دل مؤمنان باقی مانده، اطمینان چندانی نیست که ایمان مستقر باشد و در سرازیری قبر به دردش بخورد، ممکن است ایمان مستودع باشد و در یکی از تنگناها از دست برود و انسان با دست خالی به سوی حق تعالی بشتابد. 

وه چقدر وحشتناک است که جبرئیل امین آخرین فرود خود را نیز انجام دهد و این مختصر ایمان را نیز از سراچه دل بالا برد و دیگر همه چیز خاتمه یابد و از صفات برجسته انسانی دیگر نمونه ای برجای نماند. نعوذبالل

1103- «اذا رکبت ذوات الفروج السروج، فعلیهن من امتی لعنه الله». 

«هنگامی که زنها بر زینها سوار شوند، برای چنین زنها از امت من، لعنت خدا باد» [8] 

برای چنین زنها، جایزه ای برتر از لعنت پیامبر رحمت (ص) متصور نیست!. 

1104- «لاتقوم الساعه حتی تظهر ثیاب تلبسها نساء کاسیات عاریات، و تعلوا التحوت الوعول». 

«قیامت برپا نمی شود جز هنگامی که لباسی ساخته شود و زنها آن را بپوشند که در عین لباس پوشیدن لخت و عور باشند، و اراذل و اوباش بر مردم شریف و آزاده برتری پیدا کنند.» [9] 

این لباسها هم اکنون از نایلون و امثال آن ساخته شده، و به جای اینکه بدن را بپوشانند، آن را بیشتر در معرض دید مردم قرار می دهند، این لباسها عیبی را نمی پوشانند و اصولاً نمی توان آن را لباس نامید. 

رسول اکرم (ص) از زنان آخرالزمان «بهم» تعبیر فرموده که به معنای زنان خودرای و خیره سر است که از کسی پند نپذیرند و از اشتباه خود برنگردند، و در لغت به بره، بزغاله و گوساله ای گفته می شود که جدا از مادر به چرا بروند و در دشت پراکنده شوند و حرف نشوند. 

1105- «یرفع العلم، و یظهر الجهل، و یشرب الخمر، و یفشو الزنا، و یقل الرجال حتی ان الخمسین امراه فیهن رجل واحد!» 

«علم برداشته می شود، نادانی فراگیر می شود، زنا و مشروب خواری شایع می گردد، شمار مردها اندک می شود، تا جائی که گاهی میان پنجاه زن یک مرد یافت می شود.» [10] 

طبعاً این حدیث با جنگ های خانمانسوزی که در آستانه ظهور به وقوع می پیوندد، تحقق می یابد که شرح آنها در احادیث بعدی خواهد آمد. 

رسول اکرم (ص) در حدیث با جنگ های خانمانسوزی که در آستانه ظهور به وقوع می پیوندد، تحقق می یابد که شرح آنها در احادیث بعدی خواهد آمد. 

رسول اکرم (ص) در حدیث دیگری از نابرابری مرد و زن، و ابتذال زن در اثر همین نابرابری سخن گفته، که فرازی از آن را با پوزش از خوانندگان گرامی نقل می کنیم: «هنگامی که زن از کنار گروهی عبور می کند، یکی از آنها بر می خیزد و دامن او را بالا می زند، آنچنانکه دنبه گوسفند را بالا می زنند»!!! 

از تشبیه به گوسفند استفاده می شود که در مقابل این جسارت بزرگ، خونسردی نشان می دهند و اضطراب و اعتراضی ابراز نمی کنند!! 

هنگامی که بی بند و باری علامت تمدن و روشنفکری باشد، انتظاری جز آن نمی رود، چنانکه در حدیث آمده است: در آخرالزمان مرد و زن در کنار جاده (خیابان) در می آمیزند، افراد با وقار به آنها می گویند: ای کاش مقداری از راه مردم کنار می رفتید!! 

با کمال تأسف این فاجعه در اروپا تحقق یافته است، خدا کند که به کشورهای ما صادر نشود تا برخی از مسلمان نماها به عنوان روشنفکری، گوی سبقت را از اروپائی ها ببرند!، العیاذ باالله. 

1106- «... و اذا رایت المراه تصانع زوجها علی نکاح الرجال! ورایت خیر بیت یساعد النساء علی فشقهن!!!» 

«هنگامی که ببینی که زن از همسرش مطلع است که او با همجنس خود رابطه دارد و به روی او نمی آورد، و می بینی که در بهترین خانه ها زن تشویق می شود که فسق و فجور کند»!! [11] 

مرد و زن در این سازش شوم از افکار پلید یکدیگر آگاهند ولی به عنوان احترام به آزادی! انحراف یکدیگر را نادیده می گیرند، تا هر یکی به خواسته های نامشروع خود برسند. 

1107- «و کان الزنا تمتدح به النساء واللیل لا یستخفی به من الجراه علی الله!» 

«زنادادن به صورت یک فضیلت برای زن بازگو می شود، دیگر منتظر شب نمی شوند که تاریکی را بپوشانند، زیرا جرئت بر خدا به آن حد می رسد»!!! [12] 

بسیار شرم آور است که جرنت بر خدا به این حد رسیده، دیگر نیازی به مخفی کاری احساس نمی کنند، بلکه آشکارا به حریم گناهان گام می نهند، و بعداً با دوستان و هم فکران خود با آب و تاج شرح واقعه را بازگو می کنند و با تور انداختن افراد بیشتر به یکدیگر مباهات می کنند. 

1108- «اذا رفعوا البنیان و شاوروا النسوان، و یکثر الاختلاط»

«هنگامی که ساختمان ها بلند شود، زنها مورد مشورت قرار بگیرند و اختلاط زن و مرد فراوان شود.» [13] 

امروز آپارتمان های آسمانخراش به سوی آسمان پر گشوده، مشورت با زنان در تمام شئون زندگی راه یافته، و اختلاط مرد و زن، در مدرسه، بیمارستان، کارگاه، کازینو و دیگر مجالس و اجتماعات رائج گشته است. 

در حدیث دیگری آمده است: «به حریم آنها تجاوز می شود، در داوری به آنها ستم می شود و امور آنها را زنها اداره می کنند.» 

اینهمه فجایع که تحت عنوان «آزادی» و «تساوی حقوق» انجام می گیرد چه سوی به حال زنها داشته، جز اینکه آنها را به محیط کار، حاشیه خیابانها، مجالس مبتذل و سرانجام منجلاب بدبختی کشانده است؟! 

زنی که همه روز و پاسی از شب را در مراکز مختلط به سر می برد چگونه انسان باور می کند که در محیط آشفته امروزی با فکری آسوده، در میان نگاه های نافذ جوانان بدون اینکه کوچکترین خدشه ای به عفت، عصمت، ناموس و حیثیت اخلاقی اش وارد شود، تلاش انسانی کرده، شبانگاه صحیح و سالم به خ

1103- «اذا رکبت ذوات الفروج السروج، فعلیهن من امتی لعنه الله». 

«هنگامی که زنها بر زینها سوار شوند، برای چنین زنها از امت من، لعنت خدا باد» [8] 

برای چنین زنها، جایزه ای برتر از لعنت پیامبر رحمت (ص) متصور نیست!. 

1104- «لاتقوم الساعه حتی تظهر ثیاب تلبسها نساء کاسیات عاریات، و تعلوا التحوت الوعول». 

«قیامت برپا نمی شود جز هنگامی که لباسی ساخته شود و زنها آن را بپوشند که در عین لباس پوشیدن لخت و عور باشند، و اراذل و اوباش بر مردم شریف و آزاده برتری پیدا کنند.» [9] 

این لباسها هم اکنون از نایلون و امثال آن ساخته شده، و به جای اینکه بدن را بپوشانند، آن را بیشتر در معرض دید مردم قرار می دهند، این لباسها عیبی را نمی پوشانند و اصولاً نمی توان آن را لباس نامید. 

رسول اکرم (ص) از زنان آخرالزمان «بهم» تعبیر فرموده که به معنای زنان خودرای و خیره سر است که از کسی پند نپذیرند و از اشتباه خود برنگردند، و در لغت به بره، بزغاله و گوساله ای گفته می شود که جدا از مادر به چرا بروند و در دشت پراکنده شوند و حرف نشوند. 

1105- «یرفع العلم، و یظهر الجهل، و یشرب الخمر، و یفشو الزنا، و یقل الرجال حتی ان الخمسین امراه فیهن رجل واحد!» 

«علم برداشته می شود، نادانی فراگیر می شود، زنا و مشروب خواری شایع می گردد، شمار مردها اندک می شود، تا جائی که گاهی میان پنجاه زن یک مرد یافت می شود.» [10] 

طبعاً این حدیث با جنگ های خانمانسوزی که در آستانه ظهور به وقوع می پیوندد، تحقق می یابد که شرح آنها در احادیث بعدی خواهد آمد. 

رسول اکرم (ص) در حدیث با جنگ های خانمانسوزی که در آستانه ظهور به وقوع می پیوندد، تحقق می یابد که شرح آنها در احادیث بعدی خواهد آمد. 

رسول اکرم (ص) در حدیث دیگری از نابرابری مرد و زن، و ابتذال زن در اثر همین نابرابری سخن گفته، که فرازی از آن را با پوزش از خوانندگان گرامی نقل می کنیم: «هنگامی که زن از کنار گروهی عبور می کند، یکی از آنها بر می خیزد و دامن او را بالا می زند، آنچنانکه دنبه گوسفند را بالا می زنند»!!! 

از تشبیه به گوسفند استفاده می شود که در مقابل این جسارت بزرگ، خونسردی نشان می دهند و اضطراب و اعتراضی ابراز نمی کنند!! 

هنگامی که بی بند و باری علامت تمدن و روشنفکری باشد، انتظاری جز آن نمی رود، چنانکه در حدیث آمده است: در آخرالزمان مرد و زن در کنار جاده (خیابان) در می آمیزند، افراد با وقار به آنها می گویند: ای کاش مقداری از راه مردم کنار می رفتید!! 

با کمال تأسف این فاجعه در اروپا تحقق یافته است، خدا کند که به کشورهای ما صادر نشود تا برخی از مسلمان نماها به عنوان روشنفکری، گوی سبقت را از اروپائی ها ببرند!، العیاذ باالله. 

1106- «... و اذا رایت المراه تصانع زوجها علی نکاح الرجال! ورایت خیر بیت یساعد النساء علی فشقهن!!!» 

«هنگامی که ببینی که زن از همسرش مطلع است که او با همجنس خود رابطه دارد و به روی او نمی آورد، و می بینی که در بهترین خانه ها زن تشویق می شود که فسق و فجور کند»!! [11] 

مرد و زن در این سازش شوم از افکار پلید یکدیگر آگاهند ولی به عنوان احترام به آزادی! انحراف یکدیگر را نادیده می گیرند، تا هر یکی به خواسته های نامشروع خود برسند. 

1107- «و کان الزنا تمتدح به النساء واللیل لا یستخفی به من الجراه علی الله!» 

«زنادادن به صورت یک فضیلت برای زن بازگو می شود، دیگر منتظر شب نمی شوند که تاریکی را بپوشانند، زیرا جرئت بر خدا به آن حد می رسد»!!! [12] 

بسیار شرم آور است که جرنت بر خدا به این حد رسیده، دیگر نیازی به مخفی کاری احساس نمی کنند، بلکه آشکارا به حریم گناهان گام می نهند، و بعداً با دوستان و هم فکران خود با آب و تاج شرح واقعه را بازگو می کنند و با تور انداختن افراد بیشتر به یکدیگر مباهات می کنند. 

1108- «اذا رفعوا البنیان و شاوروا النسوان، و یکثر الاختلاط»

«هنگامی که ساختمان ها بلند شود، زنها مورد مشورت قرار بگیرند و اختلاط زن و مرد فراوان شود.» [13] 

امروز آپارتمان های آسمانخراش به سوی آسمان پر گشوده، مشورت با زنان در تمام شئون زندگی راه یافته، و اختلاط مرد و زن، در مدرسه، بیمارستان، کارگاه، کازینو و دیگر مجالس و اجتماعات رائج گشته است. 

در حدیث دیگری آمده است: «به حریم آنها تجاوز می شود، در داوری به آنها ستم می شود و امور آنها را زنها اداره می کنند.» 

اینهمه فجایع که تحت عنوان «آزادی» و «تساوی حقوق» انجام می گیرد چه سوی به حال زنها داشته، جز اینکه آنها را به محیط کار، حاشیه خیابانها، مجالس مبتذل و سرانجام منجلاب بدبختی کشانده است؟! 

زنی که همه روز و پاسی از شب را در مراکز مختلط به سر می برد چگونه انسان باور می کند که در محیط آشفته امروزی با فکری آسوده، در میان نگاه های نافذ جوانان بدون اینکه کوچکترین خدشه ای به عفت، عصمت، ناموس و حیثیت اخلاقی اش وارد شود، تلاش انسانی کرده، شبانگاه صحیح و سالم به خ

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 0 =
*****