افزودن دیدگاه

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد

قطعا با این حرف موافقید که درسته مادرتون شاید نتونه شرایط شما رو در موارد متعددی به خوبی درک کند، ولی این معنایش بد بودن او نیست، بلکه می‌تواند نشان از نابلدی و عدم مهارت در ارتباط گرفتن با شما باشد که ناخواسته منجر به تنش و فشار به هردوی شما می‌شود. چه بسا خود شما هم نتونستید که شرایط مادرتون و نگرانی‌هایی که درباره شما و ... دارد درک کنید و این باعث شده که هردودی شما ناخواسته همدیگر رو از جهت روحی و روانی طرد کنید. 

لذا در قدم اول باید بپذیرید که همانطور که خود شما دغدغه و نگرانی هایی دارید طبیعتا مادرتان هم دغدغه و نگرانی هایی دارد. قدم بعدی سعی کنید نگرانی ها و دغدغه‌هایش را درک کنید. اگر مادرتان گاها سر شما فریاد می کشد یا انتظار دارد که مشکلی برای شما پیش نیاید و ... باید بفهمید که مادرتان نگران شماست همین! ولی شاید لحن بیان و گفتارش دلپسند شما نباشد. همین که متوجه شوید که واکنش ها و رفتارهای مادرتان برخواسته از نگرانی‌هایش می باشد نه چیز دیگر، بهتر می‌توانید با او ارتباط برقرار کنید و دیگر دلیلی نمی بینید که بخواهید بابت حرفهایش ناراحت شوید و مدام در ذهنتان خودخوری کنید! در واقع بخش زیادی از انرژی شما صرف خودخوری و واکنش‌های دیگران می شود و از اصل موضوع غافل می شوید. اصل موضوع همان موضوعی بوده که باعث واکنش مادرتان شده است و شما آن وقت به جای اصلاح رفتار ذهنتان درگیر و دار حرفها و واکنش های مادرتان یا دیگران خواهد بود. لذا با غفلت از اصل موضوع ممکن است آن اشتباه رو دوباره تکرار کنید و باز با سرزنش و عتاب و واکنش های هیجانی مادرتان مواجه می شوید و دوباره شما به جای فکر کردن به اصل موضوع، ذهنتان درگیر واکنشهای مادرتان می شود و این سیکل معیوب همینطور در حال تکرار است و انرژی روانی شما رو می گیرد.

راهکار چیست؟

اولا باید بفهمید که شما دچار یک سیکل معیوب در روابط خود با مادرتان شده‌اید که انرژی روانی هم شما و هم مادرتان گرفته می شود. یعنی تنها شما نیستند که انرژی روانی تون تحلیل می رود بلکه انرژی روانی مادرتون با این بحثها هدر می رود.
ثانیا سعی کنید فارغ از واکنشهای هیجانی مادرتون، دغدغه‌ها و نگرانی‌هایش را بفهمید که چیست و آن را برطرف کنید؛ مثلا اگر دغدغه ایشون موفقیت در کنکور است که دغدغه شما هم همین است، خب به جای فکر کردن درباره رفتارهای مادرتون و ... به راههای موفقیت در کنکور فکر کنید؛ مثلا فکر می کنید برای موفقیت در کنکور چکار باید بکنید؟ آیا باید از کسی در این زمینه مشورت بگیرید؟ چه زمانی و چگونه کنکور رو آغاز کنید و ...؟ خلاصه وقتی اصل موضوع و دغدغه مادر و اطرافیانتون رو بفهمید دیگر روی واکنشهایشان حساس نخواهید شد. چون قطعا پدر و مادرتان با شما که پدرکشتگی ندارند بلکه نگران آینده شما هستند و از ته دل دوست دارند که شما موفق باشید. پس دلیلی ندارد که روی واکنشهای هیجانی شون حساس شوید.

ثالثا با درک نگرانی و دغدغه های مادر و اطرفیانتون دیگر نیازی به بحث و جدل و گفتگوهای تنش زا نیست. بلکه محتوای حرفشان رو بفهمید و دیگر نیازی نیست که وارد حاشیه شوید و در نهایت در یک سیکل معیوب ذهنی رفتاری احساسی گرفتار شوید.

موفق باشید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 1 =
*****