افزودن دیدگاه

تصویر به تو از دور سلام

اسم قصه: هدیه مامان

موضوع قصه: آموزش خوراکی های مفید

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود
نرگس کوچولو یه روز خواب دید تو یه جنگل بزرگ، حیوانات جنگل واسه ماماناشون میخوان جشن بگیرن. 
حیوانات همه در تدارک تهیه یه هدیه خوشگل برای مامانشون بودن.
نرگس کوچولو از خرگوشی پرسید: چرا میخواهید جشن بگیرین؟ 
خرگوشی گفت: آخه مامانامون خیلی زحمت ما رو کشیدن، میخواهیم ازشون قدردانی کنیم.
نرگسی گفت: خب چطوری قدردانی میکنید؟ 
خرگوشی گفت: هر کس واسه روز جشن قراره یه هدیه به مامانش بده!
نرگس دوباره پرسید: تو چی میخوای هدیه به مامانت بدی؟ 
خرگوشی گفت ما خرگوشها هویج و کاهو میخوریم. میخوام هویج و کاهو بگیرم.
نرگس رفت پیش خرس کوچولو، پرسید خرس کوچولو تو چه هدیه ای به مامانت میدی؟ 
خرس کوچولو گفت : ما خرسها عسل خیلی دوست داریم، میخوام عسل به مامانم بدم.
نرگسی رفت پیش گوساله و گفت : تو چی میخوای بگیری؟
گوساله گفت: گاو و گوساله ها یونجه میخورند؛ یونجه میگیرم.
رفت پیش سگ پشمالو گفت توچی میخوای بگیری؟
سگ پشمالو گفت: سگها استخوان میخورن. من استخوان به مامانم هدیه میدم. 
از موشی پرسید توچی هدیه میدی؟ 
موشی گفت: موشها پنیر دوست دارن بخورن، پنیر میگیرم.
رفت پیش میمونه به میمون گفت: تو چی؟ 
اونم گفت: میمونا موز و نارگیل دوست دارند؛ موز و نارگیل میگیرم ...
خلاصه از همه حیونا پرسید. بعد حیونا بهش گفتن نرگس کوچولو تو نمیخوای تو جشن ما شرکت کنی و واسه مامانت هدیه بگیری؟!
نرگس گفت: منم خیلی دوست دارم؛ ولی نمیدونم چی واسه مامانم بگیرم؟!!!
پروانه گفت : خب مثل من، یه دسته گل به مامانت بده! گل هدیه قشنگیه!
زنبور عسل گفت: من میتونم بهت عسل بدم، عسل واسه آدما مفیده، عسل هدیه بده.
گوسفنده گفت: منم میتونم بهت شیر بدم، شیرم واسه آدما مفیده، شیر بده!
خرگوشی گفت: سبزیجات هم واسه آدما مفیده، مثل من سبزیجات بده!
میمونه گفت: میوه هم واسه آدما مفیده، مثل من میوه بده!
خلاصه هر حیونی یه پیشنهادی داد!
نرگس کوچولو گفت: حالا کدومشو واسه مامانم بگیرم؟!
آقاجغد مهربون گفت : خب ببین مامانت چی دوست داره، اونو بگیر!
همینجوری که نرگس داشت تصمیم می گرفت که چه هدیه ای واسه مامانش بگیره، از خواب بیدار شد! و دید خواب بوده و جشن و هدیه ای در کار نیست! 
با ناراحتی پیش مامانش رفت و خوابش رو برای مامانش تعریف کرد.
مامانش گفت: حالا هم میتونی به من هدیه بدی!
نرگسی گفت: مامان چه هدیه ای رو دوست داری؟  
مامان گفت: بهترین هدیه واسه من اینه که حرفمو گوش کنی، شبا زود بخوابی، قبل از خواب مسواک بزنی و با داداشت مهربون باشی.
نرگس گفت: آخه اینا که هدیه نیستند. من میخواستم برای شما یه خوراکی خوشمره هدیه بگیرم.
مامان گفت: اینا بهترین هدیه های دنیا هستند عزیز دلم! خدا هم گفته خوراکی های خوب بخورید و هم گفته کارهای خوب انجام بدید.(۱)

____________________
۱. كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا (مؤمنون، ۵۱)

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 12 =
*****