مشکلات و دردهایی که مطرح فرمودید به هیچ وجه قابل انکار نیست. رکود، فساد و مشکلات اقتصادی و ... در کشور و در نظام جمهوری اسلامی و در تمام کشورها و نظامهای موجود در دنیا، به خصوص در امریکا و غرب، نیز کم و بیش به این مشکلات دچار هستند و با آن دست و پنجه نرم میکنند. اما با وجود تمام این مسائل، وقتی دوران حکومت ساسانیان را در تاریخ مطالعه کنیم در مییابیم که این نظام طبقاتی و و شکاف اقتصادی در میان مردم، مافوق تصور و خارج از حد معمول بوده که حتی آتشکدهها نیز که محلی برای انجام امورات دینی بوده به این آفتها دچار شده و ... حتی فرزندان کارگران و کشاورزان، حق سوادآموزی نداشتهاند.
فقط سخن در اینجاست که چرا از ایران باستان کشوری گل و بلبل، نشان داده و تمام بدبختیها و سنگهارا بر سر اسلام میشکنند. و از مصیبتهای آن دوران، هیچ سخنی به میان نمیآورند.
همچنین اگر دوران پس از انقلاب را با پیش از آن و سلطه پادشاهان به نسبت پیشرفت دنیا در همان سالها بسنیجیم در میابیم که ما در قبل از انقلاب به نسبت پیشرفت دنیا نهتنها پیشرفتی نداشتیم و بلکه دائما پسرفت داشتیم چرا که پادشاهان دائما به فکر کامروایی و خوشگذرانی خود بودهاند. در حالی که پیشرفت ما در پس از انقلاب در تمام عرصههای علمی( پزشکی، نانو، هستهایی و ...)، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... پیشرفتی شگرف و در خور زمان و فراتر از آن داشتهایم.
با سلام و احترام
مشکلات و دردهایی که مطرح فرمودید به هیچ وجه قابل انکار نیست. رکود، فساد و مشکلات اقتصادی و ... در کشور و در نظام جمهوری اسلامی و در تمام کشورها و نظامهای موجود در دنیا، به خصوص در امریکا و غرب، نیز کم و بیش به این مشکلات دچار هستند و با آن دست و پنجه نرم میکنند. اما با وجود تمام این مسائل، وقتی دوران حکومت ساسانیان را در تاریخ مطالعه کنیم در مییابیم که این نظام طبقاتی و و شکاف اقتصادی در میان مردم، مافوق تصور و خارج از حد معمول بوده که حتی آتشکدهها نیز که محلی برای انجام امورات دینی بوده به این آفتها دچار شده و ... حتی فرزندان کارگران و کشاورزان، حق سوادآموزی نداشتهاند.
فقط سخن در اینجاست که چرا از ایران باستان کشوری گل و بلبل، نشان داده و تمام بدبختیها و سنگهارا بر سر اسلام میشکنند. و از مصیبتهای آن دوران، هیچ سخنی به میان نمیآورند.
همچنین اگر دوران پس از انقلاب را با پیش از آن و سلطه پادشاهان به نسبت پیشرفت دنیا در همان سالها بسنیجیم در میابیم که ما در قبل از انقلاب به نسبت پیشرفت دنیا نهتنها پیشرفتی نداشتیم و بلکه دائما پسرفت داشتیم چرا که پادشاهان دائما به فکر کامروایی و خوشگذرانی خود بودهاند. در حالی که پیشرفت ما در پس از انقلاب در تمام عرصههای علمی( پزشکی، نانو، هستهایی و ...)، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... پیشرفتی شگرف و در خور زمان و فراتر از آن داشتهایم.