چند نکته مهم در صحبت های شما دیده می شود، که نیاز به اصلا جدی دارد.
1.شما نگاه بدبینانه ای به انسانها خصوصا جنس زن دارد و باید اصلاح کنید.( هر چند مدعی تجربه های زیاد هستید ولی این تصورات و برداشتها و تجربه های شما نمی تواند استدلال و دلیل کافی برای این موضوع باشد)
2. ظاهرا ملاکهای شما مشخص و روشن نیست.
3. تردیدها و شک شما باید به صورت منطقی حل شود والا نمی توانید با این وضع وارد زندگی شوید.
4. موقع تصمیم گیری باید با یک مشاور متخصص هماهنگ شوید تا به شما کمک کند تا از وسوسه های بیجای فکری در امان باشید و یک تصمیم بهتری بگیرید.
5. نگاه شما به جنس زن، نگاه صحیحی نیست.( ببینید یک زن به عنوان شریک زندگی و فردی که بتوانید در کنار هم آرامش پیدا کنید و با کمک هم فرزندانی را تربیت و تحویل جامعه دهید باید باشد، زن یک انسانی مثل شماست، منتها با ساختاری عاطفی بیشتر در کنار شما می تواند به شما کمک کند که به کمال خو برسید، تصور نا صحیح و انتظار نا معقول و ... باعث بدبینی و احساس عدم ارامش را بدنبال خواهد داشت.)
با سلام
چند نکته مهم در صحبت های شما دیده می شود، که نیاز به اصلا جدی دارد.
1.شما نگاه بدبینانه ای به انسانها خصوصا جنس زن دارد و باید اصلاح کنید.( هر چند مدعی تجربه های زیاد هستید ولی این تصورات و برداشتها و تجربه های شما نمی تواند استدلال و دلیل کافی برای این موضوع باشد)
2. ظاهرا ملاکهای شما مشخص و روشن نیست.
3. تردیدها و شک شما باید به صورت منطقی حل شود والا نمی توانید با این وضع وارد زندگی شوید.
4. موقع تصمیم گیری باید با یک مشاور متخصص هماهنگ شوید تا به شما کمک کند تا از وسوسه های بیجای فکری در امان باشید و یک تصمیم بهتری بگیرید.
5. نگاه شما به جنس زن، نگاه صحیحی نیست.( ببینید یک زن به عنوان شریک زندگی و فردی که بتوانید در کنار هم آرامش پیدا کنید و با کمک هم فرزندانی را تربیت و تحویل جامعه دهید باید باشد، زن یک انسانی مثل شماست، منتها با ساختاری عاطفی بیشتر در کنار شما می تواند به شما کمک کند که به کمال خو برسید، تصور نا صحیح و انتظار نا معقول و ... باعث بدبینی و احساس عدم ارامش را بدنبال خواهد داشت.)