افزودن دیدگاه

تصویر محب امام رضا ع
نویسنده محب امام رضا ع در

سلام مادر مهربان

به نظر میرسه یکم دستو بال ایشون یعنی اقا پسرتون رو باید بیشتر از اینا باز بذارید.

میدونید بچه ها اسیر والدینشون هستن.نباید بهشون سخت گرفت.خصوصا تا هفت سالگی که باید پادشاهی کنند.یعنی اگه قراره بهشت زیر پای مادران باشه که هست برای اون مادرانیه که شاهنشاهی بچه شون رو به رسمیت بشناسند و تحت فرمان بچه باشن.هر چی بخواد باید در اختیارش باشه.(بچه ی یه سال مگه چی میخواد طفلی).چه از جهت وسایل چه خوراکی چه خود والدینش .ممکنه وسط روز موقع کار دلش بخواد مامانش بغلش کنه.باید اطاعت بشه.شاید میهمان اومده وسط بگو بخند جمع خانوما دلش بخواد با مامانش بازی کنه .حرف حرف بچه ست.مادر میتونه به میهمان بگه بچه م بازی میخواد چند دقیقه ببخشید منو، باید باهاش بازی کنم .میهمان عقلش کامل رشد کرده میتونه بفهمه اما بچه نمیفهمه چرا وقتی خونه شون شلوغه مامانش دیگه کمتر بهش توجه میکنه.البته بعضی میهمانها شاید درک نکنن که مشکل خودشونه .میتونن دیگه تشریف نیارن.

ببینید مادری کردن هنره و کار راحتی نیست.باید خوش فکر بود و مادری کردن رو اموخت.در اینصورت تمام لحظاتی که برای بچه وقت میذارید براتون عبادت ثبت میشه و روز قیامت پابپای شهدا وارد صحرای محشر میشید.اما خدای نکرده اگه در مادری کردن کوتاهی بشه....مادر حق نداره تا هفت سالگی به بچه دستور بده یا تنبیه کنه یا حتی چیزی بهش اموزش بده.بچه باید کاملا ازاد باشه و حالشو ببره.مگه چند بار قراره بچه باشه.

بله البته بعد از هفت سالگی باید اموزش داده بشه تربیت بشه.گاهی تنبیه بشه.و....

والبته باید مراقب موارد خطر ناک هم بود.که بحثش جداست

اما قبل هفت سالگی اولویت اول همه جا با بچه ست.وقتی کار ِخونه انجام میشه وقتی میهمان میاد. میهمانی میریم.تلوزیون تماشا میکنیم صحبت میکنیم و کلا در هر شرایطی که باشیم اولویت اول با بچه ست.اگه ایشون امری نداشته باشه میتونیم به کارهای دیگه مون برسیم.

تلوزیون اول بچه.اگه گفت تلوزیون نمیخوام میتونیم شبکه رو بزنیم همونجا که میخواییم والا هر شبکه که ایشون صلاح بدونه.

جلوی جمع تا بچه صدا کرد باید به بقیه بگیم یه لحظه ساکت باشید ببینم بچه م چی میگه.

خرید میکنید اول خریدای بچه.لباس میخواد بپوشه هر چی بچه دوست داشته باشه و...

لذا اگه همیشه بچه در اولویت باشه به نظر میرسه مشکل شما حل بشه.توجه داشته باشیم که بچه مثل بزرگترها فکر نمیکنه وقتی چیزی میخواد یعنی میخواد.و باید اماده بشه.چون نمیفهمه کار داشتن مامان یعنی چی .مهمون یعنی چی.اون حسش اینه من الان چیزی رو میخوام ولی نیست در حالی که باید باشه.

اگه خلاف این برخورد بشه یعنی به هر دلیلی به خواسته ش نرسه این ناکامی ها تو دلش میمونه و عصبیش میکنه و ماجرا هم تا اخر عمرش فراموش نمیشه.شاید باورش سخت باشه که بخش زیادی از این افرادی که الان بدلیل بزه کاری و خلاف در زندان هستن علت اصلی وارد شدنشون به ناهنجاریهای بزرگ ،در واقع محرومیت و عقده ای بوده که از زمان خردسالی با خودش یدک میکشیده.ولو اینکه اگه ازش سوال کنی چیزی هم یادش نیاد.ولی گویا با روشهای خاصی مثل هیپنوتیزم میشه از لایه های پنهان مغز به ریشه ی ناهنجاریها پی برد.مثلا در دو سالگیه بچه ، یه گلدان خوشگلی بوده که همیشه دلش میخواسته یبار بتونه بهش دست بزنه اما تا بچه بهش نزدیک میشده ده نفر صداشون بالا میرفت که بچه رو بگیر ..مواظب باش الان میندازه .یکی هم از اون طرف با عجله و هراسان اومده یا گلدون رو از بچه دور کرده یا بچه رو گرفته کشیده کنار .یعنی این تو دلش مونده.حالا بیست ساله شده انگار هر خونه ای چیز دکوری زیبایی میبینه دلش میخواد اونو یجور دودره کنه.

اینجور مسائل در بچه اثرات عمیقی میذاره لذا احتمالا مواردی بوده که بچه دوست داشته به چیزی دست بزنه یا بازی کنه ولی  نتونسته.و حالا به محض محرومیت عصبی میشه.

علاجش هم همینه که اجازه بدید پادشاه پادشاهیش رو بکنه تا هیچی تو دلش نمونه ان شاالله بعد از هفت سالگی تربیتتون که شروع شد اونموقع اگه لازم شد محروم هم بکنید اشکال نداره اما الان نه.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 15 =
*****