چند مدت پیش برای برای دوم یا سوم کتاب "از دولت عشق" از "کارترین پاندر " را بصورت گذرا می خواندم. ایشون یکجا از کتابش(ص 18_19) حرف جالبی میزنه؛ میگه:
"عشق را که نباید بیرون از خود بیابید. محبت را در درون خود کشف کنید و از طریق اندیشه و کلام و اعمال و دعاهای تاکیدی خویش به بیرون افکنید. چون به این کار ادامه دهید به قدرت کامیابی بخش محبت پی می برید و از دولت عشق در رابطه خود با همگان پیروز و بر همه اوضاع و شرایط مسلط می شوید.
یکی از جامعهشناسان مشهور جهان در دانشگاه هاروارد قدرت محبت را مورد بررسی و پژوهش قرار داد به این نتیجه رسید که:
(((( عشق نیز مانند هر فضیلت دیگر، انسان میتواند آگاهانه ایجاد کند و بپروراند.))))
(((( پژوهندگان متفقاً به این نتیجه رسیدند که همانطور که سایر نیروهای طبیعی را ایجاد کنیم، می توانیم عشق را نیز بیافرینیم.))))
پس اگر چنین به نظر میرسد که عشق شما را نادیده گرفته یا بیاعتنا از کنارتان رد شده لزومی ندارد که احساس ناامیدی و دلسردی کنید. آنان که به تلخی ندا در میدهند که زندگیشان از عشق تهی است به اشتباه عشق را برون از خویش جستجو می کنند.
اکنون این حقیقت را دریابید که عشق نخست از درون آغاز می شود؛ آنگاه به سیمای اندیشه و احساس و کلام و عمل بیرون فرستاده میشود. تنها زمانی که پرورش عشق درونی را آغاز کنید میتوانید به اثبات برسانید که شیوه ای معنوی و علمی و رضایت بخش را در پیش گرفتهاید. زیرا تنها در این صورت این است که دیگر در دستخوش اوضاع و احوال و اسیر مردمان نیستید. بر خودتان و جهان مسلط می شوید؛ رها از هرگونه ترس و آزار و ناامیدی و دلسردی."
من احساس میکردم این همان چیزی است که شهید مطهری در مجموعه آثارش، جلد 2، ص 32 در مقایسه ای که بین علم و ایمان داره؛ درباره "ایمان" میگه.
"ایمان عشق و امید و گرمی می بخشد... ایمان جهت دهنده است... ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد... ایمان انقلاب درون است... ایمان روان را روان آدمیت میکنه... ایمان انسان ساز هست... ایمان نیروی متصل میده... ایمان زیبایی روح هست... ایمان زیبایی احساس است... ایمان امنیت درونی میده... ایمان در مقابل اضطرابها،تنهایی ها، احساس بی پناهی ها و پوچ انگاریها ایمنی میده... ایمان انسان را با خودش سازگار میکنه!"
حالا باز نمیدونم؛ ولی همیشه این قسمت از کتاب آقای مطهری رو میخوندم، حس میکردم درکم از اونچه شهید میگه خیلی سطحی تره.
ولی حس میکنم این دو مطلب مکمل همند. ولی هر کدام به ادبیات خودشون!
خیلی عشق رو غیرقابل دسترس نبینید! در وجود خودتون هست. کافیه پیداش کنید!
بر دوست خوب ما، از طرف یک کاربر سلام
چند مدت پیش برای برای دوم یا سوم کتاب "از دولت عشق" از "کارترین پاندر " را بصورت گذرا می خواندم. ایشون یکجا از کتابش(ص 18_19) حرف جالبی میزنه؛ میگه:
"عشق را که نباید بیرون از خود بیابید. محبت را در درون خود کشف کنید و از طریق اندیشه و کلام و اعمال و دعاهای تاکیدی خویش به بیرون افکنید. چون به این کار ادامه دهید به قدرت کامیابی بخش محبت پی می برید و از دولت عشق در رابطه خود با همگان پیروز و بر همه اوضاع و شرایط مسلط می شوید.
یکی از جامعهشناسان مشهور جهان در دانشگاه هاروارد قدرت محبت را مورد بررسی و پژوهش قرار داد به این نتیجه رسید که:
(((( عشق نیز مانند هر فضیلت دیگر، انسان میتواند آگاهانه ایجاد کند و بپروراند.))))
(((( پژوهندگان متفقاً به این نتیجه رسیدند که همانطور که سایر نیروهای طبیعی را ایجاد کنیم، می توانیم عشق را نیز بیافرینیم.))))
پس اگر چنین به نظر میرسد که عشق شما را نادیده گرفته یا بیاعتنا از کنارتان رد شده لزومی ندارد که احساس ناامیدی و دلسردی کنید. آنان که به تلخی ندا در میدهند که زندگیشان از عشق تهی است به اشتباه عشق را برون از خویش جستجو می کنند.
اکنون این حقیقت را دریابید که عشق نخست از درون آغاز می شود؛ آنگاه به سیمای اندیشه و احساس و کلام و عمل بیرون فرستاده میشود. تنها زمانی که پرورش عشق درونی را آغاز کنید میتوانید به اثبات برسانید که شیوه ای معنوی و علمی و رضایت بخش را در پیش گرفتهاید. زیرا تنها در این صورت این است که دیگر در دستخوش اوضاع و احوال و اسیر مردمان نیستید. بر خودتان و جهان مسلط می شوید؛ رها از هرگونه ترس و آزار و ناامیدی و دلسردی."
من احساس میکردم این همان چیزی است که شهید مطهری در مجموعه آثارش، جلد 2، ص 32 در مقایسه ای که بین علم و ایمان داره؛ درباره "ایمان" میگه.
"ایمان عشق و امید و گرمی می بخشد... ایمان جهت دهنده است... ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد... ایمان انقلاب درون است... ایمان روان را روان آدمیت میکنه... ایمان انسان ساز هست... ایمان نیروی متصل میده... ایمان زیبایی روح هست... ایمان زیبایی احساس است... ایمان امنیت درونی میده... ایمان در مقابل اضطرابها،تنهایی ها، احساس بی پناهی ها و پوچ انگاریها ایمنی میده... ایمان انسان را با خودش سازگار میکنه!"
حالا باز نمیدونم؛ ولی همیشه این قسمت از کتاب آقای مطهری رو میخوندم، حس میکردم درکم از اونچه شهید میگه خیلی سطحی تره.
ولی حس میکنم این دو مطلب مکمل همند. ولی هر کدام به ادبیات خودشون!
خیلی عشق رو غیرقابل دسترس نبینید! در وجود خودتون هست. کافیه پیداش کنید!
موفق باشید.
یاعلی