سلام من عاشق اون شدم نمیدونم چی بگم حسرت نرسیدن به اونکه من دوست داشتمش عاشقش بودم ازته قلب تاهمین الان بامنه عشق بودهوست نبود الان ۵ساله ازون ماجرامیگذره اما دل من پیش اونه هرکارکردم فراموشش کنم نشد بخدا هرکار اونم اذدواج کرد من زنمودوسش دارم دخترخوبی بوده هیج نامردی درحقش نکردم ولی هرکارمیکنم دلم اونجاست باورکنیدخیلی خواستم بهش بگم امامنتقی فکرکردم دیدم نمیشه نمیدونم میفهمین یانه نشدکه بهش بگم حسرت رسیدن به اون هرلحظه ازعمرم که میگذره بیشتر میشه گاهی افکارشیطانی به سرم میزنه که یه کارای بکنم ولی نه دل انجامشودارم نه میتونم ازش بگذرم توروخدایه راهنمای درست بگین که شدنی باشه برای من داره وجودم ازحسرت نرسیدن هر روز بیشتر می سوزه یه راهی که من تا بحال به فکرم نرسیده بگین توروخدامن نظامیم وجایگاهی توخانواده دارم من کجابرم چیکارکنم که مهرش ازدلم بره وراهتم کنه یابهش برسم توروخدابدادم برسیم نه یه چیزی توسایتتون بنویسنوتموم خواهش میکنم جواب خیلی برام مهمه درضمن من ازخراسانمو وقتی رفتم پابوس اقا نایب زیاره هستم ممنون.....
سلام من عاشق اون شدم نمیدونم چی بگم حسرت نرسیدن به اونکه من دوست داشتمش عاشقش بودم ازته قلب تاهمین الان بامنه عشق بودهوست نبود الان ۵ساله ازون ماجرامیگذره اما دل من پیش اونه هرکارکردم فراموشش کنم نشد بخدا هرکار اونم اذدواج کرد من زنمودوسش دارم دخترخوبی بوده هیج نامردی درحقش نکردم ولی هرکارمیکنم دلم اونجاست باورکنیدخیلی خواستم بهش بگم امامنتقی فکرکردم دیدم نمیشه نمیدونم میفهمین یانه نشدکه بهش بگم حسرت رسیدن به اون هرلحظه ازعمرم که میگذره بیشتر میشه گاهی افکارشیطانی به سرم میزنه که یه کارای بکنم ولی نه دل انجامشودارم نه میتونم ازش بگذرم توروخدایه راهنمای درست بگین که شدنی باشه برای من داره وجودم ازحسرت نرسیدن هر روز بیشتر می سوزه یه راهی که من تا بحال به فکرم نرسیده بگین توروخدامن نظامیم وجایگاهی توخانواده دارم من کجابرم چیکارکنم که مهرش ازدلم بره وراهتم کنه یابهش برسم توروخدابدادم برسیم نه یه چیزی توسایتتون بنویسنوتموم خواهش میکنم جواب خیلی برام مهمه درضمن من ازخراسانمو وقتی رفتم پابوس اقا نایب زیاره هستم ممنون.....