افزودن دیدگاه

تصویر به تو از دور سلام

سلام بر شما کاربر ارجمند

ابتداً بابت فوت پدرتان تسلیت عرض میکنم. ان شاء الله که روح ایشان شاد و قرین بلکه غریق رحمت الهی باشند. 

عزیزم؛ ازدواج خوب؛ عالیه. ولی ازدواج بد؛ بدتر از مجردی هست. چراکه در مجردی امیدی به ازدواج و تحولی در زندگی هست؛ ولی در ازدواج بد، دیگه اون امید هم نیست. 

البته منظورم این نیست که بگم چون ایشان سنشان بالاست یا طلاق گرفتند و یا فرزندانی دارند؛ ازدواج با ایشان بد است؛ خیر. نه ما ایشان را می شناسیم و نه شما را. شما حتما چند جلسه حضوری و غیرحضوری باید با ایشان صحبت کنید و با عقاید و نظرات ایشان آشنا شوید. رفتار ایشان رو از نزدیک ارزیابی کنید؛ علت طلاق ایشان رو بفهمید و اگر همه موارد مورد پذیرش شما بود؛ ولو اینکه ایشان بگویند دخترشان با مادرش زندگی خواهد کرد، روی این حرف هیچ حسابی باز نکنید و بعنوان مردی که فرزند جوانی دارد که با هم زندگی خواهند کرد باید به او پاسخ دهید. چراکه پس از ازدواج اگر دختر تصمیم بگیرد با پدرش زندگی کند ؛ انصاف نیست پدر ایشان را از خود براند. بد نیست قبل از دادن هر پاسخی با دختر ایشان هم دیداری داشته باشید.

دلیل مخالفت برادرانتان را هم بجویید؛ گرچه معمولا چنین است که وقتی پدر رحمت خدا رفت و رضایت ازدواج خواهر، به برادران واگذار شد؛ با چنین کیس هایی مخالفت می کنند. شاید ترس گرفتار شدن با داماد رو دارند و یا هر دامادی برازنده خواهرشان نمی دانند و ... . بهرحال چنین مخالفتهایی بعید و دور از انتظار نیست. ولی معنایش این نیست که شما نسبت به مخالفت ایشان بی اعتنایی کنید. اگر همه چیز را به قول معروف اوکی دیدید؛ با مادرتان یا اگر صلاح می دانید با زن برادرانتان (اگه رابطه صمیمی دارید) مطرح کنید که با برادرانتان صحبت کنند. 

ولی تحقیق کنید و بی گدار به آب نزنید. هرچند من بشخصه معتقدم مردی که یکبار ازدواج کرده جای شک و شبهه کمتری دارد نسبت به مردی که تا 55 سالگی مجرد زندگی کرده!!!!!

ان شاء الله هر چه به صلاحتان است؛ اتفاق بیفتد. آمین

از واگذاری مصلحت بدست خدا و توکل و اعتماد بر او و شنیدن علت مخالفت خانواده و سبک و سنگین کردن مسأله غافل نشوید. 

یاعلی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 2 =
*****