افزودن دیدگاه

تصویر maleki
نویسنده maleki در

باسلام مجدد خدمت شما همراه گرامی:

اینکه گفتید ما شما را مقصر در این قضیه می دونید شاید از برداشت متفاوتی هست که شما داشتید وگرنه منظور این نبوده و بیشتر هدف اینه که ریشه یابی بشه و مجدد یه بازنگری در رفتار بشه که ببینید ریشه اصلی و علت اینهمه بداخلاقی و رعایت نکردن ها کجاست؟ اینم که گفتیم اشتباه با اشتباه یعنی اینکه روش به رو اوردن و روش توبیخ کردنتون میتونست بهتون کمک کنه و حداقل جرات و علنی کارهای زشت کردن را ازش بگیره.

مطلبی هم که درمورد اهل معنویت نبودن میتونه ریشه خیلی از این مشکلات باشه را هم تایید کرده و این یه مساله‌ی کاملا واضحی هست که غیر قابل انکاره و نمیشه نادیده گرفت.

اما یه موضوعی را ازتون درخواست دارم که خوب بهش فکر کنید و بعد درموردش باید صحبت کنیم:
رفتارهایی که بعد از حضور خانوادتون ازتون سر میزنه چی هست که ایشون برداشت میکنه که نشات گرفته از حضور خانوادتون بوده؟ یعنی ایشون حس میکنه تغییر کردید. ایا از ایشون پیش خانوادتون حرفی می زنید؟ یا اینکه چون شما ناراحت می شید از این موضوع به عنوان یه نقطه ضعف توی دستشه و ازش استفاده می کنه؟

با توجه به اینکه شما از همه لحاظ مطلع هستید و مشاورهای خانواده و حقوقی را هم دخیل در کارتون کردید و جواب نگرفتید دو راه براتون هست که یکیش را خودتون و مشاورین که توصیه کردن قبول نکردید و اون هم اقدام قانونی و یا جدا شدن هست که به هر حال با ملاحظاتی که ذکر کردید ادامه زندگی را انتخاب و تقریبا هم میشه گفت راه خوبی هست.

اما در مقام پذیرش اوضاع و مخلوط شدن با این شرائط باید قدم های موثری بردارید و خودتون را از تحت فشار بودن بیارید بیرون.

بدور از همه مسائلی که مطرح کردید اعم از مشاوره رفتن ها و شرائط دیگه یه بار دیگه اشاره های غیر مستقیمی که در مشاوره قبلی بابت پذیرش خدمتتون عرض کردم بخونید که یکیش اینه که شما تا ده روز اینده روزی چند دقیقه به این فکر کنید که روی رفتار و گفتار همسرتون نباید هیچ حسابی باز کنید. و شما هستید و یه زندگی که همه چی اون همینه که هست.

قدم های بعدی برای پذیرش هست و خروج از فشارهای روانی که الان حاکم هست.

موفق باشید.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 8 =
*****