سلام
سلام سوالی که میخوام بپرسم اینه که ۲۶ سال ازدواج کردم و شوهرم هیچ وقت در این مدت کنارم نبود و تو این سالها فقط با زنای هرزه ارتباط داشت آیا این مرد به من حلاله
الان ۴۷ سال دارم وخانه دارم و ابتدایی درس خوندم همسرم املاک داره اونم ۴۸ سالشه و از اول اختلاف داشتیم
شوهرم خیلی دروغگو و کفرگو هست
به خاطر همین هیچ اعتمادی بهش ندارم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
سلام؛ عرض ادب و احترام خدمت شما
از اینکه سؤال خودتان رو با مجموعه اندیشه برتر به اشتراک گذاشته و تلاش دارید مسائل زندگی مشترک رو به شیوه صحیح و از طریق مشورت نمودن حل مسئله کنید از شما سپاسگزارم. سؤال شما رو مطالعه نمودم و اینگونه متوجه شدم که مدتی هست در نوع ارتباط با همسر خود دچار مسئله شدهاید و در زندگی به او اعتمادی ندارید. به همین جهت به دنبال راهکار مناسب برای حل این موضوع هستید. انشاءالله در این زمینه نکاتی رو خدمت شما عرض میکنم.
خواهر بزرگوار؛ ناراحتی شما از این موضوع قابلدرک هست و از جملات شما معلوم هست که احساسات شما درگذشته جریحهدار شده و باتوجهبه اینکه سالهای زیادی هست که در کنار همسر خود زندگی مشترکی دارید، انشاءالله با نکاتی که گفته میشود بتوانید مدیریت خوبی نسبت به این موضوع داشته باشید.
پاسخ به سؤال شما نیاز به بررسیهای بیشتری دارد. اشاره داشتید که در طول زندگی خود مشکلات زیادی با همسر خودتان داشتهاید؟ اوقات زیادی در کنار شما نبودهاند؟ و متوجه برخی از ارتباطات ایشان شدهاید. آیا برای موضوعات اقدامی هم کردهاید و نحوه برخورد شما با این مسائل چگونه بوده است؟
اگر قصد دارید خودتان به آرامش برسید و بتوانید چارچوب خوبی برای زندگی آینده خود داشته باشید، نباید از این ناراحتی خود به روحیه انتقامگیری برسید که هم حال خودتان از این که هست خرابتر میشود و هم اینکه دائماً بخواهید در تعارض با یکدیگر و فشار باشید. در انتقامجویی از طرف مقابل چه میدهید و چه تحویل خواهید گرفت جز فشار روانی بالاتر.
بهصورت کلی برای هر کاری اگر بخواهید منتظر طرف مقابل باشید تا کاری انجام دهد، آن زمان هیچوقت نمیآید و باید اولین قدم را با خودتان شروع کنید. از گذشته که راضی نیستید، ولی آیا قرار نیست در ادامه زندگی با آرامش تری داشته باشید.
- سعی کنید در زندگی خود برنامهریزی داشته باشید و از حالت یکنواخت بودن خارج شوید. اگر صاحب فرزندانی هستید، ارتباط و برنامههای خودتان را با آنها بیشتر کنید. اگر حرفه و هنر مهارتی دارید، بیکار نمانید و از آن برای خودتان موفقیت بسازید.
- ارتباط کلامی را با همسرتان را فراموش نکنید. اگر همسران با یکدیگر صحبت کردن درستی نداشته باشند، وارد چالشها و مشکلات حادتری میشوند. در ارتباط کلامی سعی کنید که صحبت مأیوسکننده نداشته باشید مثلاً: من هیچ امیدی از زندگی با تو ندارم و هیچ خیری از تو ندیدم و...
در حقیقت ارتباط کلامی باید در زمان و مکان و با درنظرگرفتن شرایط روحی و جسمی طرف مقابل، بدون نیش و کنایه، تهدید، مقایسه، غرزدن، و غیره باشد تا بتوانید بهخوبی احساسات، نیازها و ناراحتیهای خودتان را با او بیان کنید.
- نکته دیگری که باید مراقب باشید نقطهضعف مردها، اقتدار و احترام است. فریادزدن، بیاحترامیکردن، تأیید و تحسیننکردن کارهای خوب، همگی غرور مرد را از بین میبرد و باعث دورشدن مرد از کانون خانواده میشود. نیازهای او را بهخوبی شناسایی کنید و با برآوردن کردن آنها، او را به سمت کانون خانواده جذب کنید.
- در پایان: از پیامبر گرامی اسلام (ص) روایت شده است که فرمودند: سه گروه از زنها هستند که خداوند ایشان را عذاب نمیکند و با حضرت فاطمه (س) محشور میگرداند و به هر کدام ثواب هزار شهید و ثواب یک سال عبادت میدهند: یکی از این سه دسته خانمهایی هستند که بدخلقی و بداخلاقیهای شوهر را تحمل میکنند. (ارشاد از قلوب،ج۱، ص ۱۷۵)
انشاءالله در سایه همین صبر و بهکاربستن نکات همسرداری، بتوانید آرامش را به قلب خودتان هدیه دهید.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به این لینک هم مراجعه داشته باشید.
http://btid.org/node/226093
امیدوارم که موفق و سربلند باشید.