افزودن دیدگاه

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام
وحشتناک شده دنیا
یه دوستی داشتم از اول ابتدایی با هم بودیم تا اینکه دوم دبیرستان ازدواج کرد و چون درسش ضعیف بود نیومد
تا جند وقتی ازش بی خبر بودم تا باز همو دیدیم
هنوز سلام نکرده شروع کرد از دوست پسراش حرف زدن
از زن عموش کها ونم دست کمی از این نداش
واقعا حالم بد شد
دانشگاه رفتم ترم دوم یکی از بجه ها وارد گروهمون شد
متاهل بود فک می کردیم چقدر دختر زرنگ و خوبیه
اما ترم جهارم که شدیم فهمیدیم عجب اشتباهی کردیم
اون زرنگ نبود فقط ادای بچه زرنگارو در می اورد
شوهرش تهران کار میکرد اینم اینجا با پسرا از طریق نیمباز و لاین و... دل و قلوه رد وبدل میکرد
چون میدونه از اینکارا نفرت دارم پیش من با پسرا حرف نمیزنه اما جای دوستم سه چهار ساعتی با پسره حرف زده بوده
واقعا نفرت انگیزه
با یکی از پسرای دانشگاه هم به بهانه ی درس اس ام اس بازی میکنه
پسره ی بی شعور با اینکه میدونه این متاهله باز تا ساعت3،4صبح با خانوم اس میده
کرم از خود درخته
بعد ایشون میاد از شاهکاراش واسه ما حرف میزنه
حیف که نمیشه بکوبم تو دهنش
چندبار مستقیمو غیر مستقیم بهش گفتم از اینکاراش دست برداره حیف که حرف حالیش نمیشه
اونقد با پسره راحت حرف زد تا حدی که پسره ی احمق به خودش اجازه داده که برای دوستش از طریق دوستم بهم پیشنهاد دوستی بده
فقط منتظرم دانشگاه باز شه تا.........
بخاطر همین کاراش از19واحدی که این ترم برداشته بود12واحدشو افتاد
دیگه دوس ندارم با افراد متاهل دوس بشم چون اگه باز هم از این موردا ببینم دیوونه میشم
البته زنان پاک دامن کم نیستن
خدا خیرشون بده
و بقیه رو به راست هدایت کنه انشا ا...
کلام اخر بد دوره زمونه ای شده بخدا
ببخشید زیاد حرف زدم

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 0 =
*****