سلام خسته نباشد
من کسی رو فرستادم تا ایشان را برایم خواستگاری کند اما پدر ایشان خواستگاری مرا رد کردند به این دلیل که دخترم باید برود یک کشور خارجی و پزشکی بخواند واقعا فکرش را هم نمیکردم که یک خانواده مذهبی و پایند دین همچنین کاری کنند من در این چند سال به هیچ دختری فکر نکردم به جز ایشون چنان حالم بد هست که هر ثانیه به فکر خودکشی هستم دیگر به هیچ چیز و هیچ کس فکر نمی کنم حوصله صحبت و مشورت با هیچ کس را ندارم حتی دوست ندارم یک دقیقه در خانه بمانم
آیا ازدواج مانع درس و تحصیل میشود
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
باسلام واحترام خدمت شما کاربر محترم
از حسن اعتماد شما به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر نهایت سپاس را داریم.
شرایط روحی و فشارهای عصبی شما را کاملاً درک میکنم.امیدوارم با تدبیر و تفکر و پرهیز از عصبانیت و تصمیمات هیجانی، راه کار درست در مسیر انتخاب آگاهانه را بردارید. در این راستا مشاور در کنار شما به ارائه این راهکارها می پردازد.
در ابتدا هیچ اشاره ای به سن، تحصیلات و شرایط خود و دختر مورد نظرتان نکردید؟
ازدواج و تشکیل خانواده، یکی از مهمترین و مقدسترین ارکان زندگی برای هر فرد است، لذا اتخاذ تصمیم صحیح و بهموقع و انتخاب درست و آگاهانه میتواند نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط بین فردی زوجین و همچنین روابط زوجین با خانوادههای خود به وجود آورد. هرچه تصمیمها آگاهانهتر بوده باشد قطعاً آرامش بیشتری بر خانواده حاکم شده و کیفیت زندگی مطلوبتر و تداوم رابطه عمیق ترو ماندگارتر خواهد بود. حال سؤال این خواهد بود که ما چهکاری انجام بدهیم تا به مطلوب موردنظر برسیم؟
جواب این سؤال بسته به نوع نگاه شما کاربر محترم به مقوله مهم ازدواج دارد!
فلسفه ازدواج ازنظر شما چیست؟ آیا به خاطر احساس تنهایی، یا موقعیت خانوادگی طرف مقابل، یا برطرف کردن نیاز جنسی، یا هم به خاطر فرار از شرایطی که دارید میخواهید ازدواج نمایید؟ یا ازدواج را متفاوتتر از این موارد میبینید؟ اگر متفاوتتر میبینید بیان کنید بیشک جواب این چند سؤال برای ارائه راهکارهای بهتر به شما کاربر محترم مفید خواهد بود.
اولین گام در انتخاب همسر و تشکیل خانوادهدوست داشتن و رسیدن به عشق است؛ اما باید دانست که اولاً زندگی با عشق آغاز میشود و عشق موتور محرکه یک رابطه سالم و عاشقانه است، اما بهتنهایی کافی نیست. درواقع عشق شرط لازم یک زندگی است که بر اساس آن به زندگی رنگ و لعاب میدهد اما شرط کافی نیست. ثانیاً عشق بهتنهایی سی درصد و ابتدایی زندگی را تشکیل میدهد و مابقی مهارت داشتن و کفویت و تناسب ایده ئال های دو طرف باهم است.
ازدواج کردن با عشق یا ازدواج عاشقانه زندگی آرزوی هر شخصی است؛ اما باید ببینید شخصی که مدنظرتان هست آیا واقعاً عشق زندگی شما و آدم موردنظرتان هست و یا اینکه فقط یک احساس زودگذر و کاذب نسبت به شخصی است که وارد زندگیتان شده است. ازدواج در سن کم میتواند یکی از پیامدهای این موضوع باشد. بسیاری از افراد جوان فکر میکنند شخص رویهایشان را پیداکردهاند و بدون شناخت کافی سعی میکنند هرچه سریعتر آشنایی اشان را رسمی کنند اما پس از مدت کوتاهی میبینید که این زوجهای جوان به مشکلات بسیاری زیادی برمیخوردند. اینجاست که بهاشتباه خود که ازدواج هیجانی و احساسی بوده پی میبرند.
نکته دیگر اینکه با توضیحی که در سؤال دادید که به فکر خودکشی هستم معلوم میشود که شخصیتی وابسته دارید و تمام جهان خود را معطوف به همین یک نفر شخص خاص نمودهاید و این بزرگترین اشتباه شما خواهد بود؟ زیرا ازیکطرف باعث قهر خداوند نسبت به خود میشوید و از طرف دیگر هیچ تعریف و تمجیدی در کار شما نخواهد شد بلکه مورد قضاوت دیگران واقع میشوید.
پیشنهاد میکنم که اولاً بر اعصاب خود مسلط باشید و تصمیم فوری و احساسی در هیچ امری نگیرید زیرا همه تصمیمهای در حالت احساسی و هیجانی نتیجه نامطلوب در بردارد. بلکه سنجیده و طبق برنامهای مشاورتان پیش بروید. از خواستگاری مجدد مأیوس نشوید قطعاً اگر دیدگاهها وایده ئال های شما با دختر موردنظرتان به هم دیگر نزدیک بود و پافشاری منطقی و عاقلانه شمارا ببیند نظرش در مورد شما تغییر خواهد کرد.
ضمن اینکه بین زن و مرد تفاوتهای فراوانی وجود دارد که یکی از این تفاوتها مربوط به خواستگاری است. خانمها به مردهای قوی و قدرتمند و منطقی بیشتر توجه میکنند تا مردهای ضعیف چراکه خانمها نیاز به حمایت دارند اگر چنانچه در رفتارهای شما این ضعف در تصمیمگیری را احساس کنند از شما مأیوس میشوند
اما در خصوص موضوع دوم سؤال شما کاربر محترم، این مسئله دارای اهمیت خاصی است که هم جنبه حقوقی دارد و هم جنبه کیفری و هم جنبه روانشناسی! اما چطور و به چه شکلی؟
ادامه درس و تحصیل بهخودیخود و با توافق طرفین هیچگونه مانعی که درروند ازدواج ندارد که هیچ، بلکه به رشد و بالندگی خانواده، تحکیم روابط بین زن و مرد و فرزندان، فرزندان باسواد و. نقش خواهد داشت. مگر اینکه چه پسر و چه دختر باید در ضمن عقد شرط تحصیل یا عدم تحصیل را بیاورند و چنانچه به توافق رسیدید همه هزینههای تحصیل اعم از شهریه، ایاب و ذهاب تا فارغالتحصیلی بر عهده شوهر هست.
اگر چنانچه شرط تحصیل را بکنید و بعداً مانع شوید همسر شما میتواند علیه شما شکایت کیفری بکند اما به لحاظ مشاورهای و روانشناسی و عقلی تحصیلات زن تا زمانی که آسیب به اصل خانواده نزند یا اینکه حضور لحظهای زن در کنار شوهر خود باید باشد اگر زن یا مرد بدانند با این درس و دانشگاه رفتن حقوق شوهر تضییع میشود مرد میتواند زن خود را با ذکر ادله منطقی مانع از تحصیل همسر خود گردد. ارتباط خود را با مشاورتان حفظ کنید و در ادامه همه تاکتیکها و تکنیکهای برتر یک انتخاب آگاهانه و موفق را کسب کرده و آموزش ببینید.
در پایان چنانچه بازهم در این زمینه سؤالی داشتید میتوانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید