لابد دلیلی میاره میگه.نرو.اما اگه بدون دلیل میگه نرو به نظرم جای خوشحالی هم داره.حقیقتش اینه اقایون البته نه همه بعضیاشون یجور حس حسادت یا رقتبت با پدر زن و مادر زن دارن .یعنی وقتی زنشون تمایل داره زیاد بره خونه ی پدر مادرش یجورایی حس میکنند انگار خونه ی پدری جذابتره تا خونه خودش میگه یعنی من به اندازه ی بابا و مامان نتونستم تامینت کنم .البته این خب منطقی پشتش نیست و شاید ریشه در شخصیت فردی همسرتون داشته باشه یعنی مثلا کمی حساسه چون تنها پسر خانواده بوده یا بچه ی اخر بوده خلاصه احساس میکنه زیاد رفتن شما منزل پدری نشانه ی شکست خودشه.برا همین میگم خوشحال باشید چون پیداست خیلی به شما حساسه و اهمیت میده بهتون .گاهی اوقات مردها جوری از زناشون خسته میشن که میگن جهنم هر جا میره بره فقط یجا نره که فردا حرف و حدیث در بیاد مثلا همین خونه ی پدرش.بره چند روزم بمونه صدای مرد در نمیاد تازه یه نفسی هم تو خونه میکشه.یعنی زنش اهمیت نداره براش ولی در مورد شما به نظرم خیلی باید خوشحال باشید.
شایدم دلیلی داره .بعضی وقتها مادر خانمها شیطنت میکنن.و باعث میشن دخترشون هر بار که برمیگرده پیش شوهرش با توپ پر برگرده یا اقوام دیگه تحریکش میکنند و از این جور مسائل که میبینه اگه خونه بمونه خیلی راحتتره و کمتر دعوا پیش میاد.
در هر صورت شما یک خانواده بیشتر نداری اونم همسر و بچه هاتن.ارزشش رو نداره بخاطر زیاد رفتن منزل پدری باعث سرد شدن روابط خانوادگی بشید.شما که نمیخوایید چند وقت دیگه شوهرتون دیگه بی تفاوت باشه اگه رفتید دو روزم برنگشتید نپرسه کجایی ؟! قطعا دوست ندارید.پس خیلی خسته ش نکنید که همین ناراحتی های کوچیک اخرش خدای نکرده ممکنه کار رو به همون جا بکشونه.من که میگم هر جور همسرتون میخواد رفتار کنید قطعا پدر و مادر شما هم دوست دارن خانواده ی گرمی داشته باشید تا اینکه پیش اونها باشید ولی خانواده تون سرد باشه.همسر رو هر جور میتونید راضی نگه دارید هم ثواب جهاد رو داره هم برکات زیادی داره هم به نفع بچه هاست خانواده ای موفقه که مرد خانواده همیشه اقتدار داشته باشه.مردی که برا بیرون رفتن زنش مجبور بشه صداش رو بالا ببره دیگه نمیتونه جلوی بیرون رفتن بچه هاش رو هم بگیره.بچه ها که یکم بزرگ شدن با بالابردن صدا حرف گوش نمیدن .فرهنگ لازمه که بچه ببینه بابا که اخم کرده یعنی نباید بیرون بره و خودش نره.نه اینکه مثل ماجرای بیرون رفتن مادرشون هر بار با پدرش سرو صدا راه بندازه اخرشم کار خودش رو بکنه
سلام.
لابد دلیلی میاره میگه.نرو.اما اگه بدون دلیل میگه نرو به نظرم جای خوشحالی هم داره.حقیقتش اینه اقایون البته نه همه بعضیاشون یجور حس حسادت یا رقتبت با پدر زن و مادر زن دارن .یعنی وقتی زنشون تمایل داره زیاد بره خونه ی پدر مادرش یجورایی حس میکنند انگار خونه ی پدری جذابتره تا خونه خودش میگه یعنی من به اندازه ی بابا و مامان نتونستم تامینت کنم .البته این خب منطقی پشتش نیست و شاید ریشه در شخصیت فردی همسرتون داشته باشه یعنی مثلا کمی حساسه چون تنها پسر خانواده بوده یا بچه ی اخر بوده خلاصه احساس میکنه زیاد رفتن شما منزل پدری نشانه ی شکست خودشه.برا همین میگم خوشحال باشید چون پیداست خیلی به شما حساسه و اهمیت میده بهتون .گاهی اوقات مردها جوری از زناشون خسته میشن که میگن جهنم هر جا میره بره فقط یجا نره که فردا حرف و حدیث در بیاد مثلا همین خونه ی پدرش.بره چند روزم بمونه صدای مرد در نمیاد تازه یه نفسی هم تو خونه میکشه.یعنی زنش اهمیت نداره براش ولی در مورد شما به نظرم خیلی باید خوشحال باشید.
شایدم دلیلی داره .بعضی وقتها مادر خانمها شیطنت میکنن.و باعث میشن دخترشون هر بار که برمیگرده پیش شوهرش با توپ پر برگرده یا اقوام دیگه تحریکش میکنند و از این جور مسائل که میبینه اگه خونه بمونه خیلی راحتتره و کمتر دعوا پیش میاد.
در هر صورت شما یک خانواده بیشتر نداری اونم همسر و بچه هاتن.ارزشش رو نداره بخاطر زیاد رفتن منزل پدری باعث سرد شدن روابط خانوادگی بشید.شما که نمیخوایید چند وقت دیگه شوهرتون دیگه بی تفاوت باشه اگه رفتید دو روزم برنگشتید نپرسه کجایی ؟! قطعا دوست ندارید.پس خیلی خسته ش نکنید که همین ناراحتی های کوچیک اخرش خدای نکرده ممکنه کار رو به همون جا بکشونه.من که میگم هر جور همسرتون میخواد رفتار کنید قطعا پدر و مادر شما هم دوست دارن خانواده ی گرمی داشته باشید تا اینکه پیش اونها باشید ولی خانواده تون سرد باشه.همسر رو هر جور میتونید راضی نگه دارید هم ثواب جهاد رو داره هم برکات زیادی داره هم به نفع بچه هاست خانواده ای موفقه که مرد خانواده همیشه اقتدار داشته باشه.مردی که برا بیرون رفتن زنش مجبور بشه صداش رو بالا ببره دیگه نمیتونه جلوی بیرون رفتن بچه هاش رو هم بگیره.بچه ها که یکم بزرگ شدن با بالابردن صدا حرف گوش نمیدن .فرهنگ لازمه که بچه ببینه بابا که اخم کرده یعنی نباید بیرون بره و خودش نره.نه اینکه مثل ماجرای بیرون رفتن مادرشون هر بار با پدرش سرو صدا راه بندازه اخرشم کار خودش رو بکنه
همسر و مادری موفق باشید