افزودن دیدگاه

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

حال روحی شما رو درک می‌کنم، ولی آیا در این زمینه مطمئن هستید یعنی شواهد متقنی در این زمینه دارید یا براساس حدس و گمان خودتان است؟ آیا همسرتان از اینکه شما متوجه دزدی‌های او شدید، آگاه است؟ آیا پدر خودتون متوجه دزدی‌های همسرتان شده است؟ از چه زمانی ایشان دست به این رفتارها زده است؟

نمی‌توان صرفا به خاطر دزدی به شما توصیه به طلاق کرد، بلکه جوانب مسئله باید بررسی شود که علت رو آوردن ایشان به دزدی چه بوده است؟ قطعا صبر و شکیبایی و تلاش شما برای اصلاح رفتار ایشان می‌تواند فرصت بازگشت به زندگی رو به ایشان بدهد ولی رفتارهای تهاجمی از قبیل دعوا و تنش و اقدام به طلاق و ... تنها به از بین رفتن آرامش خانواده به خصوص پسرتان می‌شود. لذا شما به عنوان همسر ایشان باید تمام تلاشتون رو در این باره انجام دهید تا همسرتان دست از این رفتارهای نادرست خود بردارد.

این خیلی مهم است که شما متوجه انگیزه دزی همسرتان بشوید. آیا سابق براین عادت به چنین رفتارهایی داشته است یا نه؟ اشاره کردید که سراغ کار نمی‌رود و با دزدی خرج زندگی رو درمی‌آورد؛ به عبارتی برداشت و تصور شما این است که بخاطر نداشتن درآمد و از طرفی بطالت و نداشتن کار دست به چنین رفتارهایی می‌زند. ازاین رو بهتر است در این زمینه درخصوص کار و اشتغال ایشان صحبت کنید و او را برای کار و اشتغال تحریک کنید. یعنی تمام تلاش شما روی مسئله کار و استغال ایشان متمرکز باشد ولو ایشان کاری پیدا کند با درآمد پایین!
اگر ایشون می داند که شما متوجه دزدی‌هایش شدید، در آن صورت در یک فضای عاطفی ولی جدی با او صحبت کنید که من خیلی نارحت هستم که چرا به این دزدی رو آوردی؟ طوری حرف بزنید که احساسات او را تحریک کنید تا دست از این کارها بردارد و از آبروریزی و گناه کبیره بودن آن بگویید و او را ارشاد کنید. همچنین تا امکانش هست، چیزی به کسی نگویید و کمک کنید تا تصمیم به ترک این رفتار بکند. به طور غیر مستقیم بگویید که من نمی خواهم مجبور بشوم این موضوع را با دیگران در میان بگذارم ( خصوصا از کسانی که حساب می برد و برای او مهم است.) ولی این حرفتان باید تنها در حد یک هشدار باشد.

در ضمن ارشاد او خیلی توبیخ و سرزنش نکنید؛ به عبارتی وقتی موضوع رو باز می کنید، نگویید تو دزد فلان... هستی! بلکه بگویید من از کار دزدی بدم می آید، خدا بدش می آید، به هرحال شده با اشک و گریه و قهر او را متوجه اشتباهش بکنید و الا با گفتن پیش افراد دیگر جز تخریب شخصیت کار خاصی نمی افتد. لذا با نشان دادن غصه و نگرانی از خودتان، احساسات او را تحریک کنید تا از این کارها پشیمان شود.

همه موارد بالا در جایی است که او می داند که شما از رفتارهایش باخبرید، ولی اگر او نمی‌داند که شما باخبر هستید، توصیه می‌کنم تاجایی که ممکن است به صورت غیر مستقیم پیش بروید و با پافشاری روی موضوع کار و اشتغال، ایشون رو به سمت کارکردن سوق بدهید. بالطبع وقتی به سمت کار سوق پیدا کند و درآمدی داشته باشد، کمتر انگیزه دزدی پیدا می‌کند. 

درکنار آن شما می‌توانید یادداشتی تهیه نمایید و در این یادداشت به صورت ناشناس و بدون اینکه خودتان را معرفی کنید، از آگاه بودن خود از این رفتارهایش  بنویسید و این یادداشت را در جایی که به آن دسترسی داشته باشد؛ مثلا در ماشینش (اگر ماشین داشته باشد) قرار دهید و او را نسبت به تکرار این رفتارش از طریق آبروریزی و مطلع کردن دیگران هشدار بدهید. در این زمینه باید نهایت دقت و تیزبینی رو داشته باشید که اولا با دست خط خودتون چیزی ننویسید بلکه تا می تونید به صورت تایپ شده بنویسید. ثانیا به گونه ای باشد که بیرون از خانه و محل زندگی با این یادداشت مواجه شود تا شک نکند که این کار شما بوده است. به هر حال این کار این ترس رو در دل همسرتان قرار می‌دهد تا مواظب رفتارهایش باشد و یک تلنگری برای بازگشت او به مسیر درست خواهد بود.

امیدوارم همسرتان با اصلاح خود بتواند دست از این رفتارهایش بردارد.

موفق باشید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****