افزودن دیدگاه

تصویر به تو از دور سلام

عرض ادب و ارادت؛ از طرف یک کاربر سلام

دوست عزیز؛ اگه بتونید پدرش رو متقاعد کنید که با مادرش دیداری داشته باشه، کمک بزرگی بهش کردید.
اگه پدرش قبول کنه و مادرش رو به مدرسه دعوت کنید؛ یکساعت هم مادرش رو ببینه؛ کار بزرگی انجام دادید.

من اینکارو خودم انجام دادم. یکی از بچه های طلاق ما از پدرش میترسید. پدر آمد دخترش رو در مدرسه ببینه.(چون مادر اجازه دیدار نمی داد) ولی بچه از پدرش میترسید.
چند جلسه با دختر صحبت کردم و راضیش کردم که پدرش رو ببینه. جلسه اول به بچه گفتم از پنجره طبقه بالا بابات رو ببین. گریه میکرد میگفت دستم رو بگیر. دستش یخ بود. رنگ به رخ دختر 17_18 ساله نبود.(اینقدر میترسید.) مادرش رو هم با هزار دردسر راضی کردم که اجازه بده گهگداری بچه، پدرش رو ببینه. و بعدها، هر از چندی پدر می آمد مدرسه؛ اتاق خودم رو در اختیارشون میگذاشتم و با هم خلوت پدری و دختری انجام میدادند. اولین جلسه ای که دختر تونست با پدرش دیداری داشته باشه و ارتباط بگیره؛ بعد از اینکه پدرش رفت. سرش رو گذاشت روی شونه ی من و از خوشحالی گریه می کرد. هق هق میزد... گریه و خنده اش قاطی شده بود. گفتم حالت خوبه؟ میگفت بعد از 17 سال، حالم امروز خوب شد.

راضی کردن مادر اون بچه کار راحتی نبود. 
پس از اینکه رضایت داد؛ خیلی ازشون تشکر کردم. و در حد وسع خودم براش سنگ تمام گذاشتم. چون واقعا هم بنظرم آدم بزرگی بود که قبول کرد و همین پذیرشش کار بزرگی بود. چون بعضی مادرها خوب که بچه به خاک سیاه نشست؛ اونوفت از خر شیطون پایین میان که اونموقع نوشدارو پس از مرگ سهرابه!

دوست عزیز؛ اگر این توانایی رو داری که اولیاء رو راضی کنی، بچه ها با پدر و مادر اصلی خودشون ارتباط برقرار کنند؛ حتما این ثواب رو از خودت دریغ نکن. 
دوست عزیز؛ شاید هیچوقت در زندگی اون بچه، خیرخواهی مثل شما، پیدا نشه که واسطه بشه و این ترسها، اضطرابها و... و... و موانع رو از میان برداره. شاید هیچ وقت دیگه اون بچه نتونه ارتباط درستی با پدر و مادر خودش برقرار کنه!  
شاید هیچ کس توی زندگی بچه تأثیرگذارتر از شما نباشه؛ باور کنید؛ خانم!

زندگی مثل فیلمهایی که نشون میدن که بچه ای صد سال بعد از هرگز، میفهمه پدر و مادر واقعیش افراد دیگری بودند، میگرده و پیداشون میکنه و چایی نخورده باشون فامیل میشه و تو بغلشون میپره؛ نیست!

فیلم نامه نویس ها هم شاید مثل خیلیهای دیگه از آرزوهاشون می نویسند...

خداکنه پدر این بچه هم قبل از اینکه خدانکرده دخترش به خاک سیاه بنشینه از خر شیطون پیاده شه! 
همه آدمها یکروزی از لجبازیهایی کردند، دست برمی دارند؛ ولی خدا کنه اونروز خیلی دیر نباشه! 

یاعلی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****