افزودن دیدگاه

تصویر زاهدی مقدم محمد

با سلام و ادب و احترام

در پاسخ به سؤال شما باید گفت:

اولا: نهی در روایات درباره زیاد گفتن برخی از ذکرها، نهی مولوی نیست بلکه ارشادی است به این معنا که اگر کسی انجام داد مرتکب کار حرامی نشده است تنها از این باب است که برخی افراد ظرفیت گفتن هر ذکری را ندارند باید به آن ظرفیت درونی برای درک آن ذکر و بیان آن را داشته باشد لذا هر فردی ظرفیت بیان هر ذکری را ندارد و گاهی به سبب انجام آن ذکر و تکرار زیاد آن آثار برعکسی برای گوینده داشته باشد.

ثانیاً: اسلام برای جلوگیری از آثار منفی زیاد گفتن برخی از ذکرها به تلفیق نمودن آن با برخی ذکرهای دیگر مثل صلوات بر محمد و آل محمد که گره گشای هر کار است رهنمود ساخته که به طور قطع در این تلفیق حکمتی و مصلحتی وجود دارد که ما از آن بی اطلاعیم.

ثالثاً: چنان که بیان شد تمامی اذکار دارای آثار وضعی مخصوص به خود می باشند که در صورت فراهم آمدن شرایطی، این آثار بر روح و روان ذاکر وارد می شوند. برخی از مهمترین این شرایط عبارتند از:
1) توجه قلبی ذاکر به اذکاری که بر لب دارد
2) طهارت ظاهری و باطنی ذاکر
3) تکرار زیاد یک ذکر خاص

اگر این شرایط فراهم شوند علاوه بر ثواب اخروی ذاکر از اذکاری که می خواند، آثار تکوینی دنیوی نیز از این اذکار بر ذاکر وارد خواهد بود که البته برخی از این آثار تکوینی ممکن است فراتر از قابلیت و بنیه جسمی و روحی سالک بوده و موجب مشکلاتی برای وی شود. مثلا ممکن است تکرار زیاد ذکر خاصی موجب فقر مادی سالک الی الله گردد تا از این حیث دل شکستگی خاصی را برای تقرب او به خداوند موجب شود. لذا برای تکرار زیاد ذکر خاصی باید ابتدا به روایاتی که در مورد آن ذکر و جایگاه آن وارد شده توجه کرد و یا از دستورات استاد کاملی که واقف به ظرفیت و قابلیت شاگرد است بهره مند شد.

رابعا: خیلی از مباحث اخلاقی و فقهی وجود دارد که فلسفه آن امروزه به طور کامل برای ما روشن نیست اما به طور قطع دارای مصلحت می باشد. اما از ان جایی که خداوند متعال حکیم است و کار لغو هرگز ابلاغ نمی کند و هر حکمی را پس از سنجش مصالح و مفاسد آن ابلاغ می کند به طور قطع در مسائل اخلاقی نیز چنین بوده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 10 =
*****