افزودن دیدگاه

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

این حس همدردی و همدلی شما با دوستتون ارزشمند و قابل تقدیر است، ولی به نظر میاد در این زمینه زیاده روی کردید و بیش از حد به ایشون نزدیک شدید تا جایی که خود شما به ایشون وابستگی پیدا کردید. گرچه در آخرین ارتباطاتتان، رفتار دوستتان در نظر شما درست نبود و به تصور خودتون در حق شما اجحاف کرد، ولی اگر زوایه دیگری به این مسئله نگاه کنید شما خواه ناخواه می بایست یک روزی از این وابستگی خارج می‌شدید. لذا اقدام ایشون گامی هرچند تلخ ولی موثر بود تا شما این اقدام لازم رو برای ترک این وابستگی بردارید.

اما این رو بدونید که دوست شما با ترک کردن شما و ارتباط وابستگی پیدا کردن به شخص دیگری، می‌تواند این رفتارش، نشان از یک اختلال شدید وابستگی در ایشون باشد. به عبارتی این اختلال وابستگی در ایشون نه تنها بهبود پیدا نکرده است بلکه این وابستگی از فردی به فرد دیگری منتقل شده است و بالطبع با مشکلاتی مواجه است. لذا این رو به فال نیک بگیرید که بالاخره شما از این وابستگی رها شدید وگرنه شک نکنید که ادامه دادن این روند برای شما بسیار گران تمام می‌شد و موفقیت‌های بیش از این را در پیش روی تان از دست می دادید. به هرحال این تجربه هرچند تلخ به شما در ارتباطات آینده شما کمک کند تا از حد تعادل خارج نشوید و به خودتان و دیگری صدمه نزنید.

درباره این نگرانی شما که فکر می کنید گناه کردید یا همجنس گرا هستید، باید عرض کنم که توضیحاتی که دادید، هیچ کدام دلیل بر همجنس گرایی نبوده و نیست؛ زیرا همجنس گرایی نوعی گرایش جنسی به همجنس است و شما با توضیحاتی که دادید، چنین حالتی رو نسبت به طرف مقابلتون نداشتید و ندارید. پس بیخودی ذهنتون رو درگیر این موضوع نکنید. 

البته این ضربه ای که از دوستتون خوردید باید عرض کنم که این شاید بخاطر اختلال وابستگی است که او دچار است و باعث می شود که هرازگاهی به یک نفر بچسبد و بعد سراغ دیگری برود. این حالت بیمارگونه تلقی می شود و نیاز به درمان دارد و این درمان هم با مراجعه به درمانگر و روانشناس امکان پذیر است. لذا این حس هایی که درباره ایشون دارید رو حساب بیماری ایشون بگذارید، نه چیز دیگر و توصیه می کنم در این زمینه به درگاه خداوند بروید از او بخواهید که در این زمینه ضمن سلامت نگه داشتن دوستتان، حال شما رو هم خوب کند و این علاقه و وابستگی رو از شما دور کند.

اما برای اینکه علاقه و وابستگی شما نسبت به ایشون از بین برود، سعی کنید از تنهایی که باعث تفکر درباره ایشان می شود خودداری کنید. اگر هم درباره اش فکر می کنید روی بیماری ایشون هم متمرکز شوید و رفتارهایش با خودتون رو از فیلتر بیماری تفسیر کنید تا بیخودی حس بغض و کینه در شما رخ ندهد. سعی کنید با دیگران و دوستان جدیدی ارتباط برقرار کنید تا نیاز شما به ارتباط و دوست هم تامین شود. درضمن نباید خودتون رو بابت این قضیه سرکوب کنید ... بلکه این موضوع رو به دیده یک تجربه بنگرید و از این تجربه هرچند تلخ در ارتباطات آینده خود با دیگران استفاده کنید و بیش از حد ارتباط دوستی پیدا نکنید بلکه حدود ارتباطات رو کاملا حفظ کنید تا به خودتون یا دیگری ضربه روحی نزنید.

موفق باشید. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****