شرایط زندگی شما رو درک می‌کنم و طبیعی است که از وضعیت پیش آمده به شدت ناراضی هستید و دنبال راه چاره ای برای این مسئله هستید، اما بیان چند نکته حائز اهمیت است:
1- قاعدتا این تغییر و تحولات همسرتان یک شبه اتفاق نیفتاده که انتظار اصلاح یک شبه را داشته باشیم. همانطور که خودتان اشاره کردید همسرتان از همان اول اینگونه نبوده بلکه به جهت تعامل با یکسری افرادبا تفکرات انحرافی و اثرپذیری از رسانه‌های آن ور آبی و عدم اقدام لازم از سوی شما در زمان لازم همگی دست به دست هم داده تا به تدریج با یکسری تغییر و تحولاتی از سوی همسرتان مواجه شوید و در حال حاضر از وضعیت پیش آمده اعلام نارضایتی کنید.
2- گرچه روش برخورد شما با همسرتان در شکستن ماهواره از جهت اخلاقی و رفتاری درست نبوده و بهتر بود از یک سیاست بهتری در این زمینه استفاده می کردید؛ مثلا می توانستید تنظیمات آن را به گونه دیگری خراب می کردید که شبکه های انحرافی از دسترس خارج می شدند و لزومی نداشت که در این زمینه به صورت مستقیم اقدام به حذف ماهواره کنید. منظورم این است با این رفتار در واقع شما ارزش و احترام همسرتان را نادیده گرفتید و این تنها به تنفر همسرتان نسبت به شما و راسخ شدن او در افکار انحرافی اش سوق دادید. در واقع شما نباید در گام اول روش مستقیم رو در حذف افکار انحرافی همسرتان بردارید، بلکه به صورت نرم و تدریجی می بایست او را با تناقضات افکارش مواجه کنید بی آنکه شما بخواهید بصورت مستقیم افکارش را نقد بزنید.
طبیعتا وقتی شما افکارش را موردنقد مستقیم قرار می دهید، ایشان شروع به مقاومت می کنید و در افکار و رفتارش عزم جدی پیدا می کند و گاها از روی لجبازی هم ممکن است روی این افکار بماند. پس فعلا در گام اول سعی کنید روابط خودتون رو اصلاح کنید؛ حداقل کار این است که فعلا از هرگونه تشدید کردن اختلافات جدا خودداری کنید.
3- بعد از اینکه اختلافات تاحدودی کمرنگ شد و سعی کردید رابطه رو بهبود ببخشید، بعد از آن در یک فضای آرام و بدون تنش و دعوا با ایشون به صورت منطقی و جدی صحبت کنید که بابت اختلافاتی که با هم دارید باید برای حل ان اقدام کنید و بهتر است برای حل شدن به یک مشاور خانواده مراجعه کنید. مشاوره خانواده به طرفین کمک می کند تا بتوانند اختلافاتشان را برطرف کنند یا حداقل به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه با این مسئله کنار بیایید.
4- در کنار آن ارتباطات خانوادگی و فامیلی و ... با خانواده هایی که با شما همفکر هستند بیشتر کنید؛ سعی کنید در این زمینه با خانواده های که سواد بالایی دارند و اهل تفکر هستند مراوده داشته باشید. در این ارتباطات خانوادگی ممکن است همسر شما از افکار خودش بگوید و ... در اینجا اجازه بدهید که همسرتان با دیگران در این زمینه به چالش بیفتد و افکارش مورد نقد قرار بگیرد. این کار شما باعث می شود بدون اینکه شما در مقابل همسرتان قرار بگیرید، فرد دیگری قرار بگیرد در عین حال رابطه شما با همسرتان هم خراب نمی شود. در این گفتگوها و تعاملات احتمال اثرگذاری بر روی همسرتان وجود دارد. لذا باید این نوع ارتباطات به صورت مستمر داشته باشید. زیرا همانطور که عرض کردم تغییر و تحولات همسرتان یک شبه اتفاق نیفتاده بلکه حاصل مدتها ارتباط با رسانه ها و افرادی بوده که افکار انحرافی داشتند. بنابراین استمرار شما در ارتباط با افراد و خانواده هایی که مثل شما فکر می کنند و از سواد و تفکر خوبی برخوردار هستند می تواند اثر لازم را در افکار همسرتان به مرور ایجاد کند.
با سلام به شما کاربر محترم
شرایط زندگی شما رو درک می‌کنم و طبیعی است که از وضعیت پیش آمده به شدت ناراضی هستید و دنبال راه چاره ای برای این مسئله هستید، اما بیان چند نکته حائز اهمیت است:
1- قاعدتا این تغییر و تحولات همسرتان یک شبه اتفاق نیفتاده که انتظار اصلاح یک شبه را داشته باشیم. همانطور که خودتان اشاره کردید همسرتان از همان اول اینگونه نبوده بلکه به جهت تعامل با یکسری افرادبا تفکرات انحرافی و اثرپذیری از رسانه‌های آن ور آبی و عدم اقدام لازم از سوی شما در زمان لازم همگی دست به دست هم داده تا به تدریج با یکسری تغییر و تحولاتی از سوی همسرتان مواجه شوید و در حال حاضر از وضعیت پیش آمده اعلام نارضایتی کنید.
2- گرچه روش برخورد شما با همسرتان در شکستن ماهواره از جهت اخلاقی و رفتاری درست نبوده و بهتر بود از یک سیاست بهتری در این زمینه استفاده می کردید؛ مثلا می توانستید تنظیمات آن را به گونه دیگری خراب می کردید که شبکه های انحرافی از دسترس خارج می شدند و لزومی نداشت که در این زمینه به صورت مستقیم اقدام به حذف ماهواره کنید. منظورم این است با این رفتار در واقع شما ارزش و احترام همسرتان را نادیده گرفتید و این تنها به تنفر همسرتان نسبت به شما و راسخ شدن او در افکار انحرافی اش سوق دادید. در واقع شما نباید در گام اول روش مستقیم رو در حذف افکار انحرافی همسرتان بردارید، بلکه به صورت نرم و تدریجی می بایست او را با تناقضات افکارش مواجه کنید بی آنکه شما بخواهید بصورت مستقیم افکارش را نقد بزنید.
طبیعتا وقتی شما افکارش را موردنقد مستقیم قرار می دهید، ایشان شروع به مقاومت می کنید و در افکار و رفتارش عزم جدی پیدا می کند و گاها از روی لجبازی هم ممکن است روی این افکار بماند. پس فعلا در گام اول سعی کنید روابط خودتون رو اصلاح کنید؛ حداقل کار این است که فعلا از هرگونه تشدید کردن اختلافات جدا خودداری کنید.
3- بعد از اینکه اختلافات تاحدودی کمرنگ شد و سعی کردید رابطه رو بهبود ببخشید، بعد از آن در یک فضای آرام و بدون تنش و دعوا با ایشون به صورت منطقی و جدی صحبت کنید که بابت اختلافاتی که با هم دارید باید برای حل ان اقدام کنید و بهتر است برای حل شدن به یک مشاور خانواده مراجعه کنید. مشاوره خانواده به طرفین کمک می کند تا بتوانند اختلافاتشان را برطرف کنند یا حداقل به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه با این مسئله کنار بیایید.
4- در کنار آن ارتباطات خانوادگی و فامیلی و ... با خانواده هایی که با شما همفکر هستند بیشتر کنید؛ سعی کنید در این زمینه با خانواده های که سواد بالایی دارند و اهل تفکر هستند مراوده داشته باشید. در این ارتباطات خانوادگی ممکن است همسر شما از افکار خودش بگوید و ... در اینجا اجازه بدهید که همسرتان با دیگران در این زمینه به چالش بیفتد و افکارش مورد نقد قرار بگیرد. این کار شما باعث می شود بدون اینکه شما در مقابل همسرتان قرار بگیرید، فرد دیگری قرار بگیرد در عین حال رابطه شما با همسرتان هم خراب نمی شود. در این گفتگوها و تعاملات احتمال اثرگذاری بر روی همسرتان وجود دارد. لذا باید این نوع ارتباطات به صورت مستمر داشته باشید. زیرا همانطور که عرض کردم تغییر و تحولات همسرتان یک شبه اتفاق نیفتاده بلکه حاصل مدتها ارتباط با رسانه ها و افرادی بوده که افکار انحرافی داشتند. بنابراین استمرار شما در ارتباط با افراد و خانواده هایی که مثل شما فکر می کنند و از سواد و تفکر خوبی برخوردار هستند می تواند اثر لازم را در افکار همسرتان به مرور ایجاد کند.
موفق باشید.