افزودن دیدگاه

تصویر به تو از دور سلام

پاسخ کاربر محترم a127

سلام و درود خدا بر شما بزرگوار

راستش شما در سوالتون به دو موضوع علیهده اشاره کردید. یکی اینکه راهکار بنده چی بوده؟ و دوم اینکه باتوجه به تکلیف نشدن بچه ها؛ برای ادای واجبات زود نیست؟! قاعدتا جواب طولانی میشه. امیدوارم از حوصله تون خارج نشه!
جناب؛ من از زمان مجردی پای تلویزیون دست به قلم مینشستم و صحبتهای آقای قرائتی و پناهیان و برنامه سمت خدا و ... رو اون موقع برای خودم و خواهر و برادرام یادداشت میکردم. برادرم رو هم از 7 سالگی نماز یاد دادیم. و البته پدرم هر شب میبردش مسجد. برادرم الان یکی از داوران قرآن هست. تربیت دینی بچه هامون بعهده من و پدرم بود. 
تربیت دینی فرزند طبق احادیث از هنگام تولد با گفتن اذان و اقامه در گوش آنها و حتی قبل از آن در دوران جنینی آغاز می شه، من زمانی که فرزندانم جنین بودند؛ صرفا به نیت صالح شدنشون قرآن میخواندم. و یادم هست که در برنامه سمت خدا میگفت که بچه در چه سنی، چه باید بیاموزد که یادداشت میکردم و تا هرجا یادم میماند؛ انجام میدادم. 
 اینکه بر طبق حدیث امام جعفر صادق(ع) در 3 سالگی باید جمله «لا اله الا الله » را به کودکان آموخت و در سن 3 سال و 7 ماه و 20 روزگی باید  آنها را با  جمله « محمد رسول الله » آشنا کرد. در 4سالگی صلوات و در 5 سالگی باید قبله را به کودکان را آموزش داد و در 6 سالگی باید اعمال رکوع و سجود و در 7 سالگی وضو را بلد باشند. 
حدیث هست: "عن معاویه بن وهب قال: ساءلت اباعبدالله - علیه السلام - فی کم یؤ خذ الصبی بالصلاه؟ فقال: فیما بین سبع سنین و ست سنین"
معاویه بن وهب گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: کودک را باید از چه سنی وادار به خواندن نماز کرد؟ حضرت فرمودند: بین شش تا هفت سالگی. (وسائل الشیعه ج ۳ ص ۱۲).

جناب؛ ضمن این، پسرم 2 ساله بود که دیدم خوب شعر حفظ میکنه و استعدادش خوبه، اسامی 12 امام رو هم یادش دادم. اصول دین رو بهش یاد دادم. مرتب خودم براش قصه میگفتم و ایات و احادیث رو در قالب قصه براش میگفتم. وقتی میپرسید خدا کیه؟ چه شکلیه؟ من یک قصه مینوشتم و در قالب قصه براش توضیح میدادم. 6 ساله بود که جامعه القران فرستادمش و تقریبا نصف جزء 30 رو حفظ کرد و توان قرائت سوره های بلند رو از روی قران کاملا داشت. همان زمان ها خودم با نوای دل نشین کودکی اقای جواد فروغی صوت باهاش کار میکردم. 7 ساله که بود بارها بخاطر صوت تکویرش جایزه گرفت. در همان 7 سالگی نماز یادش دادم. سجاده و ... هدیه دادم. به مسجد میبردمش، سر راه مسجد هرچی دوست داشت براش میخریدم. بعد از مسجد میبردمش پارک حسابی بازی میکرد. ساعت شماری میکرد کی وقت اذان بشه! منتها من یک اشتباه بزرگ کردم و اون این بود که برای تشویقش؛ خانه یکی از نزدیکان عزیزمون قضیه نمازخوان شدنش رو بازگو کردم. انصافا هم توسط بزرگترها مورد تشویقِ حتی پولی هم قرار گرفت. منتها در این میان فردی که پسرم خیلی به او علاقه داشت و من دیده بودم نماز میخواند، به ایشان توصیه کرده بود حرف مادرت رو گوش نده ... اخوندت میکنه ... نماز نخوان ... و به گفته پسرم بخاطر نماز خواندنش مورد تمسخر دائمی او قرار میگرفت. و شبهات زیادی در ذهن بچه 7 ساله وارد کرده بود که من نتونستم برای سن اون رفع شبهه کنم. قدرت تجزیه و تحلیل نداشت. لذا من دیدم زوده و تلاش من داره صورت اجبار میگیره ؛ از طرفی نمیخواستم زده بشه و ... . برای همین گذاشتم یک کم بزرگتر شه! از طرفی نمیخواستم حالت تقابلی بگیره. اون فرد از نزدیکان بود؛ باید طوری عمل میکردم که نسبتش در ذهن بچه ام خدشه دار نشه! ولی الان که 12_13 سالشه بهش گفتم تحت هیچ شرایطی به این آقا و کسی نمیگی من نماز میخونم. و واقعیتش دیگه تا زمانیکه خودش به قدرت تجزیه و تحلیل نرسه نه جایی تعریف نماز خوان بودنش رو میدم. نه جلوی مهمان بهش میگم نماز بخونه! متاسفانه جایی که زندگی میکنم آدم مذهبی دور و اطرافم نیست. با همه دوستانش تقریبا آشنا هستم. خانواده هیچکدامشون در حد خواندن نماز و روزه هم نیستند ؛ دیگه چه رسد به بچه هاشون!
کار من یک کم سخته! 
الان که دیدم باز هم براش سخته سجاده و نمازهای خودم رو بردم در اتاقش، یک مدت پشت سرش نماز وحدت میخواندم. متاسفانه اتاق کوچک بود. نماز به سختی میخواندیم. و نصف شبها هم مخصوصا قبل از نماز صبح میرفتم توی اتاقش نماز میخواندم که ببینه! من که مادرش هستم از خوابم برای نماز میزنم.
وقتی که گفت بخاطر تو نماز میخونم؛ خودم رو هم خیلی ناراحت کرد. اونروزی که سوال رو توی سایت گذاشتم. قبل از نماز صبح پا شدم ادعیه قرآنی دعا برای نماز خوان کردن فرزند رو در برگه نوشتم و چسباندم به دیوار اتاقش، بعد که دید گفت اینقدر نماز خواندن من برات مهمه که کارت به دعا رسیده؟! گفتم به آرزو کشیده! گفت دیگه اجازه نمیدم بهم بگی نماز بخون؛ خودم میخونم! البته دو جایزه خوب هم گرفتم براش! خداکریمه! امیدم به خداست. ولی برام خیلی مهمه. حاضرم خدا از عمرم بگیره ولی بچه ام بی نماز نباشه!
اینکه میگید زود نیست؟ نه. داییم هم از 6_7 سالگی نماز رو شروع کرد. اون که فرمودید "نظر من اینه که قدرت انتخاب و اختیار هر شخصی رو به رسمیت بشناسیم  و با استدلال و منطق قدرت تفکرش رو به کار بگیریم و راه درست رو از غلط جدا کنیم".... بنظر من فرمایش شما برای بعد از سن بلوغ و تکلیفه. برای پسری هست که حداقل فکر منطقی و استدلالی پیدا کرده. نه برای بچه ای که باید آموزش دینی ببینه! 
همین چند ساعت پیش هم ازم پرسید خدا به نماز خواندن ما نیاز داره؟ بهش گفتم وقتی وسیله برقی میخریم فروشنده میگه اگه میخواهید خراب نشه باید اینجوری ازش استفاده کنید و اینکارها رو نکنید و ... . فروشنده نیاز نداره. میگه که وسیله پیش ما بیشتر و بهتر کار کنه! خدا ما رو افریده بهتر میدونه ما چه کارایی هایی داریم. وگرنه نیازی نداره. گفتم نماز میخونی خسته میشی؟ گفت من نه. ولی شاید کسی خسته شه! گفتم وقتی یک فرش دست بافت رو میبافیم اگر پا نخوره بعد یک مدت کرک فرش میخوابه و پوسیده میشه. فرش هرچی بیشتر پا بخوره سالمتر و بهتر میمونه! ما هم همینجوریم.گاهی پا خوردن و سختی کشیدن برامون بهتره و اصلا لازمه تا سالم بمونیم! گفتم تو وقتی مقصدت تهرانه باید سوار اتوبوس تهران بشی که به تهران برسی. کسی که وارد اتوبوس شیراز میشه به تهران نمیرسه! ...
الان همین مثالها رو هم نمیدونم چقدر تونسته درک کنه ؛ فهم استدلال واقعا ورزیدگی فکری میخواد. امیدم به خداست. هدایت دست اوست. "اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ".

فکر کنم کافیه. خیلی طولانی شد! عذرخواهی میکنم.

اگر مایلید بفرمایید بچه دارید؟ 

یاعلی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****