افزودن دیدگاه

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

نگارشش رو که گفتی... خب اون ادبیات پیام اول برای عموم بود. ادبیات پیام دوم دوستانه بود برای یکنفر. خیال کردی کس دیگری نوشته؟!خخخ

اون پیام اول من چیزی نگفتم از خودم. فقط خواستم بگم بابا من که همش سرم تو حقوقه، از منظر حقوقی بهش نگاه نمی کنم. خخخخ

بهرحال بهت نمیگم کدوم برداشتت از من درسته؛ خودت بهش میرسی بالاخره. نرسی هم که خب اتفاق خاصی نیفتاده. 

ولی یک حسِ در شما می بینم ، چجوری بگم مثل بچه ای که میخوان امپولش بزنن و پاشو به زمین محکم میگیره و از جاش تکون نمیخوره. نمیدانم چرا انگار خیال کردی من امدم مسلمانت کنم یا امدم بگم شبیه من شو یا چنین چیزهایی... ! 

من که گفتم که دنبال مقایسه و تعیین خوب و بد نیستم. از چه نگرانی؟!

من کلاس پنجم دبستان بودم پولهامو جمع میکردم یک کتابفروشی پیش خونمون بود کتاب دست دوم میفروخت. جلد اول کتاب داستان راستان رو خریدم. یه قصه داشت دوستی مسالمت امیز مسلمان و کافر. من از بچگی تو چنین فضاهایی بودم. برام جدید نیست. اونجوری که فکر میکنی نیستم.

شما هر چه که هستی لاییک یا ... از نظر من خدای مسیح همان خدای موسی است که بهش میگه: 

وحی آمد سوی موسی ازخدا  

بنده ما را زما کردی جدا

تو برای وصل کردن آمدی

نی برای فصل کردن آمدی

ما برون را ننگریم و قال را

ما درون را بنگریم و حال را

ملت عشق ازهمه دینهاجداست

عاشقان راملت ومذهب خداست

لعل راگرمهرنبود،باک نیست

عشق دردریای غم غمناک نیست

چونکه موسی این عتاب ازحق شنید

دربیابان، درپی چوپان دوید

در رابطه ادبیات هم که گفتی راحت تر بنویس؛ نفرمایید خانم؛ ادبیات شما جز ادبیاتهای سطح بالاست. منتها عجول بودن در نوشتارتون موج میزنه.خخخخ

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 13 =
*****