من سیزده سالمه و به جن و روح علاقه داشتم و کارم به جایی رسید که سعی کردم یه جن رو احضار کنم هفته ی اول چیزی ندیدیم ولی یه شب آمد به خوابم و گفت که باید باهم یه قرار داد ببندیم من هم قبول کردم تا یک ماه بعد از این کار پشیمون شدم و دیگه به اون فکر نکردم و قرار داد رو لغو کردم از اون وقت شب و روز ندارم حس می کنم که یکی نگاهم میکنه بعضی وقت ها صدا پا و سوت میشنوم حتی سایه های ترسناک هم میبینم به هرکس میگم باور نمیکنه
من سیزده سالمه و به جن و روح علاقه داشتم و کارم به جایی رسید که سعی کردم یه جن رو احضار کنم هفته ی اول چیزی ندیدیم ولی یه شب آمد به خوابم و گفت که باید باهم یه قرار داد ببندیم من هم قبول کردم تا یک ماه بعد از این کار پشیمون شدم و دیگه به اون فکر نکردم و قرار داد رو لغو کردم از اون وقت شب و روز ندارم حس می کنم که یکی نگاهم میکنه بعضی وقت ها صدا پا و سوت میشنوم حتی سایه های ترسناک هم میبینم به هرکس میگم باور نمیکنه
لطفاً کمک کنین خیلی اوضای بدیه