از اینکه در شرایط مطلوبی به سر نمیبرید و نیازهایتان به درستی رفع نمیشود متأثر و متأسف هستیم.
خداوند انسان را موجودی آزاد خلق کرده است و در این میان فرقی میان زن و مرد نیست.
آنچه که خدا برای زن و شوهر قرار داده است، رسیدن به آرامش در کنار هم میباشد و همانظور که آیات قرآن بر میآید، «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛[1] و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادلهای (از علم و حکمت حق) آشکار است.» این آرامش را اساسا از کانال مودت و رحمت برای همسران رقم زد. اصل و اساس زندگی مشترک بر اساس مودت و رحمت است اما قوانینی نیز در این میان قرار داده شده است که در هنگام اختلافات باید به سراغ آنها رفت نه اینکه اصل و اساس رفتار از این کانالها باشد.
مبنای زندگی باید بر اساس اعتماد، احترام، ابراز محبت و اموری از این قبیل باشد. حال اگر جایی اختلافی پیش آمد باید با آن قوانینِ جدی، به دنبال حل اختلاف رفت. همهی اینها به خاطر قوام زندگی متاهلی است که گرچه محدودیتهایی را به همراه دارد اما باید قبول کرد که پیشرفت و تعالی بدون قبول برخی محدودیتهای طبیعی امکان پذیر نخواهد بود.
برای رفع مشکل شما بهترین پیشنهاد استفاده از مهارت حل مساله و حل تعارض است. شما باید بدانید که اگر به عقیدهتان همسرتان آزادیهایتان را محدود کرده است علت این محدودیت دقیقا چیست تا برای آن راه حل پیدا شود.
البته پیش از آن نیز باید بگویی که محدودیت به طور طبیعی در زندگی متاهلی وجود دارد و آزادی مطلق یا زیاد امکان پذیر نیست.
از جمله علل محدودسازی زن توسط شوهر میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1.بدبینی شوهر نسبت به زن که این خود میتواند ناشی از نگاه بد او نسبت به مشکلات جامعه باشد که در اینجا باید تفهیم شود که گناه کس دیگر را نباید پای همسر خود نوشت و یا ممکن است به سبب رفتار خود شما باشد که مثلا شما در رفتارتان با نامحرم رعایت حدود شرعی را نداشته اید که در این باره باید شما رعایتهای ممکن را انجام دهید.
2.گاه حساسیتها به سبب وجود یک تربیت یا عقاید خاص از جانب شوهر است که او را به این سمت میکشاند که سختگیریهایی داشته باشد. که در این باره نیز لازم است در یک شرایط مناسب به صحبت در این باره پرداخت و البته بهتر است این صحبت را در فضای مشاوره با مدیریت یک مشاور کارآزموده و امین دنبال نمود.
3.بیماری بدبینی و پارانویئیدی بودن همسر نیز از گزینههای محتملی است که در گفته های شما چندان مطلبی را درباره آن پیدا نکردیم اما در حد یک احتمال آن را مطرح مینماییم که بررسی بیشتر شود و آن را نیز فقط در فضای دریافت خدمات مشاورهای میتوانید دنبال کنید.
4.ممکن است این رفتار همسرتان نیز حکم یک اقدام تلافی جویانه را داشته باشد. یعنی شما در انجام وظایف خود کوتاهی کرده باشید و او نیز در مقابل رفتار سختگیرانهتری پیدا کرده باشد.
آنچه مهم است این است که در یک قالب کلی شما به درستی وظایف خود را بشناسید و با عملکردی صبورانه به دنبال انجام آنها بروید و روشنگیریهای لازم را نیز در یک قابل درست برای گفتگو دنبال نمایید.
با تشکر از صبر و حوصله شما
با سلام و عرض تشکر از سوالی که مطرح نمودهاید.
از اینکه در شرایط مطلوبی به سر نمیبرید و نیازهایتان به درستی رفع نمیشود متأثر و متأسف هستیم.
خداوند انسان را موجودی آزاد خلق کرده است و در این میان فرقی میان زن و مرد نیست.
آنچه که خدا برای زن و شوهر قرار داده است، رسیدن به آرامش در کنار هم میباشد و همانظور که آیات قرآن بر میآید، «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛[1] و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادلهای (از علم و حکمت حق) آشکار است.» این آرامش را اساسا از کانال مودت و رحمت برای همسران رقم زد. اصل و اساس زندگی مشترک بر اساس مودت و رحمت است اما قوانینی نیز در این میان قرار داده شده است که در هنگام اختلافات باید به سراغ آنها رفت نه اینکه اصل و اساس رفتار از این کانالها باشد.
مبنای زندگی باید بر اساس اعتماد، احترام، ابراز محبت و اموری از این قبیل باشد. حال اگر جایی اختلافی پیش آمد باید با آن قوانینِ جدی، به دنبال حل اختلاف رفت. همهی اینها به خاطر قوام زندگی متاهلی است که گرچه محدودیتهایی را به همراه دارد اما باید قبول کرد که پیشرفت و تعالی بدون قبول برخی محدودیتهای طبیعی امکان پذیر نخواهد بود.
برای رفع مشکل شما بهترین پیشنهاد استفاده از مهارت حل مساله و حل تعارض است. شما باید بدانید که اگر به عقیدهتان همسرتان آزادیهایتان را محدود کرده است علت این محدودیت دقیقا چیست تا برای آن راه حل پیدا شود.
البته پیش از آن نیز باید بگویی که محدودیت به طور طبیعی در زندگی متاهلی وجود دارد و آزادی مطلق یا زیاد امکان پذیر نیست.
از جمله علل محدودسازی زن توسط شوهر میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1.بدبینی شوهر نسبت به زن که این خود میتواند ناشی از نگاه بد او نسبت به مشکلات جامعه باشد که در اینجا باید تفهیم شود که گناه کس دیگر را نباید پای همسر خود نوشت و یا ممکن است به سبب رفتار خود شما باشد که مثلا شما در رفتارتان با نامحرم رعایت حدود شرعی را نداشته اید که در این باره باید شما رعایتهای ممکن را انجام دهید.
2.گاه حساسیتها به سبب وجود یک تربیت یا عقاید خاص از جانب شوهر است که او را به این سمت میکشاند که سختگیریهایی داشته باشد. که در این باره نیز لازم است در یک شرایط مناسب به صحبت در این باره پرداخت و البته بهتر است این صحبت را در فضای مشاوره با مدیریت یک مشاور کارآزموده و امین دنبال نمود.
3.بیماری بدبینی و پارانویئیدی بودن همسر نیز از گزینههای محتملی است که در گفته های شما چندان مطلبی را درباره آن پیدا نکردیم اما در حد یک احتمال آن را مطرح مینماییم که بررسی بیشتر شود و آن را نیز فقط در فضای دریافت خدمات مشاورهای میتوانید دنبال کنید.
4.ممکن است این رفتار همسرتان نیز حکم یک اقدام تلافی جویانه را داشته باشد. یعنی شما در انجام وظایف خود کوتاهی کرده باشید و او نیز در مقابل رفتار سختگیرانهتری پیدا کرده باشد.
آنچه مهم است این است که در یک قالب کلی شما به درستی وظایف خود را بشناسید و با عملکردی صبورانه به دنبال انجام آنها بروید و روشنگیریهای لازم را نیز در یک قابل درست برای گفتگو دنبال نمایید.
با تشکر از صبر و حوصله شما