افزودن دیدگاه

تصویر صاحب الامری روح الله

با عرض سلام و ادب خدمت شما

ممنون از اینکه سؤالتان را با این مجموعه در میان گذاشتید.

خداشناسی در واقع جنبه‌های گوناگونی دارد که می‌توان به آن پرداخت.

یکی از ابعاد خداشناسی، اصل اثبات وجود خدا و اوصاف الهی است.

جنبه دیگر آن، توضیح اوصاف خداست.

جنبه دیگر آن نحوه ارتباط خدا با مخلوقات است.

از آنجاکه حضرت‌عالی جنبه خاصی را مشخص نکرده‌اید، درباره اوصاف خداوند و ارتباط خدا با بندگانش مختصر عرایضی را خدمتتان عرض می‌کنیم.

از جمله اوصاف خداوند رحمت اوست. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: خداوند نسبت به بندگانش رحیم است و از مصادیق رحمتش این است که صد رحمت [برای بندگانش] خلق کرده. [از میان این مقدار رحمت خود] تنها یکی از آنها را در دنیا قرارداده و به واسطه همین یک رحمت است که مردم نسبت به هم دلسوزی می‌کنند و مادر فرزندش را دوست دارد و ... . آنگاه فرمودند: وقتی روز قیامت می‌شود، خداوند این یک رحمت را در کنار آن 99 رحمت دیگر قرار داده و به بندگانش ترحم می‌کند. [تفسیر امام حسن عسکری علیه‌السلام، ج1، ص37]

در حدیث دیگری از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: خداوند در روز قیامت آنقدر به بندگانش لطف می‌کند که حتی ابلیس هم در رحمت خدا طمع می‌نماید. [بحارالانوار، ج7، ص287]

یکی دیگر از اوصاف الهی حکمت اوست. تمام کارهای خدا از روی حکمت است ولو اینکه ما از حکمت کارهای خداوند اطلاع نداشته باشیم. همه چیز در عالم بر اساس تقدیرات حکیمانه الهی پیش می‌رود و خداوند نسبت به تمام بندگانش خیرخواه است؛ اگرچه آنها در بسیاری از مواقع متوجه این موضوع نباشند و یا حتی بعداً هم متوجه آن نشوند.

راننده‌ای که سرپرستار یک بخش از بیمارستان هم بود و در ساعات بی‌کاری در اسنپ کار می‌کرد، نقل می‌کرد: يه مسافري بود هم سن و سال خودم ، حدودا ۴۰ساله. خيلي عصباني بود. 
وقتي داخل ماشين نشست، بدون اينکه جواب سلام منو بده گفت: چرا آنقدر همکاراتون بی‌فکر هستند. 
از شدت عصبانيت چشماش گشاد و قرمز شده بود.
گفتم چطور شده، مسافر گفت:
۸ بار درخواست دادم و راننده‌ها گفتن يک دقيقه ديگر مي‌رسند و بعد لغو کردند.
من بهش گفتم حتما حکمتي داشته و خودت رو ناراحت نکن.
اين جمله بيشتر عصبانيش کرد و گفت حکمت کيلو چنده و اين چيزا چيه کردن تو مختون و با گوشيش تماس گرفت.
مدام پشت گوشي دعوا می‌کرد و حرص می‌خورد.(بازاري بود و کلي ضرر کرده بود).
حين صحبت با تلفن ايست قلبي کرد و من زدم بغل و کنار خيابون خوابوندمش و احياش کردم.
سن خطرناکي هست و معمولا همه تو اين سن با این اتفاق، فوت می‌کنند؛ چون تا به بيمارستان يا اورژانس برسن طول می‌کشه.

من سر پرستار بخش مغز و اعصاب بيمارستان ..... هستم و مسافر نمی‌دونست.
الحمدلله خطر برطرف شد و بردمش بيمارستان کرايه هم که هيچی!!!

دو هفته بعد براي تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوري بياد پيشم. من اون موقع شيفت بودم و بيمارستان بودم. تازه اون موقع فهميد که من سرپرستار بخشم. اومد و تشکر کرد و کرايه رو همراه يه کتاب کادو شده به من داد. گفتم ديدی حکمتی داشته؟ خدا خواسته اون ۸ همکار لغو کنن که سوار ماشين من بشی و نميری. تو فکر رفت و لبخند زد.
من اون موقع به شدت ۴ ميليون تومن پول لازم داشتم و هيچ کسی نبود به من قرض بده. رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم. تو صفحه اول کتاب يک سکه تمام چسبونده بود!

حکمت خدا دو طرفه بود.هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴ميليون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد. هميشه بدشانسي، بد شانسي نيست.[B2n.ir/s59491]
ما از آينده و حکمت خدا خبر نداريم، حکمت بسیاری از اتفاقات زندگی ما در آخرت و پس‌از مرگ روشن می‌شود، ما باید به خدا اعتماد کنیم.

یکی دیگر از اصاف خدا نامحدود بودن و عدم احتیاج اوست. ما باید بدانیم خدا به عبادت، نماز و اعمال صالح ما احتیاجی ندارد و اعمال بد ما هیچ ضرری به او نمی‌زند. علت توصیه خدا به اعمال صالح، این است که این کارها برای خود ما خوب است و علت نهی کردن از اعمال ناشایست، این است که این کارها برای خود ما بد است. باطن عمل صالح آرامش، لذت از زندگی، نورانیت، حضور ملائکه و در نهایت بهشت و رضوان ابدی است. باطن معصیت نیز، تاریکی، اضطراب در زندگی، حضور شیاطین و اجنه، و در نهایت آتشی است که خودمان آن را تدارک دیده‌ایم. نه کار خوب ما به خدا نفعی می‌رساند و نه کار بد ما به خدا ضرر می‌زند. محور نفع و ضرر در اعمال، خودِ ما هستیم. خداوند ما را آفریده تا به خیر مطلق و لذت ابدی دست پیدا کنیم، باید از این فرصت محدود دنیا استفاده کنیم تا به لذت غیر قابل توصیف ابدی دست یابیم.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****