افزودن دیدگاه

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام خدمت شما کاربر گرامی:

از توجه شما به رفتارهاتون و اینکه به این نتیجه رسیدید که به اشتباه دارید مرتکب این برخورد ها می شید تقدیر و تشکر می شود.

مهمترین مساله در چنین برخورد هایی اینه که شخص متوجه باشه به بدی رفتار و برخوردهاش. بعد از این مرحله می رسیم به اینکه ریشه ی این رفتار چی می تونه باشه؟

گذشته ای دارید که نتونستید سربلند ازش بیایید بیرون و شکست هایی داشتید که الان شما را بی حوصله و ناتوان کرده؟

بله درسته دقیقا این مساله می تونه به خودی خود ریشه ی عصبانیت و پرخاشگری باشه که بهتره درموردش با خودتون صادقانه برخورد کنید و برای حل کردنش وارد شده و با اراده و درایت برای همیشه درست بشه. در این مورد اگر مطلبی بود جدا گونه یادداشت بذارید تا با شما همراه باشیم.

نکته ی دومی که به نظر می رسه عدم شناخت دقیق و درست از رفتارهای مادرتون هست. یعنی ایشون را درست نشناختید و برخوردهایی که داره و یا حتی صحبت و گفتارشون را بد برداشت می کنید و یا با سطحی نگری نسبت به گفتار و رفتار ایشون فکر می کنید که با شما دشمنی داشته و یا در کل دلسوزی مادرانه ی ایشون را غافل شدید.

برای توضیح این قسمت باید عرض کنم:

گاهی بزرگتر ها از روی نگرانی و دلسوزی شروع به نصیحت یا حتی دعوا کردن می کنند و فرزندانشون را به گمان خودشون به تربیت درست هدایت می کنند.

نگاه به سن و سال فرزندشون هم نمی کنند و اون عزیزان در همه احوالات فکر می کنند بچه ها به حمایت نیاز دارند و باید مراقبشون باشند. پس با این نگاه در خیلی از مواقع و موارد می تونید خیلی راحت از کنار برخوردهای بد و حتی تند مادرتون رد بشید. وقتی از ته دل و با اعماق وجودتون به دلسوزی اون عزیز نگاه کنید بهتر می تونید درک کنید.

این شد دو موضوع و دو نگاه برای شناخت

شناخت بعدی درمورد شخصیت خودتون هست که متوجه باشید چه چیزهایی بیشتر عصبانیتون می کنه؟ در چند روز اخیر بیشترین موردی که شما را اذیت کرده چی بوده؟

بعد از شناخت این قسمت، امادگی قبلی را در مقابلش پیدا می کنید یعنی می دونید الان داره مجدد این مساله براتون پیش میاد و وقت عصبانیتتون هست. خب از یه طرف بدی و ناراحتی بعد عصبانیت را در ذهن دارید و از طرفی می دونید شرایطش داره مهیا میشه پس وقتشه:

صحنه را ترک کنید
شمارش اعداد و معکوس کردنشون در شمارش
پرتاب کردن ذهن به سمت و سوی دیگه
تغییر حالت در صورت امکان نداشتن ترک خونه یا اتاق. نشسته باشید بلند بشید  و یا برعکس
نفس های عمیق و پی در پی
تکرار جملات مثبتی که از قبل حفظ کردید(... من آرامم ... در ارامش می شود حرف ها را بهتر زد ... منظور مادرم شاید چیز دیگری است... و...)

این جلسه شروعی هست برای شناخت خودتون شخصیتتون و مادر عزیزتون پس ممکنه براتون سوالات و ابهاماتی باشه که در یادداشت های بعدی می تونید بیان کنید تا قدم های بعدی را هراه شما برداریم.

موفق باشید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 4 =
*****