چند منظر رو نویسنده محترم رعایت نکرده است ، در اسلام خروج از دین حکمش مرگ است ، لذا وقتی در جامعه مسلمان زاده می شوی باید مسلمان باقی بمانی یا در قالب یک منافق اعتقادات درونی و بیرونی ات با یکدیگر متفاوت باشد.
پیامبر با ادیان یهودی ومسیحی و پیروان آنها در مکه و اطراف آن آشنایی کامل داشتند و براساس همان بود که در مکه با مسیحیان و یهودیان به عنوان کسانی که به خدای واحد اعتقاد داشتند مسامحه کردند ، لذا نمی توان گفت بر خلاف جو اجتماع ، اما می توان گفت برخلاف جو خانواده اقدام کردند.
سوال اینست که نویسنده چرا از بین شاخه های دین اسلام ، تشیع را پذیرفته اند ، اگر در جبر جغرافیایی نیستند ، قطعا تحقیقات کاملی در بین ادیان کرده اند و بعد از ارجح شناختن اسلام در شاخه های اهل تسنن تحقیق کرده اند و بعد از تسلط کامل بر آنها و رد به حق بودن آنها آمده اند بر روی شاخه های تشیع تحقیق کرده اند و سرانجام از بین آنها شیعه دوازده امامی را انتخاب کرده اند .
قطعا اگر بگویند بله ، من می توانم بر دروغ گویی ایشان شهادت دهند ، صرفا با دو تا سوال
لذا برادر خوب من شما در انتخاب دین خود در جبر جغرافیایی قرار دارید
چند منظر رو نویسنده محترم رعایت نکرده است ، در اسلام خروج از دین حکمش مرگ است ، لذا وقتی در جامعه مسلمان زاده می شوی باید مسلمان باقی بمانی یا در قالب یک منافق اعتقادات درونی و بیرونی ات با یکدیگر متفاوت باشد.
پیامبر با ادیان یهودی ومسیحی و پیروان آنها در مکه و اطراف آن آشنایی کامل داشتند و براساس همان بود که در مکه با مسیحیان و یهودیان به عنوان کسانی که به خدای واحد اعتقاد داشتند مسامحه کردند ، لذا نمی توان گفت بر خلاف جو اجتماع ، اما می توان گفت برخلاف جو خانواده اقدام کردند.
سوال اینست که نویسنده چرا از بین شاخه های دین اسلام ، تشیع را پذیرفته اند ، اگر در جبر جغرافیایی نیستند ، قطعا تحقیقات کاملی در بین ادیان کرده اند و بعد از ارجح شناختن اسلام در شاخه های اهل تسنن تحقیق کرده اند و بعد از تسلط کامل بر آنها و رد به حق بودن آنها آمده اند بر روی شاخه های تشیع تحقیق کرده اند و سرانجام از بین آنها شیعه دوازده امامی را انتخاب کرده اند .
قطعا اگر بگویند بله ، من می توانم بر دروغ گویی ایشان شهادت دهند ، صرفا با دو تا سوال
لذا برادر خوب من شما در انتخاب دین خود در جبر جغرافیایی قرار دارید