افزودن دیدگاه

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام خانوم.
داستان شما یه تلنگر دیگه هم داشت تصور کنید شما رو میپسندیدن و ازدواج میکردین. تقدیر این ادم این بود که تو این سن به این شکل فوت کنه. اونوقت خدایی نکرده شما اول جوانی همسرتون رو از دست میدادین.اگر جور نشده این وصلت یعنی خیر شما توش بوده. پس دوستانی که مطلب میذارن و از جور نشدن موقعیت یک خواستگار یا رفتن یک اقایی گله میکنن پیام این داستان رو بگیرن.
یه موردی رو هم من بگم که به یک پرونده برخوردم از اشناهای خیلی دور اقا پسر از یک خانواده اصیل. پدرشون تحصیل کرده.مهندس و به شدت پول دار. مادرشون معلم. طبق گفته اطرافیانشون هم خود اقا پسر چه اخلاقا چه به لحاظ مذهب خیلی خوب بودن. پدر و مادر این اقا حدود صد جا رفتن خواستگاری ولی هر دفعه یا پدر میگفتن خانواده دختر اصالت و شهرت نداره یا مادر میگفتن زیبایی کافی و موقعیت بالای اجتماعی ندارن. خود پسر هم چون خانواده ش میدونستن با این طرز رفتارها مخالفه چراغ خاموش میرفتن خواستگاری و دنبال بررسی اصالت و... نهایتا یک مورد رو پسندیدن که تک دختر بود پدرش از با نفوذ های شهرشون و خیلی هم وجهه دار. عقد کردن. بعد دو ماه متوجه بهانه گیری های دختر شدن برای طلاق گرفتن ولی خب هر دو خانواده اونقدر ابرو داشتن اونم توی یک شهر کوچک که طلاق براشون سنگین باشه و دوران عقد همچنان ادامه پیدا کرد چهار ماه از عقد نگذشته بود که دختر خانوم به اسم قرص تقویتی به پسر قرص برنج داد. طبق نظریه پزشکی قانونی قرص برنج بسته به توانایی جسمی فرد نهایتا تا24 ساعت فرد رو میکشه. برنامه ریزی دختر این بود که این اقا قبل رسبدن به بیمارستان میمیره و ماجرا رو به کسی نمیتونه بگه ولی خداروشکر برادر مقتول همون شب باهاش قرار داشته تماس میگیره و وقتی جواب نمیده نگران میشه و میره خونه دختر خانوم دنبال برادرش که میبینه حالت تهوع شدید گرفته و مدام بالا میاره .ایشون 8 ساعت بعد از خوردن قرص زنده بودن و تو بیمارستان تونسته بودن تا حدودی اطرافیان رو متوجه قضیه کنن در نهایت بررسی قضایی شروع شد و چند وقت پیش بعد از یکسال با توجه به اعترافات دختر حکم قصاص این خانوم صادر شده از زمان صدور حکم سه ماه میگذره ولی پدر دختر خانوم اونقدر متنفذه که تونسته اجرای حکم رو عقب بندازه و بزرگ های شهر و فرماندار و.....رو داره میفرسته برای رضایت گرفتن. دلیل این اقدام خانوم هم این بود که قبلا عاشق اقایی بوده و بعد از عقدش اون اقا برگشته .نتونسته طلاق بگیره اینجوری خواسته به عشق سابقش برسه. خلاصه اینکه اگر پدر و مادر اون اقا پسر امروز میخواستن تصمیم بگیرن حاضر بودن اصالت و وجه اجتماعی و زیبایی و شهرت و ثروت و.... رو بذارن کنار ولی پسرشون زنده بود.پروسه این پرونده به شدت دردناک بود خصوصا اینکه مقتول واقعا مظلوم واقع شده بود و اصلا نمیدونست خانواده ش اینجوری براش دنبال دختر میگردن و به حرف مادرش مبنی بر مثبت بودن نتیجه تحقیقات و خوب بودن خلق و خوی دختر اعتماد کرده بود.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 1 =
*****